عقیق :حمید محمدی محمدی/ فردا شانزدهم فروردین، مصادف است با نخستین سالگرد رحلت مردی که تنها چند سال قبل از مرگش به او سمت و لقب «استاد» دادند و به پاس بیش از 70 سال خدمت صادقانه از او تجلیل کردند. تا پیش از آن، حاج میرزاعلی آهی که دهها مداح و ذاکر بزرگ از مدرسهاش فارغالتحصیل شده بودند، هرچند در جمع علما، مداحان و ذاکران اباعبدالله علیهالسلام، انسانی نامآور و عالیمقام به شمار میرفت، اما نام چندان آشنایی برای عامه مردم نبود.
من که از سال 1368 به واسطه شاگردی پدرم با این بزرگمرد متقی آشنا شده بودم و گاه، یادداشتها و نوشتههای هادیانه آهی را به خط خوش، تحریر و تکثیر میکردم، همانند دوستان و نزدیکان او تا اندازهای با فضایلش آشنا بودم. میدانستم که نکتهسنجیها، عقاید خاص و استقلال فکری و عملیاش، موجب خرسندی خیلی از افراد نیست؛ چنان که خود او هم به این امر واقف بود و حتی در اواخر عمرش، هنگامی که افرادی برای بوسیدن دستش، خم میشدند، در حالی که توان ممانعت از انجام این کار را نداشت، به نزدیکانش میگفت که تواضع بعضی از افراد، ریاکارانه و متظاهرانه است!
من نمیخواهم در این نوشته کوتاه، که در سالگرد درگذشت حاج علی آهی منتشر میشود، صرفاً به بزرگداشت آن انسان خدوم بپردازم؛ بلکه مرور سیره آن استاد فاضل را برای آشنایی با مرام، منش و روش مردی که هم در محضر دانشمندان و عالمان بزرگ اسلامی زانو زده، هم شاگردانش را در مداحی، روضهخوانی و نوحهخوانی به مرز کمال و بزرگی رساند، هم تا سر حد توان و در سمتهای گوناگون به انقلاب اسلامی و مردم محروم خدمت کرده و هم تا آخرین روزهای عمر برای اعتلای ستایشگری اهل بیت علیهمالسلام دست از تلاش برنداشته، الگوپردازانه میدانم. اطمینان دارم که وقتی هر یک از ما مسیر زندگی 87 ساله این معلم بیمنت را مرور کنیم و حاصل عمر رفته خود را با آن به قیاس بگذاریم، بر خود نهیب خواهیم زد که او در چه اندیشهای بوده و ما در چه فکری هستیم!
عمر بلند و بابرکت آهی، سرشار از خدمت به طبقات گوناگون مردم است و این همان حلقه مفقوده جامعه ماست. اگر زندگی او را که از سال 1307 در محله پامنار تهران آغاز شده و تا بهار 1394 ادامه یافته بررسی کنیم، تقریباً به 4 دوره تاریخی میرسیم که «خدمت» در تمام این دورهها، موضوع و دغدغه اصلی زندگی اوست. اگر از دوره نوجوانی او که گرم کار بوده و مداحیاش را از 10 سالگی پایهگذاری کرده بگذریم، جوانی و میانسالیاش در همنشینی با علمایی چون آیات عظام وحید خراسانی، امام خمینی (ره)، دستغیب، گلپایگانی، میلانی، خویی، میرزا جواد آقا تهرانی، کاشانی و طالقانی گذشته است. در اثنای این معاشرت و مباشرت، آنچه شاید بیش از علمآموزی و تجربهاندوزی برای آهی اهمیت داشته، نمایندگی این عالمان دینی برای رسیدگی به امور مردم بوده است. تصاویر حضور آهی در مناطق زلزلهزده و نواحی محروم ایران برای کمک به نیازمندان و مستمندان، نشان میدهد که او در این دوره، سخت به فکر خدمت بوده است.
او با بهرههای فراوانی که از محضر علم برد، سرودن اشعاری را که بر عقاید ناب شیعی استوار بود، آغاز کرد؛ اما فقط به گفتن و چاپ کردن شعرهایش بسنده نکرد و مکتبی را به روی شاعران و مداحان گشود تا آنان، اشکالات و ایرادات عقیدتی شعرها را در این مکتب برطرف کنند. این کار درازمدت او در جامعه مداحان و انجمنهای ادبی، هم برگ دیگری بر خدمات او به دیگران افزود.
سومین دوره خدمتگزاری بیریا، صادقانه و دلسوزانه استاد علی آهی در آستانه، همزمان و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی رقم خورد. او که با رساندن پیام امام (ره) و سایر علماء به مردم انقلابی و تشویق شاعران و مداحان به مقابله با ظلم و ستم، بارها مورد پیگرد رژیم ستمشاهی قرار گرفته بود، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مسئولیتهای مهمی در کمیته انقلاب اسلامی پذیرفت و در حالی که پالتوی مداحی و نعلین آخوندی به پا داشت، در مناطق گوناگون از جمله در منطقه نا امن و پرخطر سیستان و بلوچستان خدمت کرد. سرانجام هم، خاک نعلینش را به مقام و ریاست نفروخت و با درجه بالای نظامی از مسئولیت کناره گرفت.
دوره آخر خدمت او، زمانی فرا رسید که آهی از 65 سالگی گذر کرده بود و باید فرصت را برای استراحت و آرامش غنیمت میشمرد. اما جسم و روح پرتلاطم آن مرد که تا آخرین روزهای عمرش، اهل آسایش نبود، باز هم پی فرصتی برای خدمت میگشت. او میدید که بسیاری از پیرغلامان و ذاکران پیشکسوت به علت کهولت سن، خانهنشین شدهاند. او مشاهده میکرد که درونمایه شعری و محتوایی مداحان جوان از غنای لازم برخوردار نیست. او به عینه میدید که مداحی و ستایشگری، فاقد تشکیلات و سازمان، نهادی گسسته و پراکنده خواهد بود. پس دست به کار و قلم شد و از تمام حیثیت، آبرو و آشناییهای درازمدت خود با رهبر معظم انقلاب مایه گذاشت. نامهها نوشت و سالها پیگیری کرد تا بنیاد دعبل خزاعی برای رسیدگی به امور صنفی و رفاهی مداحان سراسر کشور پا گرفت. وقتی مداحان جوانتر، بیمه شدند و مستمری مناسبی برای پیرغلامان خانهنشین در نظر گرفته شد، قدری آرامش یافت. نکته جالب اینکه برای شکلگیری چنین خدمت بزرگی، هیچگاه بر مداحان و پیشکسوتان منتی نگذاشت و خستگیهایش را به رخ کسی نکشید.
این کار، پایانی بر یک عمر خدمت و زحمت او نبود و باز تلاش کرد و نامه نوشت تا خانه مداحان اهل بیت علیهمالسلام شکل بگیرد. در کنار تأسیس این خانه، قطعه روضةالحسین(ع) نیز در بهشت زهرا به مداحان اختصاص یافت تا روح آهی با فراغ بال بیشتری پر بگیرد و در منزل دوست مأوا کند.
حاج علی آهی، شاعر، عالم، مداح، نوحهخوان و از همه مهمتر، یک سردار فرهنگی بود که تا چند روز قبل از درگذشتش فقط به خدمت فکر میکرد؛ چنان که وقتی یکی از مسئولان کشور در بیمارستان به عیادتش میرود، هنگام خداحافظی، برگهای از زیر بالش خود بیرون میآورد و به آن مسئول میدهد. او در آن برگه، نامهای برای بهبود وضع معیشت یکی از مداحان سالخورده نوشته بوده است!
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار جمع زیادی از مداحان به مناسبت روز میلاد حضرت زهرا سلامالله علیها در سال 94 با اشاره به آشناییشان با مرحوم استاد آهی از اوایل دهه 1340 از او به عنوان مداحی متعهد، پایبند، خیرخواه، پرتلاش و دارای حس مسئولیت نسبت به جامعه مداحان یاد کرده و برایشان علو درجات آرزو کردند.
ممنون به خاطر مطالب داغ و دست اول
سال نو رو هم به مدیریت محترم سایت و بازدید کننده گان عزیز تبریک عرض میکنم
سایت بسیار زیبایی دارید
به ما حتما سر بزنید
ما منتظر شما و نظراتتان هستیم
http://Agahi90.ir
رسانه آگهی90
با سپاسی بیکران