عقیق:اگر این تعریف که شهر را ظرف زندگی شهروندان می داند به رسمیت بشماریم، میپذیریم که اعراض و ویژگیهای هر شهری را انسانشناسی شهروندانش رقم میزند. اینکه این مردم چگونه معیشتی دارند و چگونه تفرجی، خود نمایان کننده آن است که ایشان چگونه به زندگی نگاه می کنند. در چنین سطحی از مواجه با موضوع، شهر دیگر نه یک موضوع مهندسی، بلکه مفهومی بسیط در دایره علوم انسانی است. سالهاست که نه تنها علمای شهرسازی ایران، بلکه حاکمان و سیاست ورزان و مدیران نیز از شهر اسلامی سخن می گویند. عبارتی که در بازخوانی گفته ها و نوشته ها در دو سطح و گرایش اصلی قابل بازشناسی است. در سطحی عرفی، شهر اسلامی شهری به نظر می آید که به بازنمایی عناصر معماری اسلامی در مقیاس شهر بپردازد و گنبدها و مناره ها و رواق ها، کالبد فضاهای خرد و کلانش را صورت بندی کنند. اما در سطحی بالاتر، شهر اسلامی ظرفی برای حیات طیبه انسانی به شمار می آید که تجلی کالبدی زیست مسلمانی است. در چنین نگاهی است که اماکن مقدس، قطب های معنایی و حسی شهر اسلامی را تشکیل می دهند و شیراز نیز تحت لوای سومین حرم اهل بیت در ایران، استخوان بندی شهری و فضایی اش را باید بر همین منوال توسعه دهد. این باید، جدای از پیشینه تاریخی که شهر را درمیان حرم و دروازه قرآن بسط داده بود، هم فرمایشی حاکمیتی است و هم خواستی عمومی که دراعتراضات مردمی به طرح بین الحرمین شیراز به خوبی دیده می شود.در پروژه بین الحرمین شیراز، مسیر زیارتی شاهچراغ به آستانه، مسیری تجاری تعریف شده که زائران را از صراط مستقیم حرم، به سوی بازار مکاره اجناس وارداتی منحرف میسازد. هیچ عقل سلیمی نافی تجارت و سودآوری نیست، اما در شهری اسلامی که تکامل روحی، بر تکامل دنیوی الویت دارد، جابجایی این اولیت، یا نشانه عدول از مفهوم شهر اسلامی و معارف حقه اسلام است، و یا کوته فکری و بی مبالاتی. حرم شاهچراغ مدفن دو برادر بزرگوار از فرزندان امام موسی کاظم (ع) است که برادر سوم، حضرت میرعلاالدین حسین (ع)، در مرقدشان که با عنوان آستانه شناخته می شود، مدفون است. زائرین بنابر رعایت ادب، از برادر بزرگتر که حضرت احمد بن موسی(ع) است زیارت را شروع می کنند و بعد از زیارت برادر دوم به زیارت آستانه مشرف می شوند. در حقیقت این روند، چرخه زیارت را کامل می کند. شخص زائر بنابر آداب زیارت با طهارت و توجه قلب و کسب اجازه و سلام وارد این چرخه می شود و با دعا و نماز پایانش می دهد. در چنین چرخه ای که بر حفظ طهارت در مراحل مختلف آن تاکید شده، حفظ حال و هوا و کیفیت حسی محیط زیارت، برای استمرار آن ضرورت دارد و هر عامل برهم زننده ای مکروه و مذموم است. بر این اساس، نهادهای متولی شهری اسلامی چون شیراز نیز باید این مسیر واصل دو حرم را به عنوان بخشی از اماکن مقدس، به همان حیثیت و جایگاه ارتقا دهند.در همین رابطه مهندس آقارخ، مشاور مدیر اجرایی حرم مطهر شاه چراغ، پیشینه پروژه را چنین توضیح می دهد که "در سال ۷۴ شهرداری شیراز اقدام به خرید املاک (مغازه، منزل و..) در این منطقه (که حالت بافت قدیم و فرسوده داشته است) کرده و شروع به تخریب می کند. آستان هم چند تا ملک در این مسیر داشته که چون گفته شده بود این طرح باعث رفاه زائرین و مجاورین این دو حرم شریف می گردد و در حقیقت نامش را هم به ناحق بین الحرمین گذاشته اند که یادآور بین الحرمین کربلا هست، آستان هم با اینها همکاری کرده و این املاک را به شهرداری فروخت. پس از اینکه یک راه عبوری از شاه چراغ تا آستانه برقرار شد مردم خیلی استقبال می کردند و رفت و آمد داشتند. پس از گذشت مدتی یک لایه آسفالت باریک هم این کف ریختند که همه از دیدن آثار خیابان در این منطقه خوشحال شدند. اداره برق هم آمد و تیر چراغ برق زد. میراث فرهنگی یا شهرداری نمای دوطرف را همانند خیابان شهید آیت الله دستغیب آجرنما کردند. خوب، همه چیز حاکی از این بود که خیابان بین الحرمین در حال شکل گیری است. مدتی نگذشت که پلیت کشی و گود برداری را شروع کردند. طبیعی است که هر جا بخواهند خیابانی بکشند معمولا خاک برداری می کنند، مصالح می ریزند و کف سازی می کنند. همه این فکر را می کردند. ولی عمق این گودال که مشخص شد، فهمیدند که نه! اینجا می خواهد ساخت و سازی به پا بشود. بر اساس اسناد و مدارکی که موجود است، از همان ابتدا عموم مردم شیراز، اعم از علما، مردم و تولیت و کارکنان آستان همه با تغییر ماهیت و هویت این طرح مخالفت کردند. وقتی جزییات بیشتری آشکار شد مشخص گردید که قرار است این مجموعه تجاری- فرهنگی از ابتدای خیابان احمدی تا آستانه ادامه پیدا کند. البته برای حفظ ظاهر و یا شاید برای کسب مجوز، یک واحد های فرهنگی هم در این طرح دیده شده بود. ولی ماهیت آن اصالتاً تجاری بود. به طور دقیق، بیش از ۶۰ درصد طرح تجاری بود. می گفتند پارکینگ آن کاربری خدماتی دارد، زائر سرا و هتل آن فرهنگی- خدماتی است و مغازه هایی که می خواهند محصولات صنایع دستی بفروشد هم گردشگری است. بله! اگه قرار باشد اینطور حساب کنید همه طرح فرهنگی می شود! بعد از روشن شدن این ابعاد، مخالفت های آستان شدید تر شد. این کشمکش ادامه پیدا کرد تا زمان حضور رهبری در شیراز. با حضور ایشان و دیدن از نزدیک صحنه، مقام معظم رهبری شدیدا با این مساله مخالفت کردند و امر به توقف طرح نمودند که از همان فردای آن روز، استانداری موظف به متوقف کردن این طرح شد. بعد از سفر مقام معظم رهبری و زمانی که آب ها از آسیاب افتاد و ما خیالمان راحت شد که ساخت و ساز متوقف شده اینها دوباره شبانه شروع به کار کردند و شبها مصالح و .. می آوردند و ساخت و ساز را ادامه دادند”.نگاهی به تصویر هوایی منطقه، بافت ریزدانه ای را که با پیوندهایی ارگانیک، یکی از سنتی ترین و زنده ترین عرصه های زیستی شیراز را در مجاورت اماکن مقدس ایجاد کرده، نشان می دهد. تخریب قریب به صد ساختمان که بیش از بیست خانه آن بناهایی تاریخی و به ثبت رسیده در میراث فرهنگی به شمار می آمدهاند در کنار حمامها و یا تخریب جدیدالوقوع سردر مسجد نو در کنار خانه تاریخی ویران شده دادگر با آن کاشی کاری منحصر به فرد، آشکار کننده هجمه اقتصاد سوداگرانه وارداتی به اقتصاد پایدار گردشگری است. پروژه بینالحرمین در نهایت عرصهای خواهد بود برای فروش اجناس مصرفی و وارداتی که نه تنها اقتصاد، بلکه میراث فرهنگی شهرسازی ایران را نیز، همچون موریانه درنوردیده است. نگاهی به لیست صنوف پیشنهادی در سایت مجموعه، هویت واقعی این پروژه را آشکارتر می کند. صنوف مورد تایید شرکت سرمایه گذاری بین المللی تواصل جهت فعالیت دارندگان حق سرقفلی واحدهای تجاری در مجموعه تجاری بین الحرمین به شرح ذیل می باشند :۱- لباس وپوشاک و پارچه لباس۲- کفش و چرم۳- لوازم بهداشتی و آرایشی ، عطر و ادکلن۴- لوازم خانه (سبک)۵- لوکس فروشی، چینی ، کریستال و کادویی۶- طلا و نقره۷- ساعت فروشی و بدلیجات۸- شکلات و نوشابه و خوراکیهای خارجی۹- پتو ، لحاف ، حوله و ملحفه۱۰- اسباب بازی۱۱- موبایل و ماشین حساب ، کامپیوتر، دوربین عکاسی و فیلمبرداری۱۲- کافی شاپ در محل هایی که آب تامین است۱۳- مغازه های بیرونی(سمت منصوریه) : خواربار فروشی ، آرایشگاه ، اغذیه ، آبمیوه ، فالوده و بستنیپرسشی که به شدت به ذهن متبادر می شود آن است که آنچه این مجموعه تامین خواهد کرد، مبتنی بر کدام مدل توسعه اقتصاد شهری است؟ زمانی که مباحث توسعه پایدار، توسعه درون زا را به عنوان رویکردی بهینه در کشورهای در حال رشد معرفی می کند، فروختن قلب فرهنگی، مذهبی و گردشگری شیراز به اجناسی که در لیست فوق مشاهده می شود، تامین کننده کدام وجه از توسعه شهری شیراز است. آن هم در طرحی که ۷۹% سود تجاری آن به طرف اماراتی، و ۲۱% آن به طرف ایرانی تعلق می گیرد. آیا صرف سرمایه گذاری خارجی، هر عملی را مشروع و معقول می کند؟ در قسمت دوم این یادداشت به تاثیرات چنین رویکردی بر کیفیت فضاهای زیارتی می پردازیم.منبع:فردا