از قلب و جان و خزانهای که
خدا در سِرّ بنی آدم نهاده است دری به سوی خدا باز میشود و آن وقت همه چیز
پاک و پاکیزه میشود. غیر خدا در دل انسان کوچک میشود. بلکه کوچک بود ولی
نمیدیدیم، فکر میکردیم بزرگ است. وقتی دنیا به نظر آدم بزرگ آید وحشتمان
هم بزرگ است.
گاهی شخص بزرگی چوب یا شمشیری در دست دارد آدم میترسد. ولی یک وقت یک بچه کوچک یک تکه چوب دست گرفته است این جا دیگر آدم نمیترسد.
تشبیه بزرگی برای دنیا کردم. تمام غصههایی که اهل طبیعت دنیا را میگیرد
به خاطر بزرگ دانستن دنیاست. دنیا خیلی کوچک است. آخرت خیلی بزرگ است، اما
نمیتوانیم بفهمیم. بگذارد در آخرت باز شود آن وقت انسان محکم میشود. چون
آخرت بزرگ است دنیا در نظرش کوچک شده است مثل یک ارزن. اگر ارزنی در این
اتاق بیفتد گم میشود. چرا آن را بزرگ میبینی؟! وقتی آخرت را بزرگ دیدیم
اعتنایی به دنیا نداریم.
اگر شما چند سیب را که در اندازههای
مختلف است جلو بچهها بگذارید، همه دستها به طرف سیب بزرگتر دراز میشود.
اعتنایی به سیب کوچکتر ندارند. ان شاء الله اگر خداوند چیزهای بزرگتر را
نشانت بدهد سراغ آن بزرگترها میروید. فطرت انسان این چنین است. طالب
بزرگتر است.
پی نوشت:
کتاب طوبی محبت – ص 181
مجالس حاج محمد اسماعیل دولابی
منبع:تسنیم