گروه بینالملل: برادر آیتالله شیخ نمر النمر جزییات آخرین دیدار با این شهید را منتشر کرد و گفت: برادرم تقریبا در ماه آخر عمر خود قرآن کریم را به طور کامل حفظ شد.
عقیق:به نقل از پایگاه خبری شبکه العالم، محمد النمر درباره آخرین ملاقات با شیخ
نمر باقر النمر گفت: من، مادرم، برادرانم و خواهرم به همراه سکینه، دختر
شیخ نمر صبح زود به زندان حایر در ریاض رسیدیم، اما آن ها ما را تا ساعت 12
ظهر معطل کردند. استرس و اضطراب بر مادرم و برادرم ابوموسی غالب شده بود.
برادر
شهید نمر در صفحه توئیتر خود نوشت: طبق معمول، به مکانی که برای ملاقات
اختصاص دارد رفتیم تا منتظر آمدن شیخ نمر شویم، اما این بار بر خلاف هر
دفعه، او را قبل از ما به اتاق ملاقات آورده بودند.
وی افزود: شیخ
نمر، با مادرش سلام و احوال پرسی کرد و از دیدنش بسیار خرسند شد و گفت:
الحمد لله ربالعالمین. و این، کلامی بود که از زمان زخمی شدن و بازداشت
مرتب بر زبان میراند. یکی از دیگر از سخنانی که در حرفهایش زیاد تکرار
میکرد، آرزوی شهادت بود، او آرزو داشت شهید به دیدار خدا برود و این آرزو
را آن قدر تکرار کرد تا به آن رسید.
محمد النمر نوشت: وقتی از
حالش پرسیدیم گفت: الحمد لله، من خوبم، نگرانم نباشید. او همچنین درباره
پای فلج شدهاش هم به ما اطمینان خاطر داد. ما سلام و درود طرفدارانش را
به او منتقل کردیم و او نیز به اسم، دوستانش را یاد می کرد و حالشان را
میپرسید و درخواست میکرد که به آنها سلام برسانیم.
بر پایه این
گزارش، شیخ نمر، حتی شش شهروند محکوم به اعدام را نیز یکی یکی نام برد و
برای آن ها دعا کرد. این افراد عبارت بودند از المرهون، الشیوخ، الربح،
الصویمل و پسرش علی نمر.
محمد النمر همچنین از دیدار برخی اشخاص
با شیخ نمر یک هفته قبل از دیدار با خانواده اش خبر داد و نوشت: این افراد،
در خصوص مفهوم همزیستی میان مسلمانان از او سؤال کردند و او پاسخ داد:
همزیستی، امری ضروری و نیازی انسانی است و در منطقه ما وجود داشت تا این که
حرف و حدیث در رسانهها و نظام آموزشی راه یافت(واوضاع عوض شد).
محمد
النمر تأکید کرد که این دیدار، دو ساعت به طول انجامید و طی آن، شیخ نمر
بر اهمیت تدبر در قرآن کریم و حفظ و تلاوت آن تأکید کرد. او تقریبا قرآن
کریم را به طور کامل حفظ شد و گویا در ماه آخر عمر خود، حفظ آن را به پایان
برد.
محمد النمر بیان کرد که پیش از خروج از اتاق ملاقات، در گوش
او زمزمه کردم که حرف و حدیثهایی درباره بازنگری در پرونده محکومان به
اعدام شنیده میشود، او در پاسخ به من گفت: مرا رها کنید و به پرونده
دیگران بپردازید، تو و محمد الجبران وکیل مدافعم، در خصوص هر چیزی وکیل
هستید مگر عزتم؛ عزت من از زندگیم مهمتر است، مبادا به آن نزدیک شوید.
در
پایان مطالب محمد نمر آمده است: ما حدود ساعت 13:30 با او خداحافظی و
اظهار امیدواری کردیم که بتوانیم بار دیگر او را ببینیم، اما برادرم جعفر
زیر لب زمزمه کرد: این، دیدار آخر بود.. ساعت 14 برای ملاقات آینده با شیخ
نمر در تاریخ 17 ربیع الثانی، نوبت و مجوز گرفتیم؛ اما دیدار شیخ با خدایش،
از دیدار ما با او زودتر اتفاق افتاد.