عقیق: مراسم هفتگی هیئت مسجد پنبه چی با سخنرانی حجت الاسلام ریاضت و مداحی سید صادق مرعشی برگزار شد.
در ادامه گزیده ای از سخنرانی حجت الاسلام ریاضت را بخوانید:
انسان از کودکی به دنبال الگو گرفتن است
- یکی از توصیه های مهم در قرآن کریم و روایات نورانی اهل بیت علیهم السلام بحث الگوگیری است. انسان ها ذاتا در پی همانند سازی هستند. همانندسازی از کودکی تا دوران بزرگسالی و کهنسالی در ذات انسان ها وجود دارد. اگر کسی را از خودش بهتر ببیند و سعادتمند ببیند سعی می کند الگو بگیرد. اگرچه که دید انسانها نسبت به سعادتمند بودن متفاوت است. مثلا بچه ها فکر می کنند اگر مثل پدر مادرشان بشوند خوشبخت هستند. اما وقتی که مقداری بزرگتر می شوند ، دیگر پدر و مادرشان را خوشبخت نمی دانند. مثلا پسربچه ها تا سن 14 سالگی پلیس بازی می کنند فکر می کنند پلیس ها خوشبخت ترین انسان ها هستند. یا دختر بچه ها خاله بازی می کنند. و این الگو گیری تا آخر عمرشان ادامه دارد.
از الگوهای منفی تا الگوهای مثبت در قرآن
- قرآن هم از همین اصل فطری و ذاتی استفاده کرده است و فرموده است شما باید الگوداشته باشید اگر می خواهید به مقام خلیفة الله برسید. در تاریخ هم یکی از روش های تبلیغ ، معرفی الگوی مثبت است مثل پیامبران الهی . اهل بیت علیهم السلام هم با الگو گرفتن از قرآن به بزرگانی مانند لقمان استناد می کنند. همانگونه که الگوی مثبت مطرح است الگوی منفی هم مطرح است. مثلا برصیصای عابد به عنوان الگوی منفی در قرآن مطرح شده است و قرآن او را تا رتبه سگ تنزل می دهد.
- در الگو اصلا جنسیت مطرح نیست . خداوند در قرآن کریم همان گونه که از مردها الگو معرفی می کند از زنها هم الگو معرفی می کند. مثلا زن لوط الگوی منفی و حضرت مریم علیهاسلام الگوی مثبت است. شخصیتی مثل زن فرعون نیز در قرآن به عنوان الگوی مثبت معرفی شده است . مادر موسی علیه السلام که حتما باید الگو باشد ، چون مادر پیامبر است و ظرف مظروفی مثل پیامبر خداست . ولی وقتی زن فرعون به عنوان یک الگو نمونه معرفی می شود خیلی مهم تر است.
وقتی معصوم به غیر معصوم التماس دعا می گوید
- سوالی که مطرح است این است که این الگوها چه مشخصه ای داشتند که باعث شد الگو شوند؟ زن فرعون برای کل تاریخ الگو است ،نه برای زمان خودش. ویژگی های اینها چیست که الگو شدند؟ مثلا الگوی همه ما برای دعا کردن کیست؟ امام حسین(ع). اما وقتی امام حسین(ع) به کسی مثل زینب کبری(س) گفت التماس دعا ، نشان می دهد که این خیلی مهم است. یا امام رضا(ع) به خواهرگرامیشان می فرمایند: یا فاطمة اشفعی لی فی الجنة . یک وقت هست می گوییم شفاعت کنید برای بهشت نه جهنم این فرق دارد. آیت الله جوادی آملی در تفسر این عبارت فرمود : چرا مدام می گویید برویم بهشت؟ بهشت رفتن که امتیاز نیست ، خیلی ها می روند بهشت ، مثل دیوانه ها، شیرین عقل ها، ابله ها، بچه های زیر سن بلوغ. در زیارت جامعه می خوانیم : من آمدم در خانه شما حاجتم این است که آن چیزی را محقق کنم که شما ائمه (ع) محقق فرموده اید. خوب اینها چه چیز را محقق کردند؟ بهشت رفتن که برای آنها حتمی است آنها چه چیز را می خواستند محقق کنند که الگوی ما باید باشند. هم امام رضا(ع) هم امام حسین(ع) هر دو به خواهرشان التماس دعا گفتند. باید چکار کنیم که به مقامی برسیم که امام معصوم (ع) به ما التماس دعا بگوید . ممکن است بگویند اما زمان(عج) هم وقتی می فرمایند برای فرج من دعا کنید به ما هم التماس دعا گفته اند. اما باید ببینیم این التماس دعا عام است یا خاص.
پنج توصیه پیامبر(ص) به امتشان
- در کتاب مواعظ روایات متعددی مطرح شده که فرمودند اگر شما چند خصوصیت پیدا بکنید باعث می شود به عنوان الگو مطرح شوید: در این کتاب برای الگو شدن که بیشترش هم ذیل آیه 74 سوره فرقان است، می فرماید «خدایا همسر و بچه ما را مایه چشم روشنی ما قرار بده و از جانب خودت به ما رحمت بده و من و همسرم و فرزندانم را برای متقین امام قرار بده.» یعنی الگو و جلودار باشم، زن و بچه من نه اینکه جز متقین باشند بلکه الگوی متقین باشند. حالا کی این اتفاق می افتد؟ فرمودند اگر این چند خصوصیت را داشته باشید . روایتی که در این بحث مطرح می کنند در کتاب مواعظ توصیه پیامبر(ص) به امتش است. از جمله این روایت که مقام معظم رهبری هم در درس خارج فقه خود به این روایت خیلی تاکید کردند. آن روایت این است که فرمودند: من امتم را به پنج ویژگی سفارش می کنم که اگر هرکدام از این ویژگی ها را داشته باشند خوب است چه برسد به هر پنج ویژگی.
علت اصلی اختلافات گوش ندادن است
- اول سفارش به سمع . حضرت فرمودند من امتم را توصیه می کنم به این که حرف گوش بدهند. آیت الله مجتهدی می فرمود خدا به شما یک زبان داده دو گوش، یعنی دوبرابر اینکه حرف می زنی باید گوش بدهی. قرآن هم بندگان خوب خدا را به شنیدن دعوت می کند. خداوند می فرماید بشارت بده به بندگان خوب من که حرف ها را خوب گوش می دهد. علت نود درصد اختلافات خانوادگی این است که نمی خواهند حرف طرف مقابل راگوش بدهند. اصلا حاضر نیستند بنشینند و دو کلمه با هم حرف بزنند. در سیاست هم اینگونه است. امام فرمودند ما نگرانی از خارج نداریم، شیعه با تمام حداقل هایش هرجا با غیرشیعه درگیر شده برنده بوده است. اما هرجا مشکل پیدا کرده و شکست خورده از خودی ها بوده است. کسی که نظام را قبول ندارد که تکلیفش معلوم است اما مشکل آن جاست که کسی که نظام را قبول دارد و به سخن رهبر توجه نمی کند . مثلا در قضیه آیت الله نمر دیدید برخی ها چطور نتیجه 20 هیچ به نفع شیعه را تبدیل کردید به نتیجه 100 هیچ به نفع عربستان . این یعنی بی بصیرتی. یعنی اگر خود عربستان میلیاردی هزینه می کرد که بخواهد خبر شهادت شهید نمر را از صدر اخبار بیاورد به خبر دسته پنجم به این قشنگی که یک مشت بی بصیرت انجام دادند نمی توانست. علتش هم این است که این ها نخواستند حرف گوش بدهند.
غلامی که حکیم شد
- خود قرآن در سوره مبارکه یوسف می گوید: «ما قرآن را عربی نازل کردیم ، شما تعقل کنید اگر درست بود قبول کنید. » یعنی شما درست گوش بدهید . اصلا بدون گوش دادن نباید همینطور قبول کنید. کفار هم به هر کسی که وارد مکه می شد پنبه می دادند و می گفتند به گوش هایتان بزنید برای اینکه حرف حق به گوششان نرسد.
- موسی بن جعفر (ع) می فرماید : از لقمان حکیم سوال شد شما که غلام زرخرید بودی چطور حکیم شدی؟ لقمان گفت: من در اموری که به من مربوط نمی شد حرف نمی زدم و دهنم را بسته نگه می داشتم.
امام(ره) گفت من مقلد شما هستم
- دکتر عارفی پزشک امام(ره) می گفت ما به این نتیجه رسیدیم که باید روده امام عمل شود، رفتیم خدمت امام نظرشان را پرسیدیم . حضرت امام(ره) فرمود: «من در پزشکی بی سواد هستم و مقلد شما هستم. من در فقه و اصول و فلسه و عرفان و سیاست مجتهدم اما در پزشکی مقلد شما هستم.» یکی از آقایان به امام گفتند شما نمی خواهید یک استخاره بکنید؟ امام فرمودند مگر شما با هم درباره عمل کردن هم نظر نیستید؟ پزشکان گفتند : نه ما همه نظرمان بر عمل کردن است. امام گفت خب استخاره لازم نیست. استخاره برای زمانی است که بین دوراهی باشی. در همه بحث ها هم اینگونه است. حرف گوش کن اگر درست بود اطاعت کن.
- دومین ویژگی این است که بعد از گوش دادن اطاعت کن.
- سومین ویژگی که پیامبر(ره) فرمودند اهل هجرت بودن است . اگر دیدید در یک محلی یا در یک مکانی نمی توانید دین خود را نگه دارید یا موثر باشید باید هجرت کنید. هیچ چیز مانع حرکت در دینداری نباید باشد . هجرت هم درونی است هم بیرونی.
- چهارم توصیه پیامبر(ص) جهاد است . جهاد فقط معنی اش درگیری با دشمن نیست . جهاد تلاش و کوشش در راه خداست. حالا با مال، با جان، با فکر با هرچیز که می توانید در راه خدا جهاد کنید.
- پنجمین توصیه ای ایشان فرمود این است: متفرق نشوید. حضرت زهرا(س) فرمود: کسی که ولایت ما را دارد نباید دچار چند دستگی شود. ولایت ما باعث پیوستگی و وحدت است. باعث نظم و نظام است.