19 مهر 1400 5 (ربیع الاول 1443 - 13 : 22
کد خبر : ۶۹۰۰۳
تاریخ انتشار : ۱۲ دی ۱۳۹۴ - ۰۷:۰۲
به راستی که باید خطاب به آن‌ها گفت چه بر سر اسلام آورده‌اید؟ و چرا دین رسول خاتم برای انجام اعمال کثیف خود انتخاب کرده‌اید و بر روی پرچم خود «محمد رسول الله» نوشته‌اید؟
عقیق:سال هشتم هجری در زمان فتح مکه رسول خدا با لشگر اسلامی که در آن زمان قدرتی فزاینده داشت، تصمیم گرفت دوباره به زادگاهش مکه بازگردد و مشرکی همچون ابوسفیان که تمام دغدغه‌اش نابودی دین خدا و سیره محمد (ص) بود را در امان دانست و رسول رحمت به سران قریش که همواره با او عناد داشتند فرمود: «بروید شما آزاد هستید به منت اسلام».
هیچ گاه دیده نشد که آن بزرگوار به دنبال جنگ، نزاع و تنش باشد. در زمان صدر اسلام برخی دین محمد(ص) را نمی‌پذیرفتند اما از نظر رسول خاتم این امر مانعی نبود و اگر سد راه نمی‌شدند کاری با آنها نداشت. ایشان تاکید می‌کرد برای رساندن پیام خدا که رحمت، صلح، برکت و هدایت است به پا خیزید، اگر توانستید با نصیحت اندرز و گفتگو موضوع مناقشه را حل کنید و اگر دشمن ایستاد و به هیچ وجه کنار نرفت و سد راه دیگران شد با آن بجنگید اما در این میان آب دشمن را آلوده نکنید! پیران، زنان، و کودکان را نکشید! متولیان صومعه را از بین نبرید و شبیخون نزنید بلکه برای خدا و رضای او حرکت کنید.
در عصری که غالب جامعه بی‌ادب بودند و اخلاق‌ جاهلی داشتند، رسول خدا در این جامعه بسیار آزار دید اما هیچ گاه وجود نازنینش از اخلاق کریمانه ذره‌ای فاصله نگرفت.
در سرتاسر زمین تنها محمد(ص) بود که می‌توانست این طور دین خدا را با رعایت اخلاقیات به دنیا عرضه کند. در عظمت رسول خاتم همین بس که در صحنه نبرد و کارزار جنگ لحظه‌ای از رعایت اصول اخلاقی غافل نمی‌شد و بعد از اتمام جنگ بر کشته‌های دشمنان نماز می‌خواند و اجازه نمی‌داد کسی به اجساد آنها تعرض کند.
با زنان نیز اخلاقی کریمانه داشت، در یکی از جنگ‌ها بعد از پایان نبرد وقتی بلال حبشی دو تن از زنان متعلق به دشمنان اسلام را از کنار اجساد آنها عبور داد یکی از آن دو زن با دیدن اجساد نزدیکان خود به صورت خود خراش زد، هنگامی پیامبر از ماجرا آگاه شد بلال را سرزنش کرد و از آن زن بسیار دلجویی کرد تا آنکه حال زن مساعد شد. این روش مرام و مسلک رسول خاتم و شیوه اسلام ناب محمدی است.
آن روز پیامبر به چه می‌اندیشید و اسلام را چطور برای جهانیان به واسطه حرکات و سکنات خود نشان می‌داد و حالا این گروه سیاه‌پوش به ظاهر مسلمان از جان اسلام چه می‌خواهند؟ همان‌هایی که به عنوان داعش و سلفی‌ و تکفیری خون انسان‌های بی‌گناه را می‌ریزند و همه با همه انسان‌ها از شرق تا غرب این کره خاکی دشمنی عجیب دارند. آنهایی که بر پرچم خود نام رسول خاتم را نوشته‌اند و با نام محمد(ص) چه جنایت‌هایی که نمی‌کنند! تبلیغ سوء این گروه‌ها برای دین مبین محمد(ص) آنچنان مخرب است که حتی آن کسانی که از اسلام شناختی سطحی دارند، با خون و شمسیر و غضب و خشم از دین مسلمانان یاد می‌کنند. در حالی که این رفتارها در طول عمر شریف رسول خدا به عنوان پیام‌آور دین در هیچ صورتی دیده نمی‌شود همانطور که گفته شد در جنگ‌ها نیز ایشان همواره به اطرافیان خود به انجام اصول اخلاقی سفارش می‌کردند.
اما امروز لشکریان شیطانی و تکفیری بی‌شرم به هیچ عقیده و منطقی پایبند نیستند و هیچ حد و حدودی برای رفتار خود قائل نمی‌شوند بلکه با اعمال غیرانسانی خود نسبت به کل بشریت اعلان جنگ کرده‌اند. شرم بر این مخلوقات آدم‌نما که رفتارشان ببشتر به حیوانیت شباهت دارد تا انسانیت و با این رفتار چهره اسلام را تیره و تار کرده‌اند.
به راستی که باید خطاب به آن‌ها گفت چه بر سر اسلام آورده‌اید؟ و چرا دین رسول خاتم برای انجام اعمال کثیف خود انتخاب کرده‌اید و بر روی پرچم خود نوشته‌اید محمد رسول الله؟ این طور می‌شود که آدم‌های بیگانه با دین اسلام درباره دچار سوء تعبیر و هراس می شوند. این وصله ناجور به آخرین دین الهی خود را مطیع بی‌چون و چرای رسول خاتم می‌داند در حالی که آن شخصیت بزرگوار از خشونت دور بود و بنای زندگی‌اش بر پای لطف و سعادت و محبت به همنوع قرار داشت. رسولی که در تمام لحظات زندگی‌اش به کسی دشنام نداد، محمد(ص) آه دردمندی را می‌شنید و به فریاد معترضان گوش فرا می‌داد و اعتراض‌ها را به نیکی پاسخ می‌گفت. پیامبری که در طول عمر مبارکش در جامعه اسلامی با خون دل فرهنگی بزرگ بر اخلاق‌مداری بنا نهاد و حال این گروه به ظاهر مسلمان جنگ بر چهره دین مبین می‌زند و صورتی زشت و ناپسند از آن به نمایش گذاشته‌اند.
یکی از نگرانی‌های سیدالمرسلین در زمان زندگی ارزشمندشان این بود که جمعیت مسلمانان به عقب بازگردند و رفتارهای دوران جاهلیت از آنها سر بزند. خشونت و قصاوت قلب این افراد همان مسأله‌ای است که حضرت محمد(ص) از آن می‌هراسید و حالا این خشونت به اسم دین اسلام خودنمایی می‌کند. باید اسلام را دریابیم...


یادداشت از محمدرضا فلاحی



منبع: باشگاه
211008


گزارش خطا

مطالب مرتبط
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: