در روزگار امروز ما آدم ها به شیوه های مختلف دنبال کسب آرامش هستند. هر کسی می خواهد درد و رنج هایش را کم کند. به دنبال آن است که معنایی برای زندگی خود بتراشد اما این طور نیست که همه آدم ها بتوانند راه درست را به راحتی پیدا کنند. اگر به ریز و درشت عادت های منفی بشر نگاه کنیم از انواع اعتیادها و تخدیرهای روانی و ذهنی و فناوری و مواد مخدر تا اضافه وزن ها و چاقی می بینید که یک سر این وقایع به معنازدایی از زندگی برمی گردد. کسی پناه می برد به مواد مخدر تا بتواند وجود خودش را از یاد ببرد چون نتوانسته معنای زندگی اش را بیابد. کسی را می بینید که به شدت دچار چاقی و اضافه وزن است. وقتی زندگی اش را نگاه می کنی می بینی غمی در درون او وجود دارد و حفره های معنایی وجودش را در بر گرفته است و او می خواهد با خوردن و نوشیدن آن حفره ها را پر کند در حالی که جنس و ماهیت آن حفره های روانی چیز دیگری است. در این سلسله مطالب می خواهیم به چند سرچشمه مهم در این باره از زبان روایت ها و سیره اهل بیت علیهم السلام اشاره کنیم. گفتنی است احادیث این مطالب از کتاب "اخلاق عملی" آیت الله مهدی مهدوی کنی است.
چقدر برمی داری چقدر می گذاری؟
یکی از عادات و روش های زندگی که ما را از سرچشمه آرامش دور می کند، حرص ورزیدن ها و ولع های توفانی است که گاهی دامنگیر زندگی ما می شود. فرض کنید شما به یک مهمانی مجلل دعوت شده اید. در این مهمانی، میز غذا را با انواع غذاها، دسرها و نوشیدنی ها چیده اند. شما وسوسه می شوید و می خواهید همه این غذاها را امتحان کنید. آخر سر اما این وسوسه برایتان گران تمام می شود، چون دیگر سبکی و سرحالی قبل از مهمانی را ندارید و سنگین شده اید. این مثال را به بسیاری از موقعیت های دیگر زندگی هم می شود تعمیم داد. آن که کم برمی دارد، سبک تر و راحت تر است. امام علی علیه السلام در توصیف مؤمن حقیقی می فرماید: "کثیر المعونه قلیل المؤنه". انسان شریف و باایمان کم برمی دارد و زیاد می گذارد. یعنی اگر من از منابع استفاده می کنم نه تنها آن منابع را هدر نمی دهم بلکه هم افزایی هم دارم و با استفاده از آن منابع تولیدی ارزشمند از خود به یادگار می گذارم. این روح قناعت است که می تواند زندگی انسان را از افتادن در دامان حرام و ولع و حرص های افراطی نجات دهد.
راز این دو گونه از دعای حضرت رسول (ع) چه بود؟
در حدیثی از امام سجاد علیه السلام آمده است: رسول خدا (ص) بر شتربانی گذر کرد. کسی را فرستاد تا قدری شیر بگیرد. شتربان گفت آنچه در پستان شترهاست، برای صبحانه قبیله و آنچه در ظرف هاست برای شام آن هاست و مورد نیاز خودمان است. رسول خدا (ص) فرمود: خدایا! مال و فرزندانش را زیاد کن. سپس به گوسفندچرانی برخورد کرد. کسی را فرستاد مقداری شیر از او بگیرد. چوپان گوسفندها را دوشید و هرچه در ظرف داشت در ظرف پیامبر اکرم ریخت و گوسفندی نیز برای آن بزرگوار فرستاد و گفت: آنچه شیر در نزد ما بود همین مقدار است و اگر بیش از این نیاز دارید می توانیم برایتان آماده کنیم.
پیامبر اکرم (ص) فرمود: خدایا او را به قدر کافی روزی ده. یکی از اصحاب عرض کرد یا رسول خدا! برای کسی که جواب منفی دارد دعایی کردی که همه ما آن دعا را دوست داریم ولی برای کسی که حاجت شما را برآورد، دعایی کردی که هیچ کدام ما آن را دوست نداریم. پیامبر فرمود: آنچه کم باشد و کفایت کند بهتر است از آنچه زیاد باشد و دل انسان را از یاد خدا بازدارد. سپس فرمود: خدایا به محمد و آل محمد به قدر کافی روزی عطا کن. حضرت در حدیث دیگری فرمود: "فانّ ما قلّ و کفی خیر ممّا کثر و الهی / بی تردید مال اندکی که نیاز انسان را برآورد بهتر از مال زیادی است که انسان را از یاد خدا بازدارد."
حضرت علی (ع) و توصیف خباب ابن ارت
اما حضرت علی علیه السلام آنگاه که اوصاف یکی از یاران رسول خدا - خباب ابن ارت - را برمی شمرد از جمله ویژگی های او را قناعت و راضی بودن به قدر کفاف را ذکر می کند و می فرماید: "یرحم الله خبّاب ابن الارت فلقد اسلم راغبا و هاجرا طائعا و قنع بالکفاف و رضی عن الله و عاش مجاهدا ... / خداوند رحمت کند خبّاب ابن ارت را که از روی میل و رغبت اسلام آورد و به قصد طاعت هجرت کرد و به زندگی ساده قناعت نمود و از خدا خشنود بود و در تمام دوران زندگی خود جهاد می کرد." سپس می فرماید: "... طوبی لمن ذکر المعاد و عمل للحساب و قنع بالکفاف و رضی عن الله / خوشا به حال کسی که به یاد معاد و بازگشت باشد و برای روز حساب کار کند و در زندگی به اندازه کفایت و رفع نیاز قناعت نماید و از خدا راضی باشد."
عزتی که به واسطه قناعت می آید
اما یکی از مهم ترین آثار قناعت عزت و سربلندی ای است که به واسطه قناعت به انسان دست می دهد. این مؤمن است که به عزت می رسد چرا که این بشارت الهی است که "و لله العزّه و لرسوله و للمومنین و لکن المنافقین لایعلمون / عزت تنها از آن خدا و رسول او و مؤمنان است لکن منافقان نمی دانند."
امام صادق علیه السلام در این باره می فرمایند: "انّ الله تبارک و تعالی فوّض الی المؤمن اموره کلّها و لم یفوّض الیه ان یذلّ نفسه الم ترقول الله سبحانه و تعالی هیهنا: "و لله العزه و لرسوله و للمؤمنین" و المؤمن ینبغی ان یکون عزیزا و لا یکون ذلیلا / خداوند تمام امور مؤمن را به خودش واگذار کرده ولی به او اجازه نداده است که خود را ذلیل و خوار کند. مگر نمی بینی خداوند در این باره فرمود: عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است. بنابراین سزاوار است مؤمن همیشه باعزت باشد و زیر بار ذلت نرود. "
رسول گرامی اسلام در جای دیگری می فرماید: "القناعه کنز لا یفنی / قناعت گنجی است که فانی نمی شود."
نیز می فرماید: "القناعه مال لا ینفد / قناعت مالی است که تمام نمی شود." رسول خدا در جای دیگری می فرماید: "لیس الغنی عن کثره العرض انما الغنی غنی النفس / بی نیازی به فراوانی ثروت نیست بی نیازی تنها در روحیه بی نیازی است." امام صادق علیه السلام نیز می فرماید: "من قنع بما رزقه الله فهو من اغنی الناس / هرکس به آنچه خدا روزی اش کرده قانع باشد از بی نیازترین مردم است."
منبع:شبستان