عقیق:عفت در اصل به معناى خویشتندارى، تسلط بر نفس و نقطه مقابل شهوت پرستى و
شکم پرستى است. اهل لغت مىگویند: «عفت، حالتى در نفس است که انسان را از
غلبه شهوت باز مىدارد».
گاهی افراد از همسر خود دور مىافتند و بعضى هنوز ازدواج نکردهاند و از
آنجا که با افراد سر و کار دارند، عوامل تحریک زیادى سر راه آنها قرار
مىگیرد. قرآن به چنین کسانى که امکان ارضاى نیاز جنسى از راه مشروع
برایشان فراهم نیست، مىفرماید: و آنها که امکان ازدواج ندارند باید عفت
پیشه کنند تا خداوند آنان را به فضلش بىنیاز کند.
قرآن هشدار مىدهد تا نکند در این مرحله بحرانى و در این دوران آزمایش،
تن به آلودگى دهند و خود را معذور بشمرند که هیچ عذرى پذیرفته نیست، بلکه
باید قدرت ایمان و شخصیت و تقوا را در چنین مرحلهاى آزمود.
آیهاى در سوره نور دستور عمل حیا و عفت است؛ «به مؤمنان بگو چشمهاى خود
را (از نگاه به نامحرمان ) فرو گیرند، و عفت خود را حفظ کنند، این براى
آنها پاکیزهتر است، خداوند از آنچه انجام مىدهید، آگاه است.»
آیه نمىگوید مؤمنان باید چشمهایشان را فرو بندند، بلکه مىگوید باید نگاه
خود را کوتاه کنند، این تعبیر بسیار لطیفى است؛ به این منظور که اگر انسان
براستى هنگامى که با زن نامحرمى روبهرو مىشود، بخواهد چشم خود را به کلى
ببندد، ادامه راه رفتن و مانند آن براى او ممکن نیست، اما اگر نگاه را از
صورت و اندام او برگیرد و چشم خود را پایین اندازد، گویى از نگاه خویش
کاسته و آن صحنهاى را که ممنوع است از منطقه دید خود به کلى حذف کرده است.
قابل توجه اینکه قرآن نمىگوید، از چه چیز چشمان خود را فرو گیرند تا معنا
گستردگى خود را حفظ کند؛ یعنى از مشاهده تمام آنچه که حرام است خود را حفظ
کنند.
مفهوم آیه این است که انسان به هنگام نگاه کردن معمولاً منطقه وسیعى را زیر
نظر مىگیرد، هر گاه زن نامحرمى در حوزه دید او قرار گرفت، چشم را چنان
فرو گیرد که آن زن از منطقه دید او خارج شود. جایگاه حیا در عترت
عفت و حیا آنقدر ارزشمند است که دعاى همیشگى پیامبر(ص)، در عین عصمت این
بود: « خدایا! از تو هدایت، تقوا، عفاف و بىنیازى مىخواهم.» در کلامى
دیگر از پیامبر اکرم(ص) در بیان صفات عاقل آمده است: « ویژگى عاقل این است
که هرگز حیا از او جدا نمىشود.» و به دنبال همین حدیث، حضرت در صفات جاهل
و نادان مىفرمایند: « و صفت جاهل این است که... از گناهان گذشتهاش
نمىترسد و در باقیمانده عمر نیز از گناه دست برنمىدارد.» معناى این حدیث
این است که بىحیا اصلاً عاقل نیست. در حدیثى دیگر امام موسى بن جعفر(ع)
از اجداد پاکش از پیامبر اکرم(ص) نقل مىفرمایند: «خداوند! عقل را از نور
خزانه خود که پنهان شده، در علم ازلى او بوده و هیچ پیامبر و فرشتهاى از
آن آگاه نبود، خلق کرد،... و حیا را دو چشم او قرار داد...»
حضرت در این حدیث آنچه را که خداوند به عقل داده، برمىشمارند و مهمترین
نعمت اعطایى به عقل را حیا نام مىبرند؛ زیرا حیا را چشم عقل مىدانند و ما
مىدانیم که چشم مهمترین عضو بدن براى پیشرفت، کار و فعالیت است. نتیجه
این سخن حکیمانه و الهى این است که در واقع و عالم معنا، بىحیا کور است،
اگر چه چشم سر داشته باشد.