فرشتگان، با وجود فراواني و كثرت، از نظر مقام و درجه مختلفند.
عقیق:فرق با فرشته با جن چیست؟ با بررسي آيات و روايات متعدد، ميتوان ويژگيهاي زير را براي فرشتگان برشمرد: 1. موجودات شريف و ارزشمندي هستند كه واسطه بين خداوند متعال و عالم محسوس به شمار ميآيند و در همه حوادث بزرگ و كوچك جهان نقش دارند؛ بر هر امري با توجه به ابعاد و جنبه هاي مختلف آن يك يا چند فرشته گمارده شده است، نقش فرشتگان در حوادث و جريانها، اجراي فرمان الاهي و تثبيت آن در جايگاه ويژهاش است. قرآن كريم در اين باره ميفرمايد: «لا يسبقونه بالقول و هم بامره يعملون؛ آنها در هيچ سخني بر خداوند پيشي نميگيرند و مطيع امر خداوند».(1) 2. در فرشتگان سركشي و نافرماني وجود ندارد؛ چون ارادهاي مستقل از اراده خداوند ندارند تا چيزي خلاف خواست او بخواهند. قرآن در اين مورد ميفرمايد:«لا يعصون الله ما امرهم و يفعلون ما يؤمرون؛ فرمان خداوند رامخالفت نميكنند و امر او را اطاعت ميكنند.». (2) 3. فرشتگان، با وجود فراواني و كثرت، از نظر مقام و درجه مختلفند. برخي برتر از برخي ديگرند و عدهاي فرمانده و عدهاي فرمانبردارند. آن كه فرمانده است به امر الاهي امر ميكند و فرمان ميدهد و آن كه فرمانبر است نيز به دستور الاهي مطيع و فرمانبردار است و همگي در اين ويژگي كه از خود اراده و اختياري ندارند، مشتركند؛ چنان كه قرآن ميفرمايد: «و ما منّا اِلاّ و له مقام معلوم؛ هر كدام از ما فرشتگان داراي رتبه و جايگاه معين و مشخصي است».(3) 4. چون كارهاي فرشتگان به امر خداوند و اراده او است و خداوند در همه امورش غالب و چيره است - «و الله غالبٌ علي امره؛ خداوند بر كارش مسلط و چيره است.(4) هيچ چيز در آسمانها و زمين او را عاجز و مغلوب نميسازد.(5) فرشتگان نيز كه فرمانبرداران حق بوده، اراده و خواستي جز اراده و خواست او ندارند و همواره چيره و پيروزند. (ر.ك: الميزان، ج17، ص12، ذيل آيه اول سوره فاطر). در مورد فطرس كه يكي از فرشتگان الاهي است، روايات متعددي داريم كه مضمون و محتواي آنها يكسان است. در روايتي ميخوانيم: فطرس فرشتهاي بود كه گردا گرد عرش الاهي در گردش بود و درباره دستوري از اوامر خداوند كوتاهي و سستي ورزيد. بالش به كيفر اين نافرماني چيده شد و فعاليت او محدود شد. هنگامي كه امام حسين(ع) متولد شد، جبریل(ع) براي عرض تبريك به پيامبر(ص) به سوي زمين فرود آمد و در راه با فطرس ديدار كرد. جبريل(ع) به وي پيشنهاد كرد، براي عرض تبريك و تهنيت، با او نزد پيامبر(ص) برود. هنگامي كه جبريل(ع) او را به حضور پيامبر(ص) برد، به امر پيامبر(ص)، بالش را به بدن پاك امام حسين(ع) ماليد و سلامتش را باز يافت.(6) عدهاي از بزرگان معتقدند، داستان فطرس با آيات صريح قرآن كه ويژگيهاي فرشتگان را برشمرده، آنها را بندگان مطيع و كريم و شايسته خداوند معرفي ميكند و از هر نوع سرپيچي و نافرماني پيراسته ميداند، سازگاري ندارد؛ پس بايد اين گونه روايات را نادرست شماريم؛ و به فرض درستيشان، بدان سبب كه نكتهاي فراتر از ادراك ما دارند، بايد علمش را به اهلش يعني اولياي برگزيده الاهي واگذاريم و خود را در فهم آن ناتوان بدانيم. در مقابل عدهاي بر اين باورند كه فرشتگان اصناف و درجههاي گوناگون دارند. گروهي مقرّبند و گروهي در درجه پايينتر جاي گرفتهاند. آياتي كه هر گونه نافرماني و سرپيچي را از فرشتگان نفي ميكنند، به فرشتگان مقرب مربوط است. فطرس از فرشتگان مقرب نبود تا از هر نوع سركشي پيراسته باشد؛ به ويژه آن كه تخلّف و سرپيچي فطرس در برخي روايات كندي و سستي ورزيدن خوانده شده كه نوعي ترك اولي است نه گناه. چنان كه پيامبران(ع) نيز درجات مختلف دارند: «تلك الرسل فضّلنا بعضهم علي بعض؛ بعضي پيامبران را بر بعضي برتري بخشيديم.».(7) عدهاي از انبياء ترك اولي داشتند؛ ولي جمعي مانند پيامبر بزرگوار اسلام(ص) و خاندان پاكش جز اراده الاهي ارادهاي نداشتند و حتي از ترك اولي نيز پيراسته بودند. در عالم هستي برخي از موجودات غيرمحسوساند و به حواس طبيعي و عادي قابل درك نيستند. يكي از اين موجودات جن است. جن كه در اصل معنا مفهوم «پوشيدگي» دارد، از چشم انسان پوشيده است. قرآن وجود اين موجود را تصديق كرده و سورهاي به نام «جن» نيز در قرآن وجود دارد. در قرآن گاهي از اين موجود به «جان» نيز ياد ميشود.(8) ماهيت و حقيقت اين موجودات چندان براي ما روشن نيست ولي از پارهاي آيات و روايات ميتوان برخي از مشخصات اين موجود دست يافت، از جمله: 1- از آتش آفريده شده و خلق آن پيش از خلق انسان است.(9) 2- جن نيز مانند انسان مكلف و مسؤول است.(10) 3- دستهاي از آنها مؤمن و گروهي كافر، عدهاي از آنها نيككردار و برخي از آنها زشتكردارند.(11) 4- بعضي از آنها مرد و مذكر و پارهاي ديگر زن و مؤنث هستند و توليد نسل نيز ميكنند. (12) 5- آنها زندگي ميكنند و ميميرند.(13) 6- داراي شعور و ارادهاند و ميتوانند با سرعت حركت كنند. مانند قصه حضرت سليمان و تخت بلقيس - ملكه سبا.(14) 7- مسخّر انسان ميگردند. البته در اين رابطه تنها در قرآن به قضيه حضرت سليمان اشاره شده است كه علاوه بر پرندگان، وحوش و انسانها،جنها نيز در اختيار و به فرمان حضرت سليمان بودند. (15) 8- در روايات آمده است كه جن مؤمن براي پيامبران و امامان، مسخر ميشوند و خدمت ميكنند و كساني كه به اذن الهي ولايتي دارند نيزميتوانند جنيان كافر را تحت فرمان خويش درآورند.(16) 9- از پارهاي آيات قرآني و روايات معلوم ميشود كه جنيان به پيامبر خدا(ص) ايمان آوردهاند.(17) اما اين كه جن در كجاي زمين قرار دارد؟ به طور واضح و مشخص مطرح نشده است هر چند برخي از روايات به اماكني كه جنيان در آنجا حضور بيشتري دارند اشاره شده است. آنچه كه مسلم است جن نيز مانند انسان موجودي است جسماني با اين تفاوت كه انسان از خاك وجن از آتش است. طبعا همانطور كه انسان داراي روح است جن نيز روح دارد و از آنجا كه ميان روح و بدن رابطهاي نزديك وجود دارد، ميتوان تصور كرد كه - چنان كه برخي از انسانها با رياضت واجد شرايط سير روحي در عوالم ديگر ميشوند - براي جن نيز در شرايط خاص روحي اين امكان هست كه روح آنها گاهي با عالم بالا تماس حاصل كند اما به هر روي مكان اصلي آنها همين زمين است و حتي تماس با عالم بالا نيز طبق برخي آيات قرآن پس از تولد حضرت رسول(ص) براي آنها ممنوع شده است.(18) البته برخي از روايات به اماكن خاصي اشاره كردهاند كه جن در آنجا حضور بيشتري دارد و گويا مانند موطن اصلي آنها تلقي ميشود، بيابانها، مناطق خلوت، مكانهاي نجس، حمام، دستشويي، محل دفن مردگان و مانند آن... پینوشتها: 1) انبيا(21) آيه 27. 2) تحريم(66) آيه 6. 3) صافات(37) آيه 164. 4) يوسف(12) آيه 21. 5) فاطر(35) آيه 44. 6) ر.ك: سفينه البحار، شيخ عباس قمي(ره)، ج3، ص930؛ بحارالانوار، ج26، ص340، روايت 10 و ج43، ص243، روايت 8 و ج4، ص182، روايت 7. 7) بقره(2) آيه 253. 8) الرحمن(55) آيه 39 و حجر(15) آيه 27. 9) حجر(15) آيه 27 – الرحمن(55) آيه 15. 10) ذاريات(51) آيه 56. 11) جن(72) آيات 11 و 14 و 15 – احقاف(46) آيه31. 12) جن(72) آيه 6. 13) احقاف(46) آيه 18 و هم چنین نگا: الميزان، علامه سيد محمد حسين طباطبايي، مؤسسه مطبوعاتي اسماعيليان، چاپ پنجم1371، ج 20، ص 41. 14) نمل(27) آيه 39 -38. 15) نمل(27) آيات 17 تا 39 – سبأ(34) آيه 14 - 12 – انبياء(21) آيه 82. 16) مصباح يزدي، محمد تقي، معارف قرآن، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، قم، چاپ دوم 1378 - ص 312 – 313. 17) جن(72) آيه 1 – احقاف(46) آيه 32 – 29. 18) معارف قرآن، ص311 – 309. منبع:جام 211008