ظهور پیامبر اکرم در میان بیفرهنگترین مردم
پيغمبر اکرم صلي الله علیه و آله در ميان مردمي ظهور کردند كه قدر و قيمتي نداشتند؛ یعنی زندگی این مردم در آن دوران، به گونهای بود كه نه صداقت و نه امنيت و اطمینان در آنها وجود داشت. كسب و کار اصلي آنها، عمدتاً غارت كردن مردم و كاروانها بود، به طوری که به سایر قبايل حمله می کردند و گاو و گوسفند آنان را به سرقت میبردند و زن و بچه آنها را هم اسير می کردند. وحشی گری آنها به گونه ای بود که اینان در میان جوامع آن روزگار، اصلا به حساب نميآمدند و ارزش شبه جزيره در آن دوران، بیشتر به خاطر منطقه يمن بود؛ در منابع تاریخی آمده است: عده ای در شبه جزیره عربستان، علیه ساسانیان قيام كردند، این موضوع برای حکومت ساسانيان ایران آنقدر اهمیت نداشت که به سرکوبی آنها بپردازد. حکومت ساسانی معتقد بود که این عده ای که در آنجا زندگی می کنند نه انسانهای مفیدی هستند و نه ثروت با ارزشی دارند. تعبيرشان اینگونه بود که خاكش روان و آبش راكت است. فلذا، پادشاه ساسانی در مقابل شورش آنها بر اين عقیده بود که خود آنها اينقدر یکدیگر را سرکوب بکنند تا از بین بروند.
این مردمان قبل از ظهور پيغمبر اکرم صلي الله علیه و آله ، به قدری منحط بودند که سوسمار و موش صحرايي می خوردند و گاه تا هفتاد سال بر سر شكار سوسمار و موش صحرايي با یکدیگر جنگ می کردند. اين ارزش و قيمتشان بود.
هویت یافتن مردم شبه جزیره با ظهور اسلام
اما در میان همین مردم، پيغمبر صلي الله علیه و آله ظهور کرد و وقتي ایشان نداي قولوا «لا اله الا الله» را بلند كرد، و آنها نیز به این ندا، لبیک گفتند، کم کم ارزششان به جايي رسيد كه ابرقدرتهای آن دوران، را یعنی مثل همين حكومت ساساني و حتی حكومت روم را توانستند ساقط كنند؛ در حالي كه بيش سي سال از ظهور پيغمبر خاتم صلي الله علیه و آله نگذشته بود و اين یک واقعيت است.
آن مردم خونخوارِ گذشته، اینک مظهر تقوا و ایثار شده بودند تا جایی در جنگهایی که برای اسلام داشتند با تشنگی شهید می شدند تا این آب به دست تشنه دیگری برسد و او سيراب شود؛ یعنی اين مردم به جایی رسیدند که حتی در حال مرگ نیز، يك جرعه آب را برای فداکاری نخوردند؛ چرا كه برادر مسلمانشان تشنه بود و اين هنر تربیتی پيغمبر صلي الله علیه و آله بود که از نظر فردي، اين مردم را پرورش داد و از نظر اجتماع، نیز جامعه ای را تشکیل داد كه بر همه ابرقدرتهاي زمانه سلطه پيدا كردند و در حركت عالم تاثير گذر بودند تا جایی که بعدا همين تمدن اسلامي بود که رنسانس و تمدن امروز غرب را شكل داد؛ چرا که در اروپاي قبل از رنسانس، مراكز علمي در نجوم، در طب و در صنعت وجود نداشت، بلکه پیشرفتهای علمی در شرق و به خصوص در ايران بود؛ ولی جنگهاي صليبي باعث شد در بين آنها نیز بيداري به وجود بيايد تا جایی که بعد از رنسانس، آنها همه چيز را از ما گرفتند و بردند و ما تبديل به كساني شدیم که فقط اسم مان مسلمان است؛ اما آن هويت اسلامي خودمان را فراموش كرديم؛ چرا که ما امروز ميبينيم که آنها مرجع علمي هستند و ما استفاده كننده دستاوردهای آنها هستيم؛ در گذشته، مدارس ما به گونه ای بود كه آنها از اروپا ميآمدند و در اینجا درس ميخواندند و علم از اينجا نشات مي گرفت و اين اثر حركت پيغمبر اکرم صلي الله علیه و آله بود که با آموزه های متعالی اسلام، چنين حركتي را ايجاد كرد و چنین مردمي را تربیت کرد و چنين اجتماع باشكوه و با عظمتي را تشکیل داد.
خیانت دشمنان به حرکت پیامبر اکرم
متاسفانه، در طول این1400 سال، دستهاي خائن بعد از پيغمبر، انحراف ايجاد كردند و در نتیجه آن حرکت، به ضعف منتهي شد. در دوران بني اميه، بسیاری از ظالمان حاکم شدند در حالی که خود پيغمبر صلي الله علیه و آله نميخواستند که اينها بر كارها تسلط داشته باشند؛ و حتی مذمت بني اميه در همين كتب عامه نیز به وفور وجود دارد؛ به ویژه این قضیه معروف است که پیامبر اکرم صلي الله علیه و آله در خواب ديده بودند که بني اميه به عنوان بوزینه، از منبرشان بالا رفته بودند و ایشان آنها را لعنت ميكند؛ و حتي این تعبير نیز از پيغمبر صلي الله علیه و آله نقل شده است که اگر بالاي اين منبر کسی را از بني اميه ديديد آنها را زنده نگذاريد؛ اما به هر حال، آنها تاخت و تاز كردند و مجددا جاهليت قبل از پيغمبر صلي الله علیه و آله را زنده كردند.
اصلاح انحرافات جامعه در دوران امام صادق
تا اینکه در دوران امام صادق علیه السلام، ایشان با توجه به ضعف بني اميه حوزه علميه را شكل دادند، تا آن انحرافاتي كه در عقيده و ايدوئولوژي ايجاد شده بود را اصلاح و ترميم كنند و این ترميم نیز ایجاد شد، ولی انتشار معارف اصیل اسلامی فقط در بين افراد معدودی باقي ماند؛ چرا که دوام قدرتهای حاکمه، با رواج خرافات و انحراف بود نه با اصالتها و ارزشهای واقعی.
از این رو، بني عباسيان مانند منصور و سفاح بر ميراث بني اميه حركت كردند، و حتی درب خانه امام صادق علیه السلام را بستند و حتی امام صادق علیه السلام و سایر ائمه را هم به شهادت رساندند و نگذاشتند که ائمه اطهار علیهم السلام پرچمدار بصیرت افزایی و نقد انحرافات پدید آمده و اصلاح آنها باشند.
تجدید حرکت جاهلیت در دروان کنون
امروز هم دولت هایی كه بر دنياي اسلام حكومت ميكنند خواستار همین كجي ها و انحرافات هستند و همین امر به نفعشان است؛ چرا که اگر آن اصالتها باشد، به حاکمان ظالم، اجازه نميدهد تا هر حاكم زورگویی و هر بي منطقي بر جوامع اسلامي مسلط باشد و خود مسلمانان در قالب فرقههایی مثل داعش و امثال آنان همديگر را ميكشند. البته، درد ما فقط از كشتن نيست؛ چرا که شيعه هيچ وقت با كشتن از بين نرفته است، بلکه شهادت ميراث ما است. در گذشته، سلاطین تركيه عثماني، چهار بار شيعه را قتل عام كردند ولی امروزه حتی يك بار از قتل عام شيعه در آن زمانها نام نميبرد؛ بلکه درد ما اين است که چرا بعد از 1400 سال، افرادی مثل داعش و جيش النصره و حكومت سعودي مجددا، همان انحرافات و جاهليت های قبل از اسلام را ترويج ميكنند و تلاش ميكنند كه اين انحراف را پيش ببرند.
يك نويسنده فرانسوي کتابی به نام عذر تقصير به پيشگاه پيغمبر و قرآن، دارد که در آنجا از طرف كشيشهاي مسيحي از پيغمبر صلي الله علیه و آله عذرخواهي ميكند كه چون مردم مسلمان، اسلام را درست به ما نشناختند، ما نسبت به ایشان اتهامات ناروایی را زديم؛ در حالی که واقعا این ما مسلمانان هستیم که بايد عذر تقصير به پيشگاه پيغمبر صلي الله علیه و آله و قرآن داشته باشیم نه آن كشيش مسيحي؛ چرا که ما كوتاهي كرديم بلکه ما انحرافاتي را كه ايجاد كرديم، و جاذبه را از این مكتب گرفتيم؛ به طوری امروزه، جاذبه مكتب وهابيت، همان دلارهای نفتي شده است و علماي وهابي و سلفي نیز در تمام دنيا از طریق اين شبكه هاي مجازي، اسلام انحرافی خود را تبلیغ میکنند؛ در حالی که اگر اسلام اينگونه بود دیگر نیازی به بعثت پیامبر اکرم صلي الله علیه و آله نبود و همان ابوسفيانها کافی بودند و البته، خود اينها هم الان مذهب همان ابوسفيانها و معاویه ها را ترويج مي كنند.
به هر حال ما هنوز در جامعه اسلامي اميد بيداري داريم؛ اما نه بيداریي كه نسخه آن را فرنگيها براي ما بنويسند و مهندسي كنند؛ بلکه این بيداري باید از دل مردم مسلمان بیرون بيايد. ما هنوز اميد داريم كه اين اسلام به اصالت های خود برگردد و گذشته پر افتخار خودش را بازیابد. ما هنوز اميد داريم كه پيغمبر اکرم صلي الله علیه و آله ، حاكم واقعي همه مسلمانان باشد به ویژه در این شرایطی که بيش از هر زمان، به مكتب او نياز داریم.
منبع:حوزه