24 مهر 1400 10 (ربیع الاول 1443 - 25 : 06
کد خبر : ۷۲۱۶۸
تاریخ انتشار : ۱۶ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۶:۲۹
روضه خانگی حاج علی انسانی در ایام فاطمیه
سیدجعفر عامری با سند نقل می کند که روز رحلت پیامبر 12 هزار نفر در مدینه زندگی می کردند. کسانی که در کنار رسول خدا بودند حافظ قرآن بودند. اما این صحابی پیغمبر چه اتفاقی برایشان رخ داد ،اینها شنیده بودند که پیامبر فرمودند: فاطمه پاره تن من است، اینها پیامبر را هم بسیار دوست داشتند.

گزارش تصویری


 عقیق: مراسم دهه دوم فاطمیه با سخنرانی حجت الاسلام موسویان و مداحی حاج علی انسانی ، حاج مهدی عزیزیان و کربلایی محمد حسن فیضی در منزل حاج علی انسانی برگزار شد .

در ادامه گزیده ای از سخنان حجت الاسلام موسویان را بخوانید

1400 سال است بین شیعه و سنی یک سوالی مطرح است، آیا کسانی که در مدینه کنار پیامبر زندگی می کردند، حضرت فاطمه (س) و اولادش را دوست داشتند یا نه؟

اگر دوست داشتند چرا اینگونه با آنها برخورد کردند و اگر دوست نمی داشتند آیا بدتر از این برخورد می کردند. من از کتاب های خودشان برایتان عرض می کنم. در یکی از این کتب وهابی ها آمده است که صاحب کتاب می گوید: ما با اینکه خون شیعه را مباح می دانیم اما به فاطمه (س) دختر پیامبر احترام قائل هستیم. در ظاهر کتاب هایشان کسی را دشمن آل الله نمی بینیم. در مدینه که رسول الله زندگی می کردند در کتاب سیدجعفر عاملی آمده است که پیغمبر 5 وعده اذان می گفتند که افراد مختلف این اذان ها را می گفتند. آنقدر اصحاب در کنار پیامبر به جایی رسیده بودند که به جای ایشان جواب سوال ها را می دادند.

سیدجعفر عامری با سند نقل می کند که روز رحلت پیامبر 12 هزار نفر در مدینه زندگی می کردند. کسانی که در کنار رسول خدا بودند حافظ قرآن بودند. اما این صحابی پیغمبر چه اتفاقی برایشان رخ داد ،اینها شنیده بودند که پیامبر فرمودند: فاطمه پاره تن من است، اینها پیامبر را هم بسیار دوست داشتند. اینها دختر پیامبر را هم دیده بودند که چگونه به اهل مدینه کمک می کردند و دختر پیغمبرشان را دوست داشتند. پس چه اتفاقی برایشان افتاد که اینگونه با دختر پیامبرشان رفتار کردند.

من یک مثال برایتان می زنم. آنقدر که امیرالمومنین در جنگ جمل گریه کردند در هیچ جنگی گریه نکردند. از زمان رحلت پیامبر تا شهادت امام حسین(ع) تقریبا 50 سال گذشته بود در این 50 سال چه اتفاقی افتاد که فرزندش را با آن وضع به شهادت رساندند. اینها واقعا به کجا رسیدند؟ مردم مدینه یک چیز به نام محبت داشتند، محبت به دختر پیغمبر(ص) و امیرالمومنین و فرزندانشان، اما آنقدر محبت نداشتند که پای این محبت بمانند. مهم نبود برایشان که 25 سال پشت سر حاکم ظالم دارند نماز می خوانند و امام علی(ع) در کنارشان بود. اینها بی تفاوت بودند و می گفتند خب علی هم هست دیگر. به ما چه ربطی دارد. اینها اینگونه بودند. به دنیا و زندگی شان دل بسته بودند.

شما هرجا در روایات نگاه می کنی محبت در کنار بغض آمده است. روایتی از معصومین است که دروغ می گوید کسی که می گوید محبت ما را به دل دارد اما بغض دشمنان ما در دلش نیست. مردم مدینه محبت داشتند اما بغض نداشتند. اینها هیچ وقت از هم جدا نیستند. نشانه محبت بغض است. من بغض را اینطوری ترجمه می کنم که: اسم بغض را می گذارم درد. مردم مدینه محبت داشتند اما درد نداشتند. دردشان نمی آمد که فاطمه زهرا(س) شب دارد گریه می کند، دردشان نمی آمد که خانم بین در و دیوار گیر کرده است. در تاریخ مدینه یک نفر نیست که از ناراحتی حضرت زهرا(س) پرسیده باشد. دیندار باید درد دیگران را داشته باشد. دیندار باید درد داشته باشد، در همه حال باید درد دین و مردم و بخصوص فرزندان پیغمبرش را داشته باشد.

 

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر:
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
مهدي
|
|
۲۰:۰۷ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۸
مردم مدينه محبت داشتند ولي تحليل سياسي نداشتند/ اين درست است لطفا مراجعه كنيد به فرمايش رهبر معظم