عقیق:عدالت یعنی قرارگرفتن هر چیزی در جای خود و رسیدن هر کس به حق خود و ضایع نشدن حقوق همه موجودات ذی حقوق، حکومت عدل و برپایی قسط و داد آرزوی دیرینه انسانهای جهان است. تحقق عدالت مأموریت عام همه انبیا و انسانهای صالح است، قرآن کریم عدالت را در رأس مأموریت پیامبران و پیامبر اکرم(ص)قرار داده و میفرماید: بگو من مأمور به اجرای عدالت هستم «قل امر ربی بالقسط»(1) و به همه مؤمنین میفرماید: همگی برای استقرار عدالت قیام کنید.
اهمیت عدالت بدین جهت است که تمامی امور وابسته به این اصل مهم و حیاتی است و لذا پیامبر اکرم(ص) می فرماید: «بالعدل قامت السماوات و الارض»(2)؛ یعنی پایههای نظام عالم بر مبنای عدالت استقرار مییابد، اعم از نظام تکوین و نظام تشریع و زندگی اجتماعی انسانها، امام باقر(ع) در تأویل آیه «اعلموا ان الله یحی الارض بعد موتها»(3) میفرماید: «یحییها بالقائم فیعدل فیها فیحیی الارض بالعدل بعد موتها بالظلم»(4)؛ خداوند زمین مرده از حاکمیت ظلم و جور را به وسیله ظهور قائم ما و حاکمیت عدالت بر جهان، احیا خواهد کرد، بنابراین صلاح و فساد نظام تکوین با نظام تشریع، پیوند دارد و عدالت اساس حیات و بقا و پویایی نظام عالم است. مخصوصاً در عرصه زندگی اجتماعی و انسانی.
شهید مطهری می نویسد: «عدالت عبارت است از اینکه استحقاق و حقی که هر بشری به موجب خلقت خودش و به موجب کار و فعالیتش به دست آورده است، به او داده شود و نقطه مقابل آن ظلم است که آنچه را که فرد استحقاق دارد به او ندهد و یا از او بگیرد»(5)، در کلام امیرالمؤمنین(ع) نیز آمده است که «العدل یضع الامور مواضعها»(6) یعنی عدالت، هر کاری را در جایگاه مناسب آن قرار میدهد.
یکی از سؤالاتی که در زمینه مهدویت پسیده میشود این است که عدالت مهدوی که در روایات آمده و از اهداف حکومت حضرت بیان شده است به چه صورت خواهد بود؟ حجتالاسلام محمدرضا بازرگان از کارشناسان مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم در این رابطه پاسخ میدهد:
بر اساس روایات متعدد، عدالت از مهمترین اهداف حکومت امام مهدی(عج) است، رابطه عدالت و امام مهدی(عج) و شهرت بارز حکومت حضرت مهدوی و ویژگی مهم آن به برپایی عدالت در روی زمین است، به نحوی که حضرت به این نام شناخته می شود و در روایات و ادعیه نیز از حضرت مهدی(عج) به عنوان «العدل المشتهر» و یا «العدل المنتظر» یاد شده است، نظیر آنچه در زیارت حضرت صاحب(عج) آمده است: «السلام علی القائم المنتظر و العدل المشتهر»(7) و نیز در جای دیگر آمده است که «... و اتقرب الیک بالامام العدل المنتظر المهدی»(8) و مشابه آن.
این توضیحات به خاطر این است که میان تحقق عدالت و ظهور حکومت عدل جهانی مهدوی یک تلازم حتمی وجود دارد که در هیچ مقطعی از تاریخ این امر با این گستردگی و عمق، وجود نداشته است و لذا بشریت در طول تاریخ به انتظار چنین روزی نشستهاند و انبیا گذشته همگی مردم را بدان بشارت دادهاند، امام رضا(ع) میفرماید: «مهدی کسی است که هنگام ظهورش زمین و زمان در پرتو حکومت عدل او نورانی میشود و هیچ کس بر دیگری ظلم روا نمیدارد».(9)
*گستره عدالت در حکومت امام مهدی(عج)
چنانچه در آیات قرآن و روایات آمده است حکومت مهدوی فراگیر و جهانی است که همه قلمروهای جغرافیای را شامل می شود. خداوند در سوره نور میفرماید: «یستخلفنهم فی الارض»(10)، یعنی دین اسلام در عصر ظهور فراگیر خواهد شد. در روایات نیز به طور متواتر نقل شده است که امام مهدی(عج) جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد: «یملأ الارض قسطاً و عدلا کما ملئت ظلماً وجورا»(11).
در برخی روایات آمده است: «یملأ الارض قسطاً و عدلاً و نوراً»(12)؛ یعنی او کسی است که در سایه دولت کریمه او نه تنها زمین از عدل و داد پر خواهد شد بلکه این عدالت فراگیر جهان را با معنویت و نور الهی روشن خواهد کرد، از نظر افراد و اشخاص نیز، عدالت مهدی همهگیر و همگانی است حضرت همه افراد جامعه اعم از افراد صالح و نیکوکار و افراد ناصالح، را از عدالت بهرهمند خواهد کرد و هیچ قشری در هیچ سطحی، از چتر حمایت عدالت مهدوی، خارج نخواهند بود.
«یعدل فی خلق الرحمان البر منهم و الفاجر»(13)؛ یعنی چون حضرت مهدی(عج) مظهر رحمانیت خداوند است، همه افراد جامعه افراد فاجر و فاسق نیز، از سفره عدالت مهدوی بهره مند است، در روایت دیگر آمده است: «اذا قام القائم العدل، وسع عدله...»(14)، وقتی که برپا کننده عدالت قیام کند وسعت عدالت و رحمت او همه افراد نیکوکار و بدکار را شامل میشود.
پیامدهای عدالت مهدوی گر چه دریافت عمومی از کلمه عدالت، بیشتر اقتصادی و قضائی و امثال آنها است که بیشتر به داوری قضاوت و کارهای اجرایی حاکمان، نسبت به امور مردم مربوط است.
اما گستره مفهوم عدالت در حکومت مهدوی وسیعتر از این مسائل است،
در جامعه مهدوی، عدالت در همه عرصههای حیات فردی و اجتماعی، بروز و ظهور دارد و آثار و پیامدهای مبارک آن در حوزههای امنیتی، رفاهی، قضایی، فرهنگی، علمی و غیره آشکار است، روایات زیادی در این زمینه وارد شده است که در اینجا به چند نمونه اشاره میشود:
-امنیت عمومی در پرتو حکومت عدل امام مهدی(عج)
جامعه از امنیتی برخوردار میشود که حتی زن جوان بدون هیچ هراسی مسافرت میکند، بدون اینکه خطری او را تهدید کند: «لا یهیجها سبع ولاتخافه»(15)؛ یعنی از درندگان(خطرات درندگان وحش و یا انسانهای درنده و دزد) و هجوم آنان نمیترسند و نگران نیز نیستند، در قرآن نیز آمده است: «لیبدلنهم من بعد خوفهم امنا»(16)
-رفاه و آسایش عمومی در عصر حاکمیت دولت مهدوی
عموم افراد جامعه از نظر رفاهی تأمین میشوند، به گونهای که فقر به کلی برچیده شود، چنان که پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «یتنعم امتی فی زمانه نعیما لا یتنعموا مثله قط البر و الفاجر»(17)؛ امت من در زمان ظهور مهدی چنان از نعمتهای الهی بهرهمند میشوند که مانند آن را ندیدهاند، امام صادق(ع) نیز میفرماید: «ویسوی بین الناس حتی لاتری محتاجاً الی الزکاة»(18)، مهدی چنان میان مردم عدالت و مساوات را حاکم میگرداند که محتاج و فقیری برای اخذ زکات یافت نمیشود. مردم همه از الطاف حضرت سیراب میشوند: «فیعطی شیئا لم یعطه احد قبله»(19).
در زمان استقرار حکومت مهدی هیچ نقطهای از زمین باقی نمیماند، مگر اینکه آباد میشود و گنجهای نهفته خود را در اختیار بشر قرار میدهد، در جای دیگر میفرماید: «تجمع الیه اموال الدنیا من بطن الارض و ظهره»(20)، همه اموال و ثروتهای زیرزمینی و روی زمینی در اختیار حضرت قرار میگیرد، همچنین پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «یظهر الله له کنوز الارض و ما فیها»(21)، خداوند همه ذخیرههای زیرزمینی و معادن را ظاهر میکند، همه هستی به استقبال حکومت عدالت محور مهدی میرود.
-رشد علم و فرهنگ در پرتو نظام عدل گستر مهدوی
مردم از نظر آگاهی، تربیت و فرهنگ، به رشد فوق العاده دست مییابند، امام باقر(ع) می فرماید: «اذا قام قائمنا وضع یده علی رئوس العباد فجمع به عقولهم واکمل به احلامهم»(22)، وقتی قائم ما ظهور کند در سایه عنایت او افکار و اندیشهها به حدی از رشد و کمال میرسد که منزلت امام را دریابند.
پینوشتها:
1.اعراف/29.
2.مطهری، مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار(ع)، قم، انتشارات صدرا، ص259.
3.مائده/8.
4.فیض کاشانی، محسن، تفسیر الصافی، قم، مؤسسه الهادی، چاپ دوم، 1416ق، ج5، ص106.
5.حدید/17.
6.صافی گلپایگانی، لطفالله، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر(ع)، قم، نشر زائر، ص478، ح1.
7.قمی، عباس، مفاتیحالجنان، ترجمه موسوی دامغانی، تهران، انتشارات فیض کاشانی، چاپ پنجم، 1376ش، ص871.
8.مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، چاپ دوم، 1403ق، ج92، ص1983-2737.
9.همان، ج52، ص224.
10.سوره نور، آیه 55.
11.مجلسی، پیشین، ج52، ص339.
12.طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج2، ص290.
13.مجلسی، پیشین، ج51، ص29.
14.مجلسی، همان، ج27، ص90.
15.صدوق، محمد بن علی،الخصال، تحقیق غفاری، علی اکبر ، قم، موسسه نشر اسلامی، ص626.
16.نور/55.
17.مجلسی، پیشین، ج51، ص88.
18.همان، ج52، ص390.
19.صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، تحقق غفاری، علیاکبر ، قم، موسسه انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1405ق، ص331.
20.صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، قم، مکتبه الحیدریه، 1386ق، ج1، ص161.
21.صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ص394.
22.مجلسی، پیشین، ج52، ص336.
منبع:فارس