20 مرداد 1401 14 محرم 1444 - 07 : 05
کد خبر : ۶۹۳۲
تاریخ انتشار : ۳۱ فروردين ۱۳۹۲ - ۱۶:۰۰
«کاوشی در اصول عقاید»، ترجمه کتاب اصول العقیده اثر آیت‌الله سیدمحمدسعید طباطبایی حکیم به همت محمدمهدی رضایی و با تدوین مرکز تحقیقات حج از سوی مؤسسه فرهنگی هنری مشعر منتشر شد.

عقیق: «کاوشی در اصول عقاید» که از عربی به فارسی برگردان شده است، بحث و بررسی اصول عقاید بر اساس دیدگاهی است که از سوی آیت‌الله محمدسعید حکیم از مراجع تقلید کشور عراق به رشته تحریر درآمده و مؤلف آن کوشیده است با قلمی ساده و روان اما متین و با دلایلی محکم و مستدل به بحث و بررسی عقاید امامیه پرداخته و شبهات مخالفان را با حکمت و برهان پاسخ گوید. کتاب «کاوشی در اصول عقاید» در پنج بخش توحید، نبوت و رسالت، امامت و عدل، حسن و قبح عقلی، قضا و قدر و معاد تنظیم شده که هر بخش به جز بخش پنجم دارای چند فصل و چند گفتار است که بخش اول در دو فصل به اثبات آفریدگار عالم و نفی شریک از خدا می‌پردازد.
 

در بخش دوم مطالبی همچون نیاز بشر به رسولان، مدت رسالت، قرآن مجید، بشارت پیامبران گذشته، معجزات و کرامت، اسلام، برنامه‌ای فراگیر،‌ دانش‌ها و اندیشه‌های الهی، اصول‌گرایی و ارزش‌محوری در اسلام و عصمت پیامبر(ص) تبیین و در بخش سوم امامت دینی و امامت سیاسی مطرح می‌شود.

در بخش دوم این کتاب با عنوان نبوت و رسالت و در مطلبی با عنوان «قاعده لطف و بعثت انبیا» می‌خوانیم: «بدون شک لازمه قاعده لطف که متکلمان آن را بیان کرده‌اند، وجوب بعثت انبیا از سوی خدای عزوجل است؛ البته نه به این معنا که حق تعالی از سوی دیگری، بدین کار مجبور شده و در قبال آن مسئول است و بازخواست شود، بلکه وجوب مذکور بدین معنا است که کمال مطلق الهی و حکمت او اقتضا می‌کند که بر بندگان خود لطف کند».
 

 در بخشی از فصل اول این کتاب می خوانیم:

بن بست عقل در انجام وظیفه

این واقعیتی آشکار است که گاه عقل، با همه ارزش و اعتباری که دارد، کارآیی خود را از دست می‌دهد و در انجام دادن وظیفه دچار لغزش می‌شود. علت این امر نیز، خود انسان است که یا به دلیل کوتاهی در پذیرش مسئولیت، به سهل‌انگاری و مسامحه‌گری افتاده، یا با عواملی چون تنبلی، پریشان‌حالی، شهوت، غضب، خشک‌سری، تقلید و مانند آنها، عقل را تحت تأثیر قرار داده و او را از انجام دادن وظیفه‌اش باز می‌دارد.

برای مثال، سلامت جسمانی از امور مهم دنیایی، و مورد توجه و اهتمام آدمی است که حیات و ماندگاری‌اش را در این دنیا، تأمین و حفظ می‌کند. با این همه، می‌بینیم که هرچند همة‌ مردم در اهمیت دادن به سلامت جسمانی، همداستانند، در حفظ و مراعات آن، به یک اندازه کوشا و متعهد نیستند.

عده‌ای ‌در این مسیر، نهایت تلاش خود را می‌کنند و از ابزار عقلایی و ممکن بهره می‌برند؛ هرچند متحمل درد و رنج و قید‌و‌بندهای گوناگون شوند؛ پس به سراغ بهترین و خُبره‌ترین پزشک می‌روند و سختی درمان، توصیه‌های پزشک و برنامه درمانی‌اش را می‌پذیرند و به آن عمل می‌کنند؛ زیرا برای تندرستی خویش اهمیت بسیاری قائلند و سالم زیستن را دوست می‌دارند.

در همین حال، عده‌ای این امور را رعایت نمی‌کنند. ولی نه بدان‌جهت که برای سلامتی خود ارزشی قائل نیستند، بلکه به‌خاطر روح اهمال‌کاری و بی‌مبالاتی و داشتن تعصب به شیوه‌های قدیمی و موروثی درمان است که در یافتن طبیب حاذق‌تر کوتاهی می‌کنند؛ چنان‌که عقل را کنار گذاشته و در گزینش طبیب معالج و چگونگی درمان خود، آن‌طور که شایسته است، نمی‌کوشند؛ با پزشکی که ماهرتر است مخالفت کرده، نمی‌خواهند با مراجعه به او، به فضیلت و برتری‌اش اعتراف کنند. در خوردن داروها، وعده‌های مصرف و تعهدات دیگر پزشکی چندان پای‌بند نیستند. نمی‌توانند از خوردنی‌ها و نوشیدنی‌های مضر یا دیگر اموری که عقل سلیم آنها را نمی‌پذیرد، پرهیز کنند.

البته اینها بدان معنا نیست که این افراد از نعمت عقل بی‌بهره‌اند، بلکه عقلشان، در اثر رفتار نادرست، کارایی خود را از دست داده و خشک و بی‌روح شده، یا بر شخص چیره گردیده است. این گروه، سرانجام شوم رفتارهای خود را می‌دانند، اما وانمود می‌کنند که نمی‌دانند؛ عقل و شعور دارند، اما گویی فاقد آنند.

عقل، منشأ مسئولیت دائم

بهره‌ای که این عده از عقل خود می‌برند، از احساس مسئولیت و ملامت و سرزنش عقل ناشی نمی‌شود و چون به پایان راه می‌رسند، جز پشیمانی سهمی نمی‌یابند، و البته پشیمانی سودی به حالشان ندارد. در این راستا، هر چه پیامد اَعمال نابخردانه بزرگ‌تر باشد، توبیخ و ملامت، سخت‌تر و فزون‌تر خواهد بود. این اشخاص اگر عقل نداشتند، پذیرفتن ناکامی‌ها برایشان راحت‌تر می‌بود؛ زیرا در این صورت، دیگر نه مسئولیتی وجود داشت و نه پشیمانی و ملامت و نکوهشی.

 

از پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) روایت شده که فرمود: «از عقل خود راهنمایی بخواهید که راه خواهید یافت و نافرمانی‌اش نکنید که پشیمان خواهید شد».

در حدیث حُمران،‌ از امام رضا(علیه السلام) آمده است: «رفیق راستین هرکس، عقل اوست و دشمنش نادانی‌ او».

عبدالله بن سِنان گوید:

به امام جعفر صادق(علیه السلام) عرض کردم: «فرشتگان برترند یا آدمیان؟» امام(علیه السلام) فرمود: «امیرمؤمنان علی(علیه السلام) در پاسخ به چنین سؤالی فرمود: خدای تعالی در وجود فرشتگان عقل را بدون شهوت قرار داد و در چهارپایان شهوتِ بدون عقل، و در وجود آدمیان هر دو را نهاد. هر که عقلش بر شهوتش چیره شود، از فرشتگان برتر است و هر که شهوتش بر عقلش غلبه کند، از حیوانات بدتر و پست‌تر است».

تأیید این سخنان در کلام خدای تعالی آنجاست که می‌فرماید: {إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لا یَعْقِلُونَ}؛ «بدترین جنبندگان نزد خدا، افراد کر و لالی هستند که اندیشه نمی‌کنند».

«کاوشی در اصول عقاید» که به طور کامل بر روی سایت اینترنتی حج نیز به شکل رایگان قابل دریافت است، با قیمت 5 هزار و هشتصد تومان منتشر شده است.


منبع: خبر آنلاین

211001

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: