چادر فاطمه(س) را به جای قرض به علی (ع) امانت گرفته بود. حالا نور چادر اتاق را پر کرده بود.
عقیق:مرد یهودی با صدای جیغ زن از خواب پرید و با شتاب به سمت اتاق رفت. چادر را که دید, همه چیز به یادش آمد. چادر فاطمه(س) را به جای قرض به علی (ع) امانت گرفته بود. حالا نور چادر اتاق را پر کرده بود. مرد یهودی و همسرش از تعجب و شگفت زدگی اقوامشان را خبر کردند و برای دیدن چادر نورانی به منزل آوردند. با دیدن نور چادرفاطمه(س) هشتاد نفراز یهودی های مدینه مسلمان شدند.
پی نوشت: بحار ج 43 ص 40 و خلاصه ای از این روایت در مناقب شهرآشوب ج 3 ص 118117، منتهی الآمال ص 160 منبع:جهان 211008