عقیق: برای فرهنگسازی در امر نماز، عوامل متعددی وجود دارد، اما همه این عوامل زیر چتر دو بُعد «خواست فردی» و «محیط مساعد بیرونی» قرار میگیرند؛ وقتی بخواهیم مهمترین عوامل را به دست بیاوریم، از عوامل شناختی خانواده تا دوستان محل کار و فضای اجتماعی و نظام اقتصادی - سیاسی میبینیم که در این دو گروه عوامل درونی و بیرونی قرار میگیرند. زمانی ما به یک نتیجه مثبت در این زمینه میرسیم که میان خواست درونی و محیط بیرونی هماهنگی لازم باشد. اگر فرد تلاش نکند، حتی اگر محیط بیرونی مساعد باشد، نتیجهای حاصل نخواهد شد. اما اگر آن بُعد شناختی و عاطفی در فرد محقق شود و محیط بیرونی هم آماده باشد، فرد زودتر به هدف میرسد.افزون بر این، باید بر موانع شناختی و شبهات هم توجه شود که گاهی به صورت جدی اجازه تداوم نماز خواندن را از فرد میگیرد.خانواده نقش مؤثر و بی بدیل در آماده سازی فرزندان برای بهره مندی از لذت معنوی دارد. اما موضوع این جاست که خانوادهها در این جهت مدیریت و همکاری لازم را ندارند. امروزه با خانوادههایی روبهرو هستیم که بدون توجه به عواقب و پیامدهای برنامههای ماهواره، اجازه میدهند فرزندانشان با بی پروایی از این برنامهها استفاده کنند که گاه هم راستا با بیبند و باریهای اخلاقی است. بنابراین یک عامل مهم در این باره، ضعف کارکرد خانواده است. حتی غذای جسم که در خانواده تهیه میشود، اینکه آن غذا چطور تهیه شده و آن لقمه از چه کسب و کاری میآید، در ذهنیت و روحیه فرزندان اثر میگذارد. ارتباط همسران با همدیگر و دوستان در شکل گیری و جهت دهی به نگاه فرزندان اثر دارد، بنابراین هرقدر کانون خانواده به الگوی درست نزدیک باشد، بچهها آمادگی بیشتری برای رشد معنوی پیدا میکنند.در همین برنامههای ماهوارهای بیشترین سرمایه گذاری به سمت خانوادههاست، چون میدانند که الگو در خانواده شکل میگیرد و اگر میخواهند الگویی را تغییر دهند، باید از خانواده آغاز کنند، بنابراین اگر میخواهیم در این باره اتفاقی بیفتد، نگاه ما اول از همه باید روی خانوادهها باشد.ما همان قدر که برای بهداشت جسمی جامعه اهمیت ویژهای قائل هستیم، بدین معنا که وقتی ویروسی وارد جامعه میشود، زنگهای هشدار به صدا درمی آید و واکسن متناسب با آن ویروس تهیه میشود و گاهی قرنطینه در نظر گرفته میشود، در سلامت ذهنی، فرهنگی و روحی جامعه نیز به چنین حساسیت و مدیریتی نیاز داریم، اما متأسفانه نه تنها چنین خطرهایی برجسته نمیشود که گاه در رسانههای داخلی برنامهها و فیلمهایی پخش میشود که مانع رشد معنوی فرزندان است. به طور کلی ما به یک مدیریت کلان برای سلامت معنوی جامعه نیاز داریم و همان طور که وزارتخانهها و سازمانها برای بهداشت جسمی و مقابله با ویروسهای ضد سلامت جسمانی، تربیت و تجهیز و توجیه شده اند، نیاز داریم که دستگاههای فرهنگی و رسانهای ما هم این خطرات را جدی بگیرند؛ یعنی همچنان که وقتی هوای کلانشهرها کیفیت اش را از دست میدهد، سریع رسانهها هشدار لازم را میدهند، وقتی هوای فرهنگ و معنویت هم آلوده میشود، باید چنین واکنشهایی اتخاذ کنیم. پس در این حوزه هم با وجود اینکه تلاشهای زیادی انجام میشود، ما با ضعف در مدیریت اجتماعی و فرهنگی روبهرو هستیم و اگر میخواهیم اصلاحات جدی در این زمینه صورت گیرد، باید به جایگاه خانوادهها و نهادهای مؤثر مثل مدرسه و رسانه، فضای مجازی و ماهیت روابط اقتصادی و سیاسی و فرهنگی توجه بیشتری نشان بدهیم.پی نوشت:*نویسنده کتاب «آثار نماز»منبع:قدس211008