عقیق:تواضع از صفتهای پسندیدهای است که مایه پرباری انسان را فراهم می آورد، البته تواضعِ به جا، زیبایی خاصی از ویژگی های یک انسان را انعکاس می دهد. حال اگر هنرمندی این صفت خوش نشین را به همراه خود داشته باشد. نور علی نور می شود.
مرتضی امیری اسفندقه از جمله شاعران متواضعی است که اخیرا پاسداشت ایشان در بیستمین مراسم شب شاعر برگزار شد. حضور چهره های برجسته از طوایف مختلف فکری بیان گر خوش دل بودن این شاعر است. حضور زرتشتِ اخوان ثالث(فرزند مرحوم مهدی اخوان ثالث)، ابوالفضل عزیزی(فرزند احمد عزیزی) و دیگرانی از طایفه سادگی و هنر، اهمیت شاعری ایشان را دو چندان کرده بود.
مرتضی امیری اسفندقه که در آستانه پنجاه سالگی است، این روزها الگو و سرمشق موفقی برای شاعران جوان قلمداد می شود. توجه امیری به فرهنگ درخشان اهل بیت(علیهم السلام) و دلدادگی او به ساحت حضرت علی(ع) از او شاعر دغدغه مند شیعی ساخته است. اسفندقه شادی و نشاطش را در گرو دلدادگی به حضرت مولا می داند. قرار و بی قراری اش را نیز در توجه به حضرت علی(ع) می داند؛
مرام علی را فقط دوست دارم
کلام علی را فقط می پذیرم
اگر بی علی شاد باشم، بگریم
اگر بی علی زنده هستم، بمیرم
علی بوده در بی قراری قرارم
علی بوده در گم شدن دستگیرم
اگر از کلامم نظر برندارد
به شش گوش گیتی نیابی نظیرم
علی عزتم داده گر عزتی هست
اگر نه حقیرم، حقیرم، حقیرم
امیری اسفندقه در قصیده سرایی یکی از زبر دست ترین شاعران امروز است. وقتی دفاتر شعری این شاعر شیعی را ورق می زنیم، توجه او به این قالب سنتی را مشاهده می کنیم. ارادت او به قالب قصیده باعث نشده تا او غزل ها و نیمایی های خوب نسراید، بلکه در این دو قالب نیز شاعر موفقی است. اسفندقه در آیینه اشعارش دیدنی است. او در قصیده ای با عنوان «شطح» شاعرانی مثل خود را این گونه تصویر می کند؛
ما نه اهل زمین، نه بالاییم
شاعرانِ همیشه تنهاییم
قاصدک های دشت آزادی
خانه بردوش و بی سر و پاییم
دردمندیم اگرچه می خندیم
پاک جانیم اگر چه رسواییم
نخبگان غریب امروزیم
افتخار بزرگ فرداییم
چه به جز دغدغه نصیب شماست
ما شما را اگر نپالاییم؟
.
.
.
سَر ما خم نبوده پیش کسی
بندگان خدای یکتاییم
امیری اسفندقه از محضر اساتید ارجمندی چون احمد کمال پور، ذبیح ا... صاحبکار، محمد قهرمان، فیض برده است. وی نخستین مجموعه شعرش را با عنوان «بازوان مولایی» منتشر می کند.
شاعر مجموعه قابل تحسین «کوار»، در طنز هم دستی دارد. «رستاخیز حرکات» در جرگه طنزهای استوار اسفندقه قرار می گیرد. این کتاب با مقدمه زیبای علی موسوی گرمارودی خواندنی تر شده است. در حقیقت کمتر کسی از دریچه طنز به شعر امیری توجه کرده است.
اسفندقه در مثنوی بلند «رستاخیر حرکات» تمامی شاعران را در قیامت تصویر می کند و در عرصه محشر شاعران دیدنی تر می شوند؛
.
.
.
اخوان در به در و نشئه و لول و رسوا
باز می گشت از آن پرسش و پاسخ تنها
شاملو آمد و با دلهره پرسید، بگو
می توان داشت در آن معرکه امّید؟ بگو
اخوان گفت غم آلوده به آن کهنه رقیب:
دست بردار از این در وطن خویش غریب
(کوار صص 117و116)
با دو بیت از غزل های زیبای اسفندقه این یادداشت را به پایان می برم. او در این غزل با کلمات فاخری به سراغ «حُرّ» می رود و به مثابه مهندسی دقیق، کلمه کلمه آجرین شعر را استادانه روی هم می چیند ، به طوری که از مفهوم نیز غافل نمی شود؛
.
.
.
نصیب هر کس و ناکس نمی شود این بخت
قرار بود بمیری، خدا شهیدت کرد
نه پیشوند و نه پسوند، حُرّ حُرّی تو
حسین آمد و آزاد از یزیدت کرد
(همان صص61و 60)
منبع:فارس