عقیق: در کتاب خاطرات "حاج آقا مجتبی" به نقل از آقای دکتر توانا آمده است:
من تازه ازدواج کرده بودم و در یک سفر به عنوان راننده همراه حاج آقا بودم. یک روز به من گفتند؛برویم خرید. راه افتادیم و ایشان به یک مغازه لباس فروشی رفتند . خودشان وارد مغازه شدند و یک لباس زنانه خریدند. قضیه را از من مخفی نکردند و حتی طوری رفتار کردند که من بفهمم ایشان چه لباسی خریده اند. من کمی پیش خودم خجالت کشیدم که چرا حاج آقا ابایی ندارند و لباس را مخفی نمی کنند. وقتی که سوار ماشین شدیم، حاج آقا به من فرمودند:
« مرد باید به همسرش محبت کند!»
من فهمیدم که ایشان می خواستند عملا به من درس بدهند!