25 آبان 1400 11 ربیع الثانی 1443 - 36 : 21
کد خبر : ۷۰۸۶۶
تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۹:۲۳
فرزانگان
آیت الله سید هادی بجستانی خراسانی، نسبت به سرنوشت مردم و ظلم حاکمان بر آنان حساس بود و در مواقع مختلف به امر به معروف و نهی از منکر، موضع گیری سیاسی و گاه به مبارزه روی می‌آورد.
عقیق: گزیده ای از زندگینامه پربار عالمی وارسته را مرور می کند که از امضاکنندگان فتوای تاریخی شیخ محمدتقی شیرازی مبنی بر عدم مشروعیت انتخاب غیرمسلمانان به عنوان حاکم بر مسلمانان بود  و توطئه ذلت بار انگلیسی را در نطفه خفه کردند.

دانشمند فقیه و مجاهد بزرگ، سید هادی حسینی بجستانی خراسانی، در روز جمعه اول ذی الحجه سال ۱۲۹۷ق. در کربلا متولد شد.

پدرش، سید میرعلی حسینی هروی بجستانی خراسانی از عالمان مشهور خراسان، در بجستان متولد شده است.

وی مقدمات علوم دینی را در مشهد مقدس فراگرفت، سپس در سال۱۲۶۱ق. رهسپار نجف اشرف شد و تا سال ۱۲۹۱ق. به مدت ۳۰ سال در آن شهر به تحصیل علوم دینی پرداخت.

او در این مدت، دروس سطح و خارج را نزد استادان و فقیهان بزرگی چون شیخ مرتضی انصاری و میرزا محمدحسن شیرازی تحصیل نمود و به درجه اجتهاد نایل آمد.

آیت الله بجستانی مدتی در سامرا اقامت گزید و سپس به فرمان میرزای شیرازی به همدان رفت؛ تا اختلاف بین شیخیه و اصولی ها را پایان دهد. او مدتی نیز در کرمانشاه به تبلیغ مشغول بود و در سال ۱۳۰۹ق. وارد خراسان شد و در ۸۵ سالگی در ۱۳ شوال ۱۳۳۷ق. وفات یافت و در بقعه ای متصل به مسجد گوهرشاد مشهد به خاک سپرده شد.

* تحصیلات

تحصیلات سید هادی با آموزش قرآن و دعاهای مأثوره و قسمتی از ادبیات فارسی و عربی، در زادگاهش، کربلا شروع و تا سن ۱۲ سالگی در همان شهر ادامه یافت. او در این مدت به خاطر استعداد فراوان و اشتیاق زیاد به علم، پیشرفت های چشمگیری به دست آورد و اعجاب اطرافیان را برانگیخت و مورد عنایت بیش از پیش پدرش قرار گرفت؛ از این رو پدر، او را در این راه تشویق نمود و مقدمات و وسایل دانش اندوزی او را فراهم کرد.

*سفر به خراسان

این عالم پژوهشگر در سال ۱۳۰۹ق. همراه پدر و خانواده اش، کربلا را به قصد مشهدالرضا ترک کرد و در اوایل سال (۱۳۱۰ هـ.ق) وارد مشهد شد. وی در مدرسه های نواب، میرزا جعفر و بالاسر ـ که در آن حجره داشت ـ حدود پنج سال با جدیت تمام، مقدمات علوم حوزوی و سطح را به پایان برد. خودش می گوید: «در مدرسه میرزا جعفر، فقه را نزد پدرم فراگرفتم شیوه من چنین بود که کتاب فقهی نجات العباد صاحب جواهر را جمله به جمله می خواندم و پدرم نکته به نکته توضیح می داد، تفسیر می کرد و من به خوبی به ذهن می سپردم. من در این مدت کوتاه، ادبیات عرب، از صرف و نحو، فقه، اصول، منطق، ریاضیات و دیگر علوم رایج در حوزه را به خوبی و با موفقیت فراگرفتم».

*بازگشت به عراق

ایشان برای تکمیل تحصیلات در اواخر سال ۱۳۱۴ق. مشهدالرضا را به قصد عتبات عالیات ترک کرد. وی در محرم سال ۱۳۱۵ق. به تهران رسید و مدتی را در مدرسه کاظمیه آن شهر توقف نمود. او در این مدت کوتاه علاوه بر تبلیغ به فراگیری علوم، به ویژه ریاضیات پرداخت و سپس همراه با شیخ علی قوچانی از عالمان تهران، به سفر خود ادامه داد و به عراق عزیمت نمود. وی از طریق کاظمیه و کربلا در شوال سال ۱۳۱۵ق. وارد نجف شد و در مدرسه سلیمیه سکونت گزید.

سید هادی خراسانی، در شهر نجف، نزد استادان مشهور و آیات عظام به تکمیل یافته های خود در زمینه فقه، اصول، فلسفه و دیگر علوم اسلامی پرداخت و به مراحل عالی علوم دینی نایل آمد.

*سفر به سامرا

سید هادی خراسانی برای ادامه تحصیلات در سال ۱۳۲۰ق. به سامرا سفر کرد و در محضر استادان بزرگی چون: شیخ محمدتقی شیرازی و دیگر آیات عظام حاضر شد و مدت ۱۶ سال به تحصیل و پژوهش پرداخت. پشتکار فراوان، ارتباط مستقیم و مستمر با استادان، مباحثه و مذاکره منظم علمی، یادداشت برداری از گفته ‌های آنان، شرکت منظم در کلاس های درس و پرهیز از تعطیلات، در موفقیت او و دستیابی اش به کمال علمی و معنوی بسیار مؤثر بود.

جایگاه علمی آیت الله سید هادی خراسانی بر فقیهان، صاحبان اندیشه و دانشمندان علم تراجم پوشیده نیست و آنان با عناوین گوناگون، از او به بزرگی یاد کرده‌اند.

*از منظر بزرگان

آیت الله مرعشی نجفی او را علامه پژوهشگر، فقیه اصولی، متکلم و ادیب معرفی می کند.

سید محمدمهدی اصفهانی کاظمی، او را جامع علوم معقول و منقول دانسته و در علوم متنوع: ادبیات عرب، لغت، معانی و بیان، تاریخ، اصول، منطق، فلسفه، کلام، فقه، ریاضیات و طبیعیات صاحب نظر معرفی می کند.

نویسنده «اعیان الشیعه» نیز به جامعیت وی در علوم مختلف اسلامی تصریح می کند. گفته شده که آیت الله سید هادی خراسانی بعد از آیت الله شیخ میرزا محمدتقی شیرازی، مرجع بزرگ شیعه و مقیم در سامرا، عالم طراز اول به حساب می آمد؛ به طوری که آیت الله شیرازی در برخی از احتیاطات فقهی خود به نظرات علمی او مراجعه می کرد که این مسئله بیانگر عظمت درجه علمی وی است.

* برخی از استادان

سید هادی بجستانی در طول زمان تحصیل، محضر استادان بسیار را درک کرد و از انوار علوم آنان بهره های فراوان برد و از برخی از آنان اجازه اجتهاد و روایت دریافت نمود. استادان و مشایخ او که بیشتر از دانشمندان و فقیهان عراق هستند، به ده ‌ها نفر می رسند. شرح حال نویسان، نام برخی از آنان را ذکر کرده ‌اند و آنان عبارتند از:

 میرزا عبدالجواد ادیب نیشابوری، سید حسین استرآبادی، حسن علی خلخالی، سید میرعلی حسینی هروی خراسانی،

سید مصطفی کاشانی، محمدحسن مامقانی، سید حسن صدر، سید ابوالحسن، شیخ محمدکاظم آخوند خراسانی،

شیخ آقا بزرگ تهرانی، سید محمدکاظم طباطبایی و.. .

* برخی از شاگردان

سید مصطفی اعتماد، سید محمدصادق بحرالعلوم، شیخ محمدمهدی فیض مهدوی کرمانشاهی، سید محمدمهدی اصفهانی کاظمی شیخ علی آل عشیان، سید اسدالله اصفهانی، سید محسن جلالی حائری، سید عبدالله خویی.

* فعالیت های سیاسی و اجتماعی

از ویژگی های سید هادی بجستانی خراسانی، آگاهی کامل به مسائل سیاسی و اجتماعی زمان خود، غیرت دینی در برابر بیگانگان و دشمنان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و شیعیان آنان بود. او نسبت به سرنوشت مردم و ظلم حاکمان بر آنان حساس بود و در مواقع مختلف به امر به معروف و نهی از منکر موضع گیری سیاسی و گاه به مبارزه روی می‌آورد. او در بیان حقایق اجتماعی و سیاسی و افشاگری نسبت به ستم ستمگران حاکم، از خود شجاعت فراوان نشان داد و در این راه متحمل زحمات بسیار شد.

* جهاد در راه خدا

جنگ جهانی اول در سال ۱۳۳۳ق. به وقوع پیوست؛ آتش جنگ بسیاری از کشورهای جهان را فراگرفت و کشورهای اروپایی مثل انگلستان، بر کشورهای اسلامی تسلط پیدا کردند. یکی از کشورهایی که مورد هدف استعمار انگلیس قرار گرفت، عراق بود. آنان از طریق بصره به بغداد رسیدند، که حدود ۲ سال به طول انجامید. در این مدت، به مردم عراق بسیار سخت گذشت. در این میان آیت الله سید هادی خراسانی علاوه بر تشویق مردم به جهاد دفاعی در برابر متجاوزان، خود نیز در صف مجاهدان بارها حضور یافت.

او برای تقویت بنیه دفاعی مجاهدان و تأمین پشتیبانی به امر آیت الله شیرازی، به شهرهای مختلف عراق و ایران سفر کرد و به جمع آوری امکانات مالی پرداخت. نامه هایی که آیت الله شیرازی خطاب به ایشان مبنی بر مسائل مذکور نوشته‌اند، در مجموعه ‌ای، در کتابخانه خانوادگی آیت الله خراسانی موجود است.

او از امضاء کنندگان فتوای تاریخی شیخ محمدتقی شیرازی مبنی بر عدم مشروعیت انتخاب غیرمسلمان به عنوان حاکم بر مسلمانان بود. انگلیسی ها وقتی بر عراق مسلط شدند، قصد داشتند فردی انگلیسی را بر مردم مسلمان عراق به عنوان حاکم مشخص کنند، مردم از این مسئله نگران شده و از آیت الله شیخ محمدتقی شیرازی خواستند تا نظر خود را بیان کند.

ایشان فتوایی به این مضمون داد که: «هیچ مسلمانی حق ندارد غیرمسلمان را برای حکومت بر مسلمانان انتخاب کند. علمای اعلام از جمله آیت الله سید هادی خراسانی فتوا را مهر و امضا کردند و از این طریق جلوی توطئه ذلت بار استعمار انگلیس را گرفتند».

* مرجعیت

آیت الله سید هادی خراسانی بعد از وفات آیت الله شیخ محمدتقی شیرازی، در سال ۱۳۳۸ هـ.ق، کربلا را محل اقامت خود قرار داد و به تدریس و تألیف پرداخت. در این سال ها بود که بسیاری از مقلدان آیت الله شیرازی در تقلید به وی مراجعه کردند. او بنابر تنوع مخاطبان، رساله های متعدد عربی و فارسی را در چاپ ‌ها و اندازه ‌های مختلف در اختیار آنان قرار داد.

* امر به معروف و نهی از منکر

آیت الله سید هادی خراسانی بارها و به صورت های مختلف، مثل: موضع گیری، اعتراض به مقررات ظالمانه، تألیف کتاب و مقاله و راهپیمایی علیه حاکمان عراق به اعتراض پرداخت و آنان را از منکرات نهی کرد.

در سال ۱۳۴۱ق. حکومت عراق، آیت الله مجاهد، شیخ مهدی خالصی را به مشهد مقدس تبعید کرد. گروهی از عالمان نجف به این عمل حکومت عراق اعتراض کردند و حکومت عراق نیز برخی از آنان را دستگیر و با اهانت به شهر کربلا آورد و از آن جا به ایران تبعید نمود. از جمله این عالمان  آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی و میرزای نایینی بودند. حاکمان محلی مقرر کرده بودند که کسی حق استقبال و یا بدرقه آنان را ندارد و در این میان آیت الله سید هادی خراسانی در اعتراض به این مقررات ظالمانه، پشت سر ماشین آیات مذکور به مراسم بدرقه پرداخت و مردم از حرکت او به جنبش درآمدند و گروه زیادی از مردم کربلا در بدرقه آن آیات شرکت کردند و بار دیگر، ارتباط تنگاتنگ مردم و مرجعیت را به نمایش گذاشتند.

سید هادی خراسانی، نه تنها نسبت به مسائل داخلی عراق دارای حساسیت ویژه‌ای بود؛ بلکه نسبت به جهان اسلام نیز اهمیت می داد و در برابر وقایع غیرشرعی عکس العمل نشان می داد. ارسال نامه های متعدد برای حکومت رضاخان مبنی بر عدم مشروعیت کشف حجاب و خلع لباس روحانیان و ارسال تلگراف و نامه به اقصی نقاط بلاد اسلامی، در اعتراض به وهابیت، در خصوص انهدام قبور معصومین علیهم السلام، در مدینه منوره از جمله حساسیت های این عالم بزرگوار است.

* تألیفات

سید هادی بجستانی خراسانی از نویسندگان و مؤلفان پرکار بود که بیش از ۱۰۰ کتاب و رساله را در رشته ‌های گوناگون علوم اسلامی مثل: فقه، اصول، منطق، فلسفه، کلام، تفسیر، تاریخ و موضوعات مختلف سیاسی و اجتماعی به رشته تحریر درآورد؛ کتاب ها و رساله هایی که در هر کدام نهایت پژوهش، تبحر و تعمق در مسائل و مطالب علمی به خوبی مشاهده می شود.

از میان آثار متعدد وی، فقط ۲۰ اثر به زیور طبع آراسته شده و بقیه به صورت خطی در کتابخانه خانوادگی اش در کربلا باقی مانده است.

برخی از آثار او عبارتند از:

«استصحاب الکلی»، «تعلیقۀ علی الرسائل الشیخ الانصاری»، «تعلیقۀ علی القوانین»، «تقریرات الاصول»، «حاشیۀ علی الکفایه»، «احکام النساء»، «الباقیات الصالحات»، «ایجاب الاجتناب عن مساوره اهل الکتاب»، «الخلل فی الصلوۀ»، «الخیارات»، «ذخیرۀ المعاد»، «رساله فی ارث المبغضین»، «رسالۀ فی احکام الاوانی»، «رساله فی التذکیۀ والمذکی»، «تعلیقه علی تفسیر علی بن ابراهیم قمی»، «تفسیر القرآن الکریم»، «المسائل النفسیۀ» و... .

* آخرین سفر

آیت الله سید هادی بجستانی خراسانی در سال ۱۳۶۵ق. به قصد زیارت ثامن الائمه حضرت امام رضا علیه السلام به ایران سفر کرد و در مسیر راه، در ری توقف کرد و به عیادت آیت الله سید محمد حجت که برای مداوا در آن جا اقامت داشت، رفت؛ او بعد از زیارت حرم مطهر حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) و دیگر امامزاده‌ های تهران، راهی مشهد مقدس شد.

* رحلت

آیت الله سید هادی بجستانی خراسانی در روز چهارشنبه ۱۲ ربیع الاول سال ۱۳۶۸ق. بعد از ۷۱ سال تلاش و کوشش در راه اعتلای اسلام، در کربلا دار فانی را وداع گفت و به ملکوت اعلی پیوست. پیکر پاک او در ایوان بزرگ، واقع در طرف شمال صحن حرم حسینی علیه السلام معروف به ایوان مروارید به خاک سپرده شد.


پی نوشت:

تلخیص از کتاب گلشن ابرار، جلد ۵.

منبع:حوزه

گزارش خطا

مطالب مرتبط
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: