روزی اسماء که خواهر همسر پیامبر بود، با جامه بدننما و نازکی به خانه پیامبر آمد. پیامبر، روی خود را از او برگرداند و فرمود: «ای اسماء، وقتی زن به حد بلوغ رسید، نباید جایی از بدن و اندامش دیده شود؛ مگر صورت و دستها».
عقیق:یکی از احکام و دستورات الهی و البته دین مبین اسلام برای انسان ها اعم و
زن و مرد رعایت حجاب و پوشش است و در قرآن کریم در آیات سوره نور صراحتاً
بر این موضوع تصریح شده است.
با توجه به فرارسیدن ولادت حضرت رسول(ص) گذر کوتاهی بر چگونگی حجاب و پوشش در دوران زندگانی ایشان داشتیم.
گرچه
دقیقاً معلوم نیست که در زمان رسول خدا(ص) و علی (ع) حجاب چگونه بوده و با
بدحجاب ها چگونه برخورد می شده است، اما آنچه از لحن آیات و روایات
استفاده می شود، این است که در آن زمان رعایت حجاب لازم بوده است؛ زیرا
حجاب از واجبات الهی بود. باید واجبات و حدود و احکام الهی در عصر رسول خدا
و علی (ع) بیشتر رعایت میشد؛ چون که بر امام و حاکم است که به این مسائل
اهمیت دهد.
«آنچه پروردگار بر عهده امام گذارده است... زنده کردن سنتها و اجرای احکام الهی است». (1)
در
جای دیگر، یکی از وظایف مهم حاکم و رهبر، امر به معروف و نهی از منکر و
اقامه حدود الهی بیان شده است. (2) بی حجابی، از منکرات اسلام است که باید
از آن نهی شود. در صورت وجود چنین مسئله ای، حضرت رسول (ص) و علی (ع) این
وظیفه را بهتر انجام می دادند. افزون بر این، در عصر آنان رعایت پوشش مورد
توجه توده مَردم، اعم از مسلمان و غیر مسلمان بود. مانند این عصر بی حجابی و
بدحجابی رایج نبود. ازسوی دیگر، در سوره احزاب دستور کلی در باره حجاب
آمده است که همگان ملزم به رعایت آن بودند: ای پیامبر! به همسران و دختران
خویش و بانوان با ایمان بگو که روپوش خود را برگیرند تا به عفاف و حریت
شناخته شوند و مورد آزار و تعرض هوسرانان قرار نگیرند و خداوند، آمرزنده و
مهربان است». (3)
پیامبر (ص) و علی (ع) علاوه بر تأکیدهایی که بر
رعایت حجاب داشته اند، با ارائه دستور العمل هایی، جامعه اسلامی را به سوی
تهذیب و پاکی، رهنمون شده اند؛ مثلاً روزی اسما که خواهر زن پیامبر بود، با
جامه بدن نما و نازکی به خانه پیامبر آمد. پیامبر، روی خود را از او
برگرداند و فرمود: «ای اسما، وقتی زن به حد بلوغ رسید، نباید جایی از بدن و
اندامش دیده شود؛ مگر صورت و دستها». (4)
پینوشت ها: 1. فیض الاسلام، نهج البلاغه، ص 302، خطبه 105، تهران، چاپ آفتاب. 2. بحار الانوار، ج 93، ص 41. 3. احزاب (33)، آیه 95. 4. سنن ابی داود، ج 2، ص 383، بی نام. منبع:فارس