عقیق:حجتالاسلام احمدرضا دردشتی(مدیر گروه شبههشناسی مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم): امروز نهم ربیعالاول سالروز آغاز امامت حضرت بقیةالاعظم ارواحالعالمین له الفداست، چنین روزی یقیناً در خاطره دوستان اهل بیت(ع) و انسانهای آزاده و منتظر مصلح جهانی، روزی پر ابتهاج، الهامبخش و سرورآفرین است.
چنین روزهایی که حقاً میتوان آن را از ایامالله بر شمرد، فرصتهایی است که خود را به ولایت و ولیالله نزدیکتر کنیم و از لحاظ فکر، عاطفه و عمل گاهی به سوی کمال معنوی، اخلاقی و رفتاری خود برداریم. اظهار سرور، تشکیل مجالس شادمانی و نشان دادن شادی و شادکامی از این مناسبت بزرگ، البته کاری خردمندانه و پسندیده و مورد رضایت اهل بیت(ع) است.
اما مهمتر از این استفاده از چنین فرصتهایی برای آشنایی بیشتر با معارف اهل بیت(ع) و تقویت مبانی و پایههای اعتقادی و ایمانی است. یکی از توصیههای مؤکدی که هم از جانب پیامبر اکرم(ص) و هم از دیگر پیشوایان دین به ما رسیده است، مسأله شناخت امام زمان(عج) است، این روایت در کتابهای سنی و شیعه ثبت شده و عالمان حدیثشناس سنی و شیعه به سمت آن شهادت دادهاند که پیامبر فرمود: «مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ ماتَ مَیْتَةً جاهِلِیَّةً» هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناخته باشد، به مرگ جاهلانه مرده است. معنای این حدیث شریف این است که حیات عاقلانه و انسانی پویا و متکامل تنها با شناخت امام زمان(عج) میسر است، امامت یعنی شیوایی و جلوداری و رهنمونی به سوی زندگی انسانی و خداپسندانه است، یعنی هدایت به سوی یک زندگی مؤمنانه و این امر جز به شناخت امام و پس از آن تبعیت و همراهی با او تحقق یافته نیست.
یکی از توصیههای مؤکدی که هم از جانب پیامبر اکرم(ص) و هم از دیگر پیشوایان دین به ما رسیده است، مسأله شناخت امام زمان(عج) است
شناخت امام یعنی اینکه او را به عنوان امام، هادی و رهبر بشناسی و کوشش به فرمان او و در پی تحقق آرمانهای او و به کار بستن فرامین او باشد، والا شناخت شناسنامهای و تاریخی امام تنها به اطلاعات تاریخی ما میافزاید و حجم حافظه ما را اشغال میکند.
آنچه در امامت مهم است، شناخت ارزشهای نبوی و علوی و مهدوی و کوشش برای تحقق این ارزشهاست، هدف اصلی خداوند در قرار دادن جریان امامت مسلمین، هدایت به سمت خوبیها و محقق ساختن ارزشهای الهی است، امامت موجب نظم و انسجام امت اسلامی و شکلگیری جامعهای توحیدی، متکامل، پویا و اخلاقی است. امامت مایه الفت دلها و پدید آمدن امنیت و آرامش در جامعه ایمانی است.
از این رو همواره در طول تاریخ، شیطان و یاران جن و انس او تمام تلاش خود را برای ناکام گذاردن این جریان و انحراف آن به سمت و سوی دیگر به کار بستهاند. مهمترین وظیفه ما در دوران غیبت آشنایی کافی با معارف اهل بیت، اصلاح نفس و کوشش برای اصلاح جامعه اسلامی و تبلیغ معارف ناب اسلامی و آمادهسازی جامعه جهانی برای برپایی حکومت جهانی امام مهدی(عج) است، چنین امری جز با ایجاد الفت و دوستی میان انسانها و تقویت وحدت و یکپارچگی میان همه آزادگان و آزادیخواهان جهان میسر نیست. ما موظفیم که ضمن آموختن معارف و آموزههای ناب شیعی و تقویت بنیادهای فکری خود و فرزندان خود، در جهت ترویج و آشناسازی دیگر افراد جامعه و انسانهای دیگر تلاش خستگیناپذیر داشته باشیم.
هر گونه رفتار یا گفتاری که به تشدید خصومتها، کینهها و نفرت فردی میان افراد جامعه یا میان فرقهها و مذاهب اسلامی بیانجامد، کاری نکوهیده از منظر عقل و شرع است. متأسفانه در ایام نهم ربیعالاول شاهد هستیم که عدهای از مردم با پارهای از رفتارهای نامناسب به توهین و تحقیر عقاید، ارزشها و نهادهای اهل سنت میپردازند (که البته نمونههایی از این رفتارها را در میان سنیان متعصب هم نسبت به باورها و ارزشهای شیعی مشاهده میکنیم) این گونه رفتارها با آموزهها و ارزشهای اهل بیت(ع) در تعارض آشکار است.
اهل بیت(ع) همواره منادی وحدت و یکپارچگی میان مسلمانان و مخالف جدی تفرقه و نفرتپراکنی بودهاند
شما اگر در تاریخ اسلام مطالعه کنید، خواهید دید که خود اهل بیت(ع) همواره منادی وحدت و یکپارچگی میان مسلمانان و مخالف جدی تفرقه و نفرتپراکنی بودهاند. اولین منادی وحدت در میان امت اسلام خود امام امیرالمؤمنین(ع) است، در روایت آمده است که با وجود حقانیت و اولویت امام علی(ع) برای خلافت و با وجود نصب آن امام از سوی پیامبر به خلافت، وقتی در تصمیم فرد دیگری به خلافت انتخاب میشود، امام علی(ع) با اینکه از این رویداد به شدت ناراحت و ناخرسند است، اما هرگز دست به شمشیر نمیبرد و به مخالفت علنی و عملی برنمیخیزد.
در آن حال و هوا ابوسفیان نزد امام میآید و میگوید تو به خلافت سزاوارتری و اگر بخواهی با تو بیعت میکنم و لشکری را برای حمایت از تو مهیا میکنم، اما امام که دشمنی و کینهتوزی و بدخواهی ابوسفیان را به خوبی میشناسد، دست رد به سینه او میزند و او را از رسیدن به خواسته نامشروعش که ایجاد جنگ داخلی و برپایی درگیریهای خونین میان مسلمانان بود، مأیوس میکند.
سیره عملی امام علی(ع) و دیگر امامان(ع) این بود که همواره آرامش و امنیت و یکپارچگی در میان جامعه اسلامی حاکم باشد تا بتوانند معارف و آموزههای دین را تبلیغ کنند و مسلمانان را به سمت ارزشهای الهی هدایت نمایند. در فضای دشمنی، کینهورزی و ناامنی این حرکت هدایتگرانه و روشنگرانهای به هدف خود نمیرسد و تلاشها ناکام میماند. همه دشمنیها، آزارها، جنگها و خونریزیها در طول تاریخ اسلام از سوی دشمنان اهل بیت صورت گرفته است.
اگر مسلمانان به جای تمرکز بر عقاید و ارزشهای مشترک و روی آوردن به همدلی، دوستی و اتحاد، آتش کینه و نفرت را در میان خود شعلهور سازند، در حقیقت با دست خود به نابودی عظمت جهان اسلام کمک کردهاند
در این سو امامان و اهل بیت با منش و روش الهی خود به تألیف قلوب مخالفان و ایجاد انجذاب و گرایش در آنها به سوی مکتب حق همت میگماردند و دشمنان آنها با ایجاد نفرت، ناامنی و دشمنی به تفرقه و جدایی میان مسلمانان مشغول بودند.
امروز هم از ناامنی، دشمنی، کینهتوزی میان مسلمانان تنها و تنها دشمنان اسلام سود میبرند، اگر مسلمانان به جای تمرکز بر عقاید و ارزشهای مشترک و روی آوردن به همدلی، دوستی و اتحاد، آتش کینه و نفرت را در میان خود شعلهور سازند، در حقیقت با دست خود به نابودی اقتدار، عظمت و همه ثروتهای مادی و معنوی جهان اسلام کمک کردهاند. مسأله جنگهای نیابتی در منطقه ما مسألهای مهم و قابل تأمل است. امروز دشمنان ما در رأس آنها آمریکا و صهیونیسم جهانی به خوبی دریافتهاند که ورود مستقیم در جنگها و درگیری با جهان اسلام به سود آنها نیست و آنها را منفورتر و ناکامتر میکند؛ از این رو با شعلهور ساختن آتش فتنه، تفرقه و دشمنی در میان گروهها، فرقهها و مذاهب اسلامی و وارد ساختن آنها در جنگهای مذهبی و فرقهای با کمترین هزینه به خواستههای پلید خود میرسند.
باید توجه کنیم که در کشوری زندگی میکنیم، بیش از 10 میلیون از برادران سنی ما در آن زندگی میکنند و در اصل یک خانه هستیم، توهین، تحقیر و نفرتپراکنی در میان ما چه از سوی شیعیان، چه از سوی اهل سنت، به زیان همه ما است و کشوری که الحمدلله از امنیت پایدار و بینظیر در منطقه خاورمیانه برخوردار است را دچار مشکلات و خطرات جدی میکند.
نکته دیگر این است که اگر ما خواهان دفاع از اهل بیت و تبیین ظلمها و نامردمیهایی که بر آنها رفته است و نیز تبلیغ معارف بلند و ارزشهای الهی آنها هستیم، چنین امری جز در یک فضای دوستانه، احترامآمیز و عاری از تحریک احساسات، زخمی کردن عواطف دیگران و توهین نمادها و مقدسات آنان، تنها دشمنی، تعصب و کینهورزی را دامن میزند و مسلماً در چنین فضایی هرگز حرف حق شنیده نمیشود. سیره عملی خود امامان اهل بیت(ع) در این خصوص بهترین الگوی دوستان آنهاست.
امامان(ع) با بیادبترین مخالفان و دشمنان خود هم با کمال متانت، ادب و مهربانی رفتار میکردند و همین منش و سیره الهی، از خشنترین دشمنان و مخالفان، دوستانی همدل و همراه میساخت. درباره امام علی(ع)، امام حسن(ع)، امام حسین(ع)، امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع) همه روایت شده است که به فقیران و تهیدستان از مخالفان خود هم رسیدگی میکردند و حتی شبها با کیسههایی از نان و غذا به خانههای آنها سر زده و برایشان غذا میبردند.
شیعیان به لطف تأسی به امامان اهل بیت(ع) همواره اهل منطق سلیم، گفتوگوی عالمانه، منصفانه و تبلیغ احترامآمیز و برخاسته از شفقت بودهاند
اتحاد و یکپارچگی و پرهیز از دشمنتراشی و نفرتزایی، هرگز به معنای این نیست که ما از عقاید و معارف و ارزشهای مذهبی خود کوتاه آییم و تمامی اختلافات اعتقادی، تاریخی و فرهنگی میان خود و دیگر مذاهب و فرق اسلامی را انکار یا ناارزش کنیم. ما شیعیان موظفیم که هم خود با عقاید و ارزشهای شیعی آشنایی کامل داشته و التزام جدی و مستمر داشته باشیم و هم فرزندان و دوستان هموطنان خود را با آن آشنا کنیم و همواره مرزهای اعتقادی و ارزش خود با دیگر فرق اسلامی و غیراسلامی را بشناسیم و آن را نگه داریم اما اخلاق اسلامی و مورد پسند اهل بیت(ع) این است که در عمل با دیگران با احترام، محبت، مدارای اسلامی، دلسوزی و همدلی رفتار کرده و با گفتار محکم، متین و رفتار نرم و مهربانانه، زمینه جذب آنان به سوی مکتب ولایت را فراهم کنیم و یا دستکم زمینههای دشمنی و نفرت را در آنان کاهش دهیم.
شیعیان به لطف تأسی به امامان اهل بیت(ع) همواره اهل منطق سلیم، گفتوگوی عالمانه، منصفانه و تبلیغ احترامآمیز و برخاسته از شفقت بودهاند. تعصب کور، رفتارهای توهینآمیز، فرقهگرایی، شخصپرستی و پرستش کورکورانه گذشتگان، تمرکز در فرهنگ شیعی جایی نداشته و ندارد و همین امر مهمترین عامل ماندگاری و استحکام و جاذبه در مکتب شیعه است.
شما اگر به کتاب احتجاج طبرسی و دیگر کتابهای روایی شیعه مراجعه کنید، خواهید دید که امامان ما چگونه با سرسختترین مخالفان خود به گفتوگو و مباحثه مینشستند و کمال آرامش، احترام و محبت به همه شبهات، سؤالات و ابهامهای آنان گوش میسپرده و محکم و مستدل به آن پاسخ میدادند.
یکی از نمونههای ارزشمند این فرهنگ در زمانه ما مرحوم علامه سیدمرتضی عسگری اعلیاللهم مقامه بود و این مرد بزرگ با نوشتن کتابهایی که برخی از آنها در تاریخ اسلام بینظیر است، با منطق قوی و استدلال محکم و در عین حال قلمی معصومانه و احترامآمیز، به مسائل اختلافی میان شیعه و سنی پرداخت و حق را از لابهلای انبوهی از نظرات و روایتهای مخالف و معارض آشکار کرد. آن چنانکه اگر ملاحظه کنید تقریظ آثار که از برخی کتابهای ایشان از سوی دانشمندان و استادان سنی مذهب صورت گرفته، بسیار جای تأمل و درسآموزی دارد.
منبع:فارس