عقیق:شیخ مصلح
الدین سعدی چون گوهری بر تارک ادبیات ایران می درخشد. وی شاعری توانا، نویسندهای
سترگ، فقیهی متبحر، مفسری چیره دست، محدثی مسلط به احادیث، عارفی ژرف اندیش، آرمان
گرایی واقع بین، مردم شناسی آگاه به قومیتهای اسلامی و ایرانی، ناصحی امین و
پرهیزگار و شجاع، و جهاندیده ای با سعه صدر و در یک کلمه جامع ترین شخصیت تاریخ
ادبیات ایران بود. در حوزه نثر، بزرگترین خدمت را به زبان فارسی کرده است. نثر وی
رفیع ترین قله ای است که تاکنون هیچ یک از نویسندگان و ادیبان به پای او نرسیدهاند.
به علت تسلطش بر دو زبان فارسی و عربی و تبحرش در انواع شعر شامل غزل، قصیده، مثنوی،
قطعه، رباعی، و ملمع در تاریخ ادبیات ایران بی نظیر است.
**نظر حافظ درباره سعدی
گلستان
وی مظهر واقع بینی و بوستانش اوج آرمانگرایی است. گفتوگوی تمثیلی جدال سعدی با
مدعی، شاهکار سخندانی، واقع گرایی و انصاف است. او در عین اینکه معلم بزرگ اخلاق
عملی و یک عارف آرمان گراست، برای جهاد در راه خدا فضیلت بالایی قائل است. به وعظ
و خطابه بسنده نمی کرد؛ فقط گوشه خانقاهی روزگار نمیگذراند، بلکه در میدان جهاد
علیه صلیبیان مهاجم، حضور عینی و یا تمثیلی داشت. ابیات ذیل گویای این سه خصیصهٔ
بزرگ اوست.
طریقت
شناسان ثابت قـدم
به
خلوت نشستند چندی به هم
یکی
زان میان غیبت آغاز کرد
در
ذکر بیچاره ای باز کرد
بدو
گفتم ای یار شوریده رنگ
تو
هرگز غزا کردهای در فرنگ
بگفت
از پس چهار دیوار خویش
همه
عمر ننهادهام پای پیش
چنین
گفت درویش صادق نفس
ندیدم
چنین بخت برگشته کس
که
کافر ز دستانش ایمن نشست
مسلمان
ز جور زبانش نرست
در
غزل به اقرار حافظ استاد کل است. آنجا که می فرماید:
استاد
غزل سعدی نزد همه کس اما
دارد
سخن حافظ طرز سخن خواجو
و
یا شاعر دیگری می فرماید:
در
شعر سه تن پیامبران اند
هرچند
که لا نبی بعدی
توصیف
قصیده و غزل را
فردوسی
و انوری و سعدی
او
فقط توصیه نمیکرد، بلکه خود متخلق به اخلاق اسلامی و جوانمردی ایرانی بود. در
احترام به بزرگان و پیش کسوتان نهایت تواضع را نشان میداد. در احترام به حکیم
بزرگ طوس میفرماید:
چنین
گفت فردوسی پاکزاد
که
رحمت بر آن تربت پاک باد
میازار
موری که دانه کش است
که
جان دارد و جان شیرین خوش است
یا
در مورد شیخ شهاب الدین عمر سهروردی می فرماید:
مرا
شیخ دانای مرشد شهاب
دو
اندرز فرمود بر روی آب
یکی
آنکه در نفس خودبین مباش
دگر
آنکه در جمع بدبین نباش
**ارادت سعدی به حضرت علی (ع)
ارادت
وی به اهل بیت پیامبر (ص) مثال زدنی است. مدعی نیستیم که قطعا شیعه بود و تقیه میکرد،
ولی اگر هم شیعه بود جز این نمیگفت. میتوان از کلیات سعدی چاپ فروغی ابیات زیر
را شاهد مثال آورد:
کس
را چه زور و زهره که وصف علی کند
جبار
در مناقب او گفته «هال اتی»
زورآزمای قلعه خیبر که بند او
در
یکدیگر شکسته به بازوی «لافتی»
مردی
که در مصاف زره پیش بسته بود
تا پیش دشمنان نکند پشت بر غزا
شیر
خدا و صفدر میدان و بحر جود
جان
بخش در نماز و جهانسوز در وغا
دیباچه
مروت و دیوان معرفت
لشکر
کش فتوت و سردار اتقیا
فردا
که هر کسی به شفیعی زنند دست
ماییم
و دست و دامن معصوم مرتضی
**
این
گزارش از کتاب سعدی شیرازی نوشته علی اکبر ولایتی انتشارات امیرکبیر تهیه
شده است.
منبع:فارس