پای درس اخلاق آیتالله علوی گرگانی
در مجلسی شخصی را دیدم که مطالبی میگفت و دیگران میخندیدند. به او گفتم: این چه صحبتهایی بود که کردی؟ آیا فکر نمیکنی که فردای قیامت باید جواب دهی؟ گفت: درست است که واقعیت ندارد اما خواستم دیگران را بخندانم.
عقیق:موعظه و نصیحت، کلید سعادت و رستگاری در دنیا و آخرت است. موعظه، دلها را صفا میبخشد و چشم و جان را به جهان پُر رمز و راز معنویت میگشاید. خداوند متعال در قرآن کریم یکی از مهمترین تکالیف حضرت رسول(ص) را ارشاد مردم از راه پند و اندرز و موعظه معرفی میکند.
به همین منظور، فرازهایی از درس اخلاق آیتالله سیدمحمد علوی گرگانی از مراجع تقلید را برای علاقهمندان بازنشر میکنیم:
یا اباذر! و إنّ الرَجُلَ یَتَکلّمَ بالکلمة فی المجلِسِ لِیَضحَکَهُم بِها فَیَهْوِی فی جَهَنّمَ مَا بَیْنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ
ای ابوذر! چه بسا مردی در مجلس کلمهای یا جملهای را میگوید تا عدهای را بخنداند ولیکن این کار، او را به آتش جهنم سرازیر میکند به مسافت بین آسمان و زمین.
عبارت «فَیَهْوِی فی جَهَنّمَ مَا بَیْنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ» کنایه از این است شخصی که حرفهای مسخره میزند از آسمان به زمین میافتد. او با انجام این کار و گفتن حرفهای بیاساس و دروغ به خاطر خنداندن مردم، خودش را از مقام بالا به پایین میآورد.
«یا اباذر! وَیْلٌ لِلَّذِی یُحَدِّثُ فَیَکْذِبُ لِیُضْحِکَ بِهِ الْقَوْمَ وَیْلٌ لَهُ وَیْلٌ لَهُ وَیْلٌ لَهُ»؛ ای اباذر! وای بر حال کسی که سخن میگوید و دروغ میبافد برای آنکه مردم را به خنده آورد وای بر او، وای بر او، وای بر او.
در مجلسی شخصی را دیدم که مطالبی میگفت و دیگران میخندیدند. برای من سخت بود که مطالب او را بپذیرم؛ زیرا میدانستم واقعیت ندارد. در آن جلسه چیزی به او نگفتم زیرا سبب آبرو ریزی او میشد و به خاطر روایتی که از امام حسن عسکری علیهالسلام نقل شده که آن حضرت فرمودند: «مَنْ وَعَظَ أخَاهُ، سِرَّاً فَقَدْ زَانَهُ وَمَنْ وَعَظَهُ عَلانِیَةً، فَقَدْ شَانَهُ»؛ هر کس برادر دینیاش را در پنهان نصیحت کند او را زینت و آرایش داده است و اگر او را در آشکار و انظار دیگران موعظه کند او را خراب کرده است؛ یعنی موعظه در او اثر نمیکند.
به او گفتم: این چه صحبتهایی بود که کردی؟ آیا فکر نمیکنی که فردای قیامت باید جواب دهی؟ گفت: درست است که واقعیت ندارد اما خواستم دیگران را بخندانم. من به او گفتم: آن طوری که ما از روایات خبر داریم این گونه افراد در اواخر زندگی و مرگشان خیلی زجر میکشند و به راحتی جان نمیدهند.
از او جدا شدم و مدتها گذشت و به من خبر دادند که فلانی در حال مرگ است. رفتم و دیدم یک وضع و حال وحشتناکی گریبانگیر اوست؛ نه جان میدهد تا راحت شود و نه بهبود مییابد. دلم به حال او سوخت و برایش دعا کردیم. توسل یافتیم که خدایا! تو از ما مهربانتری به او رحم کن تا اینکه پروردگار عالم به او لطف کرد و او بهبود یافت. روزی نزد من آمد و گفت: حاج آقا! من چوبِ همان حرکات و صحبتها را میخورم!
آن چه را که پیغمبر اکرم(ص) و ائمه طاهرین علیهمالسلام برای ما فرمودهاند اگر رعایت و عمل کنیم به نفع خود ما است آنها دلشان به حال ما میسوخت و میخواستند که ما هنگام مُردن راحت باشیم و آبرومندانه از این دنیا برویم.
منبع:فارس