*عوامل نورانی شدن قلب
حالا روایت دیگری از پیغمبر اکرم (ص) برای تشویق شما بخوانم «خمسة تنور القلب»؛ پنج چیز است که قلب و دل را روشن و منور میکند: اول قرائت قرآن است که حجابها و زنگها را از روی قلب برمیدارد؛ خصوصا اگر انسان با تدبر بخواند، این همه تفسیر نوشتهاند، شما تفاسیر را مطالعه کنید و ببینید کدام یک با ذوق شما موافقت میکند، همان را انتخاب کنید و مطالعه کنید.
تفسیر حضرت علامه طباطبایی(ره) به درد نوع شما نمیخورد، آن تفسیر برای اشخاص درس خوانده و منتهی است، شما از همین کلاس اول شروع کنید، مثلاً تفسیر ملافتحالله را که هم ملخص است و هم مفصل بگیرید و مطالعه کنید، «أَفْضَلُ عِبادَةِ اُمََّتی قِرَاءَةُ القُرآنِ»؛ البته «مع التدبیر» افضل اعمال امت من این است که قرآن را با تدبیر بخوانند.
*کمخوردن مخصوصاً در شب برای تهجد
دومی قلت أکل یعنی کم خوردن است، مخصوصاً در شب که اگر انسان معدهاش را مانند مترفین پر کند، خیلی محرومیت میآورد. وامصیبتا که مردم راههای دنیا را بسیار بهتر از آخرت یاد گرفتهاند! در برنامه سلام صبح بخیر مدام میگویند ورزش کنید! ورزش لازم است. بسیار خوب است، سالم بودن و سلامت داشتن، به چه دردی میخورد؟ بر فرض که من خودم را سلامت کردم و با ورزش مثل یک شاخه شمشاد سروقد شدم، خوب! حالا از این سلامتی باید چه بهرهای ببرم؟ این را دیگر به مردم نمیگویند و به کسی آموزش نمیدهند.
مؤمن همان غذایی که میخورد، همان اندازه که حالا یا ورزش میکند و یا تفریح میکند، غایتش این است که نیمه شب برخیزد و به درگاه قاضی الحاجات بندگی کند! چون «لانجاة الا بالطاعة»؛ سلامتی برای بندگی به درد میخورد و گرنه دنبال مادیت رفتن که مشکلی را حل نمیکند، همه چیز که همین چند روز دنیا نیست! متأسفانه از این جهات هیچ خبری نیست!
*همنشینی با علما و اطلاع یافتن بر عیوب خویش
سوم «ومجالسة العلماء»؛ همنشینی با دانشمندان و رهبران دین قلب را نورانی میکند، با عالم نشست و برخاست کنید که نفس نشست و برخاست با عالم مؤثر است، درباره مجالست فرمودهاند: «مُجالَسَةُ الأَشرارِ تورِثُ سوءَ الظَّنِّ بِالأَخیارِ»، معاشرت کردن با اشرار باعث میشود که انسان نسبت به اخیار و نیکان سوءظن پیدا کند، اما وقتی کسی با دانشمندان واقعی معاشرت کند، اگر خللی در او وجود داشته باشد، آن علما به او تذکر میدهند و همین مسأله هم از اسباب نورانی شدن قلب است و قلب انسان را روشن میکند.
*نمازشب و تردد در مساجد
چهارم «و الصلاة فی الیل»، نماز در شب، قلب را منور میکند، قسمت پنجمی هم «والمشی فی المساجد» است که إنشاءالله شما هم دارید، وقتی که شما در مساجد پروردگار ایاب و ذهاب کنید، خداوند علی اعلا از آن علوم حقیقی نصیب شما میکند، با رفتن به مسجد، پروردگار عزیز ابتدا شما را موفق به مرحله اول، یعنی ترک محرمات و فعل واجبات میکند، شما را موفق میکند که کمکم در معرض رحمت خودش قرار گیرد، وقتی شما به مساجد پروردگار میآیید، بر او حق پیدا میکنید، «وَ حَقُّ عَلَى الْمَزُورِ أنْ یُکْرِمَ الزَّائِرَ»، برای همین است که پروردگار، این چیزها را به شما مرحمت خواهد کرد.
*با قلب مؤمن چه باید کرد؟
در روایت دیگری داریم که خدا فرمود: مؤمن در تمام مراحل صادق است و پروردگار مدام قلبش را توسعه میدهد، او حافظ حدود شرع است و هر چیزی را در این ظرف علم و دانش یعنی قلبش نمیریزد! مؤمن کامل العقل و سلیم القلب است، «فاذا لقیتهم یا موسی»، ای موسی! هر وقت با این اشخاص ملاقات کردی، «فاخفض لهم جناحک وألن لهم جانبک وذلل لهم قلبک و لسانک»، در برابر آنها تواضع کن، به آنها ملایمت و مهربانی نشان بده و با قلب و زبانت در مقابل ایشان کوچکی کن!
کافی است و دیگر نباید در یک شب به رفقا زیاد فشار بیاوریم! بنده زیاد مطالعه کردهام، اما آقایان دعا کنند که این مرکب ما، قدری از همان سلامتهایی که میگویند، نصیبش بشود تا من بتوانم خدمتگزار شما باشم، هر چند که محققاً دوستدار شما هستم!
منبع:فارس