خبر را به گوش پيامبر(ص) رساندند. فرمود: «او بهزودي، يكي را ترك خواهد كرد. يا نماز را يا دزدي را.»
عقیق:عده اي مي گويند: چون برخي مسلمانان از يك طرف نماز خوانده و از طرف ديگر مرتكب گناه مي شوند، اين را بهانه اي براي شانه خالي كردن از انجام نماز قرار داده اند. آنها مي گويند: چگونه ممكن است كسي روزها نماز بخواند و شبها دزدي كند؟! مگر قرآن نفرموده است كه «وَ أَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَي عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ؛ نماز بگزار كه نماز تو را از زشتيها بازميدارد و ياد بزرگ خدا است. و خدا ميداند كه شما چه ميكنيد؟» چرا نماز، اين مرد را از زشتي بازنميدارد؟ چرا هم نماز ميخواند و هم دزدي ميكند؟ خبر را به گوش پيامبر(ص) رساندند. فرمود: «او بهزودي، يكي را ترك خواهد كرد. يا نماز را يا دزدي را.» چندي گذشت. روزي مسلمانان، آن مرد را ديدند كه در مسجد نشسته است و خدا را عبادت ميكند، اما سخت رنجور و نحيف شده است. پرسيدند: تو را اينگونه نديده بوديم. آيا بيمار شدهاي؟ گفت: نه. من از هر چه زشتي و گناه است توبه كردهام، و آنچه از مردم ربودهام، بازگرداندهام. اكنون نيز خود را كيفر ميدهم تا گوشتهايي كه بهحرام در بدنم روييده است، آب شود. پی نوشت : نماز در حكايتها و داستانها ؛ ص 55؛ رضا بابايي منبع:جام 211008