26 آذر 1400 13 جمادی الاول 1443 - 55 : 13
کد خبر : ۷۰۰۵۲
تاریخ انتشار : ۲۸ دی ۱۳۹۴ - ۲۱:۳۹
گزارشی از درس تفسیر آیت‌الله‌ جوادی آملی/
مفسر قرآن کریم با بیان اینکه معرفت انسان‌های مادی‌گرا در حد معرفت نباتی و گیاهی است، به ویژگی های کلام الهی اشاره و تاکید کرد: ثقیل، یسیر و فطرت‌پذیری از جمله ویژگی‌های کلام الهی و قرآن کریم است.
عقیق:آیت‌الله‌العظمی عبدالله جوادی آملی در ادامه تفسیر سوره مبارکه زخرف با اشاره به آیه «ولقد ارسلنا موسی بالبینات وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَقَالَ إِنِّي رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِينَ»(آیه 46) گفت: مشرکان وجود پیامبر(ص) را به دلیل نداشتن امکانات مالی سرزنش می‌کردند و او را به همین دلیل شایسته نزول وحی نمی ‌دانستند و این یکی از عناصر محوری معرفت شناسی در نظام جاهلی بود یعنی نظام ارزشی و فکری آن ها این بود که فردی که پولدار است ارزش بیشتری دارد و وحی نیز اگر صحت داشته باشد باید بر چنین فردی نازل شود.

وی ادامه داد: در جریان موسی(ع) نیز موسی را به همین دلیل که دستبند طلا ندارد و فقیر است مورد سرزنش قرار می‌دادند. خداوند فرمود ما موسی را با معجزاتی به سمت فرعون و قومش فرستادیم و البته او برای همه مردم مصر از قبطی و نبطی فرستاده شد اگرچه ارتباط مستقیم او با فرعون و درباریان برقرار شد.

این مفسر با اشاره به آیه 47 این سوره ادامه داد: واکنش فرعون و قومش به موسی(ع) این بود که آنها موسی را به سخریه گرفتند و گفتند چگونه ممکن است فردی تهیدست پیامبر ما بشود یعنی معیار آنها معرفت تجربی و حسی بود البته در پاسخ به این نوع نگاه، گاهی عذاب الهی می آید و به حیات آنها خاتمه می دهد که توبه در این شرایط قابل قبول نیست.

وی تاکید کرد: مانند عذابی که فرعون به آن مبتلا شد که انتقام بود ولی گاهی عذابی برای بیدارکردن انسان است که در سوره اعراف آیه 133 فرمود«فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ وَالدَّمَ آيَاتٍ مُّفَصَّلاَتٍ فَاسْتَكْبَرُواْ وَكَانُواْ قَوْمًا مُّجْرِمِينَ»؛ توبه در این نوع عذاب قابل قبول است یعنی توبه در عذاب تنبیهی قابل پذیرش است ولی در عذاب انتقامی این گونه نیست.

این مرجع تقلید با اشاره به تعبیر عذاب اکبر و «اختها» بیان کرد: اکبر بودن ممکن است نسبت به عذاب های قبلی و امری نسبی باشد یعنی نسبت به قمل و ضفادع و ... بزرگتر است.

این مفسر قرآن با بیان اینکه گاهی انسان با سرمایه و گاهی با فقر مبتلا می شود به آیه 49 این سوره اشاره و تصریح کرد: برخی با عذاب تنبیهی بر می گردند؛ فرعونیان به الله فی الجمله معتقد بودند بدون آنکه ربوبیت را برای خدا قایل باشند، به همین دلیل موسی را به سحر و یا ماهر بودن خطاب کردند و از او خواستند که عذاب را از ما بردارد که خدا این کار را کرد ولی آنها نکث و نقض عهد کردند و همچنان بر کفر خویش پافشردند که به عذاب انتقامی مبتلا شدند.

بصر بدون بصیرت

وی اظهار کرد: فرعون در مقابل خطاب موسی(ع) و دعوت فرعون به سوی خدا به جای پذیرش این دعوت خطاب به قومش و براساس نظام ارزشی خود گفت سلطنت مصر که برای من است و رودخانه مصر نیز در تحت حکومت من در حال عبور است و این سرزمین تحت تدبیر و فرمانروایی من است و برخی نهرهای رود نیل نیز از قصرهای من می گذرد، و خطاب به مردمش گفت آیا من بالاترم یا کسی که فقیر است و تهیدست؛ این بصر داشتن و نداشتن بصیرت است که فرعون را به این گفتار واداشت.

این مفسر قرآن با اشاره به آیه «أَمْ أَنَا خَيْرٌ مِّنْ هَذَا الَّذِي هُوَ مَهِينٌ وَلَا يَكَادُ يُبِينُ» که از قول فرعون برای فریب قومش عنوان شد آمده است گفت: تعبیر «وَلَا يَكَادُ يُبِينُ» ممکن است به لکنت موسی برگردد که فرعون این گونه تصور می کرد زیرا موسی(ع) هنگام مراجعه به فرعون از خدا یفقهوا قولی خواسته و خدا نیز او را اجابت فرموده بود و هارون نیز همراهش بود تا لکنت زبان موسی برطرف شود ولی ظاهرا فرعون به خاطر اینکه موسی در قصر او بزرگ شده بود و فرعون به لکنت زبان موسی آشنایی داشت این تعبیر را به کار می برد.

وی ادامه داد: همچنین ممکن است به این دلیل باشد که چون نظام ارزشی او مادی و حسی و تجربی است خطاب به موسی گفته باشد لا یکاد یبین یعنی ما حرف تو را نمی‌فهمیم. فرعون می گفت من بهترم یا موسی که البته این اولویت تفضیلی نیست و تعیینی است یعنی من خیرم و بهترم و او شر است و بد است.

ویژگی‌های معرفت تجربی

این مفسر بیان کرد: فرعون با نظام ارزشی خود می گفت اگر او بخواهد به کمال برسد باید دستبند طلا داشته باشد یا اگر از سوی خدا آمده باید فرشته ها با او آمده باشند چون نگاه اینها تماما مادی است این مطلب را مطرح می کنند و حتی فرشته را نیز با دیدن به رسمیت می شناسند.

وی افزود: فرعون شست و شوی مغزی به مردم خود و قومش داد و آنها نیز چون تعلیل همراه با تعلیم نداشتند گرفتار استدلال فرعون شدند.

تعلیم بدون تعلیل راه به انحراف می‌برد

این مفسر قرآن ادامه داد: کار حوزه و دانشگاه دو چیز و کار دیگران نیز دو چیز است؛ مراکز دینی و فرهنگی برای تربیت محقق ابتدا تعلیم می دهند و این مراحل تعلیمی را با تعلیل تقویت می کنند و مجتهد و استاد دانشگاه تربیت می شود. وقتی طلبه وارد درس خارج شد و تدریس کرد یعنی آنچه دیگران نگفته اند او از سوی خودش مطرح کند نه آنچه دیگران گفته‌اند بگوید این شخص چند سال تعلیم داشته و بعد تعلیل دارد از این رو تبدیل به مجتهد می‌شود.

وی ادامه داد: ولی در مسایلی که در جهان کنونی می گذرد و توده مردم با آن درگیرند به جای تعلیل تکرار و به جای تعلیم تبلیغ دارند، در رسانه ها وقتی پارچه و خودرویی را می خواهند به خورد مردم بدهند چندبار تکرار می کنند به همین دلیل جامعه را گاهی ممکن است با یک پفک نمکی قانع کنند و جامعه ای که حوزوی و دانشگاهی نیست آن را باور می کند فرعون نیز چنین کرد و گفتند نظام معرفتی و ارزشی همین است که من می گویم و ذهن ها را شست و شو داد.

ویژگی‌های اثباتی و سلبی قرآن

استاد برجسته حوزه با اشاره به مفهوم «فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ ﴿54) تصریح کرد: تعبیر فاستخف همین معنا را دارد در حالی که خدا می فرماید ما حرف وزین داریم و چند مطلب را گفتیم یکی اینکه قرآن ثقیل است یعنی سنگین نیست اما وزین است، این حرف سنگین آسان و دلپذیر و فطرت‌پذیر است پس هم دلپذیر و هم ثقیل و هم یسیر است؛ همچنین حرف بی محتوا و خفیف و سبک مغز نداریم و دشوار و سنگین نیز نداریم که جزء اوصاف سلبی کلام خداست.

استاد برجسته حوزه بیان کرد: اینکه پیامبر «نذیر للعالمین» و «ذکری للبشر» است به همین دلیل است ولی فرعونیان به جای اینکه این وزین را اصل بدانند باطل را در اذهان جایگزین کردند، مشکل انبیاء این بود که حاکمان جور نظام معرفتی و ارزشی مردم را عوض کردند.

وی با اشاره به نسبت دادن حزن و تاسف به خدا در برخی آیات گفت: خداوند فرمود که ذات خدا منزه از تاسف و حزن و ... است خدا تاسف و حزن اولیاء خود را به خود نسبت می دهد؛ در روایاتی که در این باره آمده داریم که «رضا الله رضانا» یعنی اگر شما می خواهید بدانید خدا از چه کسی راضی است باید بدانیم که امام چه می‌گوید و چه می کند زیرا اینها معصوم اند و رضای نفسی ندارند و رضات آنها رضایت خداوند است.

صاحب تفسیر تسنیم اظهار کرد: خدا فرمود ما با برهان و قرآن به قوم فرعون و فرعون آنها مهلت دادیم ولی چون این حرفها را باور نکردند عذاب کردیم و در دریا غرق شدند؛ اینها چون رهبری کفر را برعهده داشتند آنها را سلف و پیشگام و نمونه برای آیندگان قرار دادیم و تا قیامت پیشکسوت جهنمی ها هستند.

وی افزود: همان طور که قبلا گفته شد مواد سوخت و ساز در جهنم هم خود انسان است و «وقودالنار» نیز رهبران کفر هستند که درباره آل فرعون دارد که وقود النار کآل فرعون و بعد هم طبقه تبهکار را در این آتش می ریزند بنابراین این سه عنصر از انسان است منتهی فرعون پیشگام است به همین دلیل قرآن، هیکل و جنازه او را هم برای عبرت ذکر می کند که ما آن را برای عبرت قرار دادیم تا دیگران ببینند و از جهل به عقل عبور کنند.

وی با اشاره به تبیین و تفسیر این ایات در خطبه قاصعه امام علی(ع) گفت: در خطبه قاصعه وجود امام علی(ع) جریان موسی را شرح می دهد و می فرماید، به فرعون گفته شد اگر به سمت ما بیایی این حکومت تو بقا خواهد یافت چون به مسلک الهی در آمده ای، فرعون به اطرافیان گفت اینها با این وضع فقیرانه می‌گویند اگر می خواهی سلطنتت ادامه یابد باید ایمان بیاوری و موسی را به استهزاء گرفتند.

تمسخرکنندگان دیگران معرفت نباتی دارند

وی ادامه داد: امام علی گفت نظام ارزشی اینها طلا و نقره است و از لحاظ وجودی به درجه انسان نرسیده‌اند بلکه در مرحله نباتی هستند که پوشیدن جامه پشمی را و فقر را مسخره می کنند.

وسیله‌ای برای ابتلا

این مفسر قرآن اظهار کرد: اگر انبیاء با جلال و ثروت می‌آمدند خیلی ها قبول می‌کردند ولی دیگر محل آزمون و ابتلای الهی نبود زیرا این پذیرش برای پول و ثروت بوده است در این صورت ارزش برای سنگ زرد و سفید است و اینها کمالات ارزشی نخواهند داشت ولی جلال و عظمت معنوی به حدی به آنها داد که چشم دل اهل معرفت را پر می کند.

امام معصوم(ع) از کعبه بالاتر است

وی بیان کرد: صدوق در من لایحضر دارد که یک وقتی دشمن می خواهد بساط کعبه را برچیند که طیرا ابابیل به حیات او خاتمه می‌دهد اما وقتی این فرد می رود درون کعبه متحصن بشود (عبدالله بن زبیر)و می خواهد با امام خود بجنگد، همین خدا اجازه داد که اموی بیاید کعبه را نابود کند زیرا کعبه احجاری دارد که دوباره ساخته می شود به همین دلیل در این مواقع امام به مراتب بالاتر از کعبه است.

وی تاکید کرد: اگر خدا می‌خواست نظام ارزشی بشر، زر و زیور باشد کعبه را از زر و زیور می‌ساخت، کعبه یک زینت دارد و آن«یا»ی «طهرا بیتی» است که این «یا» را خدا در «نفخت فیه من روحی» نیز به انسان داد.

فلسفه وجود کعبه در سرزمین حجاز و ساختن آن با سنگ

این مفسر قرآن تصریح کرد: خدا از آدم تاکنون بشر را به خانه‌ای امتحان کرد با سنگ هایی که سود و ضرری ندارد این امتحان الهی است که انسان در مقابل خدا خاضع و مطیع است یا دنبال ذهب و فضه است؟ فرمود اکر می خواست در بهترین آب و هوا و با زر و زیور این خانه را درست می کرد ولی نمی خواست تا مردم را بیازماید.


منبع:ایکنا

گزارش خطا

مطالب مرتبط
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: