عقیق: مهدی گروسی در واکنش به اعدام شیخ نمر باقر النمر شعری سروده است که در زیر می خوانید: قیام تازه ای از حبس خود به پا کردیتو اقتدا به اسیران کربلا کردیصدای کرببلا در گلو نمی مانددلیل داشت که فریاد را رها کردیهمیشه صبر ، سرانجام روشنی داردتو دست فاجعه را خوب برملا کردیتنت اسیر شد اندیشه ات که آزاد استببین چگونه در اندیشه ها صدا کردىاگر چه در دل میدان چو شیر غریدیشبانه ابر شدی ، شیعه را دعا کردیسکوت تو به رجزهای شیعه عزت دادچه خوب شد که خودت راچو مجتبی کردیسلام حق به تو ای شیخ سرزمین حجازبه عهدهای دلت با خدا وفا کردیبه نص دین و سیاست جدا نمی گرددکجا به سینهزدن ، روضه ، اکتفا کردی ؟به یاد روضه ی موسی بن جعفر افتادمچه قدر زیر شکنجه خدا خدا کردیصدای نای تو هیهات من الذله بودتو پای خون خدا را به مکه وا کردیهمیشه دین خدا تشنه ی فدا شدن استچه خوب دین خودت را به دین ادا کردیبلند قامتِ چون سروْ پایدار توییبه قد و قامت عباس اقتدا کردیبه روی نیزه رود نیز سربلندی ماستسری که با لبه ی تیغ آشنا کردیبه چشم هم زدنی از دو نیل رد شدی وسری به محضر ارباب دست و پا کردیبه حکم عشق " نِمر " تا ابد نمی میردکه بین دفتر آزادگیت جا کردیهمیشه بعد بلا ، لِلْولا سروده شده استتو مبتلا شدی و تکیه بر بلا کردیبه مرگ سرخ بشارت تو را چه غم ای شیخاگر کسی بنویسد به خون حنا کردیابولهب شده آل سعود اما توبه لطف خواندن تبت یدا چه ها کردیبه یمن نام قمر یا نمر دلت روشنوفا به شیوه ی آن ماه سر جدا کردیپیام کرببلا هیچجا اسارت نیسترسالت است و تو امروز بر ملا کردی