گذری بر زندگی آیتالله العظمي حاج شيخ ابوالقاسم رحمانی خلیلی
پیکر این عالم ربانی پس از اقامه نماز توسط آیتالله فاضل لنکرانى با حضور دیگر اساتید حوزه علمیه از جمله علامه حسنزاده آملی، آیتالله صالحی مازندرانی و آیتالله جوادی آملی به زادگاهش خلیلشهر انتقال یافت و در مدرسهاى که خود بنا نهاده بود، به خاک سپرده شد.
عقیق:بیستو هفتم اسفند ماه سالروز رحلت یکی از علمای مازندران است که در سال 1374 شمسی در سن 72 سالگی دعوت حق را لبیک گفت.
بهعنوان مصداق یکی از اجداد این عالم فرزانه مرحوم آیتالله محمدباقر هزارجریبى مازندرانى از توابع شهرستان بهشهر در استان مازنداران بود که در وصف وی در تاریخ زندگیاش چنین نوشتهاند: وقتی این حکیم در حوزه علمیه نجف اشرف تدریس میکرد، هم در علم معقول و در علم منقول نظیری نداشت، چنان که تاریخ این گونه بازگو میکند: با مرگ این فقیه، نجف اشرف اعلام عزاداری عمومی کرد و همه در تشییع جنازه این شخصیت کمنظیر شرکت کردند، مرحوم آیتالله ابوالقاسم رحمانی خلیلی از چنین دودمانی پا به عرصه وجود گذاشت.
مرحوم رحمانی خلیلی آغاز فعالیت تعطیلات حوزویاش با حضور در حوزه علمیه کوهستان از توابع بهشهر در محضر مرحوم آیتالله محمد کوهستانی پی گرفت، بعد از پیمودن دوره سطوح حوزه عازم قم شد، مدت اندکی در حوزه علمیه قم به تحصیل اشتغال داشت، بعد از آن عازم نجف اشرف شد و مدت 14 سال دروس خارج را نزد آیات سیدمحمود شاهرودی، میرزا هاشم آملی، خوئی و دیگر مراجع به نام حوزه بهره گرفت، در این مدت تنها یک بار برای دیدن مادر و نزدیکان به محل ولادتش برگشت.
وی از بیشتر مراجع وقت اجازه اجتهاد داشت، بعد از اتمام تحصیلات حوزوی به زادگاهش روستای «ملا محله خلیلمحله» که الان به نام خلیلشهر نامیده میشود، برگشت و با استقبال بینظیر مردم منطقه روبرو شد، سپس به تأسیس حوزه علمیه اقدام کرد، چندسالی در تربیت دانشآموزان حوزوی فعال بود، مرحوم رحمانی ارادت خاصی به امام (ره) داشت، بعد از آزادی امام از زندان زمان شاه با عدهای از شخصیتهای روحانی منطقه به ملاقات امام (ره) در قم رفت و از امام اجازه خواست که به وظایف دینی، مذهبی و سیاسی بر اساس رهنمود امام (ره) انجام وظیفه کند، منزل وی مأمن و پناهگاهی برای شخصیتهای روحانی مبارز منطقه در زمان طاغوت بود.
یکی از بستگان مرحوم آیتالله رحمانی درباره فعالیتهای انقلابی او میگوید: ایشان به اتفاق یکی از علمای مازندران به نام آیتالله عبدالله نظری که الان در ساری هستند، نامهای برای دبیرکل سازمان ملل وقت در ارتباط با جایگاه و شخصیت امام (ره) در نظر علما مینویسند، نامه مفصلی که در 16 بند تنظیم شد و نقاط ضعف حکومت پهلوی، شاه و همچنین علاقهمندی علما به امام (ره) در آن بیان شده بود.
وی میافزاید: حدود 10 روز آیتالله رحمانی خلیلی در منزلم حضور داشت تا متن این نامه را به اتفاق آقای نظری تهیه کرد، این بزرگواران جزو اولین نفراتی بودند که نامه به دبیرکل سازمان ملل را امضا کردند، چون شاه گفته بود که آقای خمینی (ره) را علمای بلاد قبول ندارند، البته چندین بار ساواک قصد دستگیری وی را داشت، اما مرحوم رحمانی خلیلی در آن ساعت در منزل نبودند.
امام جماعت مسجد جاوید تهران بیان میکند: گهگاهی با نامبرده از شمال به تهران میآمدیم، نیم ساعت مانده به اذان صبح در مسیر راه میفرمود: ماشین را پارک کنید که نماز شب بخوانیم و بعد از نماز صبح راهمان را ادامه دهیم، در شرایطی که سرما، برف و یخبندان بیداد میکرد.
این گونه بود که مرحوم آیتالله رحمانی خلیلی طبق عادت همیشگی، نیمه شب برای انجام تهجد و نماز صبح از بستر به پا میخیزد و پس از انجام فرائض، در حین خواندن زیارت عاشورا ندای حق را لبیک میگوید و به دیدار حق نائل میشود.
پیکر این عالم ربانی پس از اقامه نماز توسط آیتالله فاضل لنکرانى با حضور دیگر اساتید حوزه علمیه از جمله علامه حسنزاده آملی، آیتالله صالحی مازندرانی و آیتالله جوادی آملی به زادگاهش خلیلشهر انتقال یافت و در مدرسهاى که خود بنا نهاده بود، به خاک سپرده شد.