در بخش پیشین گفتگو به این نکته اشاره کردید که بین سجایا و رذایل اخلاقی و درونی انسان و کیفیت نمازش رابطه ای وجود دارد. این رابطه را یک رابطه تعاملی نام نهادید. در این باره توضیح بیشتر ارائه می کنید؟
ببینید، نکته این جاست که وقتی شما فی المثل سراغ دروغ و غیبت می روید و این رذیلت ها برای شما عادی می شود نمازتان هم ناقص می شود و نمی توانید به آن درجات بالای نماز خالصانه دست پیدا کنید. از آن طرف هم هرچقدر نماز شما ناقص می شود، بیشتر مستعد گرایش به سمت منکر و دروغ و غیبت می شوید. در واقع این ها با همدیگر تعامل دارند. بنده از این زاویه وقتی به موضوع نگاه می کنم این نکته به ذهنم می رسد که اگر روی جامعه نمازگزار ما کار شود آن وقت دیگرانی که اهل نماز نیستند وقتی به نمازگزار نگاه می کنند حقیقتا متأثر می شوند. ما در روایات داریم که "لِکُلِّ شَیءٍ وَجهٌ وَ وَجهُ دینِکم الصَّلاةُ / برای هر چیزی سیما و صورتی مقرر شده است و صورت دین شما نماز است." ظاهر نماز چهره دین است و وقتی این چهره دلربایی کند و جاذبه داشته باشد، در آن صورت کسی هم که نماز نمی خواند از دیدن چهره یک نمازگزار و رفتارش احساس مسرت می کند. احساس می کند که دیدن چنین فردی به او امنیت و آرامش می دهد بنابراین سعی می کند به او نزدیک شود.
اما چنین نمازگزاری چه نمازگزاری است؟
نمازگزاری است که وقتی از سر سجاده بلند می شود پشت سر آدم ها حرف نمی زند. نسبت به همسایه اش دغدغه دارد یعنی این طور نیست که نسبت به وضعیت همسایه خود بی تفاوت باشد. خب اگر فرزند چنین نمازگزاری چنین نمازی را با این کیفیت در پدر و مادر خود ببیند جذب نماز او هم نمی شود؟ گاهی فرزندان ما به خاطر این دور نماز را خط می زنند چون می بینند که پدر و مادر آن ها با این که اهل نماز هستند اما آن خصوصیات اخلاقی در آن ها نیست. در واقع وقتی شما روی جامعه نمازگزار کار کنید و تلاش کنید تا نماز آن ها را ارتقا دهید، غیر از این که آن ها را از حیث درونی به غنای معرفتی می رسانید فضای جامعه را هم از آلودگی ها حفظ می کنید. در واقع وقتی جامعه نمازگزار یک قدم جلو آمد حتی اگر افراد این جامعه حرفی هم نزنند و چیزی هم نگویند عمل و رفتار آن ها بهترین تبلیغ برای نماز خواهد بود.
چقدر این نکته دقیقی است که شما می فرمایید. یعنی همیشه هم نیاز نیست به واسطه زبان گفته شود. این زبان بدن گاهی تأثیر بیشتری دارد.
همین طور است. این مفهوم در مقوله آموزش به خصوص در رفتارهای فراگیر و عمومی مثل نماز بسیار مهم و کلیدی است. این نکته را هم عرض کنم که جایگاهی که دین برای نماز قرار داده خواسته به این وسیله نماز از درجه ای از اهمیت برخوردار باشد که همه فعالیت های یک مسلمان با نماز هماهنگ و تنظیم شود. مثلا در دین آمده است که اگر کسی به پدر و مادر خود خشم بگیرد ولو این که پدر و مادرش درباره او مرتکب ظلمی شده باشند نماز چنین فردی قبول نیست. این جا دین دنبال چه منظور و مرادی می گردد؟ می خواهد به واسطه نمازتان خشم شما را هم کنترل کند یا مثلا می گوید اگر شما به همسر خود چه زن نسبت به مرد و چه مرد نسبت به زن مرتکب ستمی شود، نماز چنین شخصی قبول نیست. می گوید اگر شما آلوده به حرام شدی و ارتزاق و معیشت شما از راه حلال نبود این لقمه های حرام باعث رد نماز تو می شود. این جا هم دین می خواهد ارتزاق و معیشت شما را هم به واسطه نماز اصلاح کند. نماز از چنین جایگاهی در زندگی یک مسلمان برخوردار است که ریز و درشت رفتارهای او با نمازش سنجیده می شود. در واقع نماز او می تواند آینه ای باشد که بر رفتارهایش تابیده می شود و آن ها را روشن می کند. خداوند در قرآن در سوره مائده می فرماید: "إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ / شيطان می خواهد با شراب و قمار ميان شما کينه و دشمنی افکند و شما را از ياد خدا و نماز بازدارد ، آيا بس می کنيد؟" در واقع این جا همان مطلب تعامل است. به این معنا که وقتی کسی به سمت کینه ورزی و دشمنی و قمار می رود از یاد خدا باز می ماند و وقتی هم کسی از یاد خدا باز ماند از نماز دور می شود. حتی بالاتر از این در ارتباط با کفار و سیاست خارجی هم قرآن می فرماید: شما نباید از غیر خودتان را به عنوان محرم اسرار بگیرید. می فرماید: "يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِّنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَالْكُفَّارَ أَوْلِيَاء وَاتَّقُواْ اللّهَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ / اى كسانى كه ايمان آوردهايد كسانى را كه دين شما را به ريشخند و بازى گرفتهاند [چه] از كسانى كه پيش از شما به آنان كتاب داده شده و - چه از کافران - دوستان - خود- مگيريد و اگر ايمان داريد از خدا پروا داريد." در ادامه این آیه می فرماید: "وَإِذَا نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْقِلُونَ / و هنگامى كه - به وسيله اذان مردم را- به نماز مىخوانيد آن را به مسخره و بازى مىگيرند زيرا آنان مردمىاند كه نمىانديشند." در این آیات خداوند می فرماید وقتی شما می خواهید صدای اذان را بلند کنید آن ها شما را مسخره می کنند و به بازی می گیرند. شما می خواهید با کسی ارتباط صمیمی داشته باشید که نماز شما را مسخره می کند ؟ این همان جایگاه رفیع نماز است که حتی رابطه خارجی یک کشور مسلمان با نماز سنجیده می شود. همان جایگاهی که امیرالمؤمنین (ع) درباره اش می فرماید: "و اعلم ان کل شی ء من عملک تبع لصلوتک / بدان که هر جزیی از عمل تو تابع نماز توست." و در حقیقت همه رفتارهای تو پشت سر نمازت صف کشیده اند. لذاست که اگر در جامعه اسلامی تحولی در نمازها پیدا شود، این تحول می تواند در همه شئون و ارکان جامعه مؤثر بیفتد. وقتی کسی نمازی با حضور قلب بخواند این نماز، انصاف و عدالت و روابط اجتماعی چنین فردی را هم تحت تأثیر قرار می دهد، برعکس کسی که یک نماز طوطی وار می خواند و می گذرد در واقع به یک معنا تبلیغ منفی علیه دین راه می اندازد تا وقتی شما به یک جوان 20 ساله می گویی چرا نماز می خوانی بگوید نماز بخوانم که 30 سال بعد به این نقطه برسم. من اصلا نمی خواهم این نماز را بخوانم.
منبع:شبستان