عقیق: سیل چشمانم باز از فراغت جاریست....خسته ام باز بیا جمعه ها تکراریست در پی قافیه ها چه پریشان ماندم .....قافیه در شعرم با حضورت جاریستبه هوایت آقا بغض کرده شعرم....آسمانش انگار نم نمک بارانیستدل من پر غصه حال شعرم خوش نیست... نفسی مانده فقط جای شکرش باقیستدر فراغت آقا چشم در راهم من.... گر چه این جمعه همان جمعه ی تکراریست.....211001