28 مهر 1401 25 (ربیع الاول 1444 - 36 : 09
کد خبر : ۶۷۹۰۶
تاریخ انتشار : ۲۶ آذر ۱۳۹۴ - ۰۴:۳۸
همه ما طالب رسیدن به خیر در زندگی خود هستیم و برای این هدف کارهای مختلفی انجام می دهیم در حالی که با یک عمل به کلید همه خیرها دنیا دست می یابیم.
عقیق:نكوهش دنيا و زهد در دنيا از توصیه های موکد در آموزه های اسلام است و در این باره روایات متعددی از ائمه علیهم السلام صادر شده است.
امام صادق (ع) در این باره فرموده اند: «كسى كه به دنيا زاهد و بى ‏رغبت باشد، خدا حكمت را در قلبش بر جا دارد و زبانش را به آن گويا سازد، و او را به عيب هاى دنيا و درد و دوايش بينا گرداند، و او را از دنيا سالم بيرون كند و به بهشت دارالسلام در آورد.»
ایشان همچنین می فرمایند: «همه خير در خانه اى نهاده شده و كليدش را زهد و بى‏رغبتى به دنيا قرار داده ‏اند.»
امير المؤمنين امام علی (ع) فرموده اند: «اخلاقى كه بيشتر انسان را كمك به دين مي كند، زهد نسبت به دنيا است.»
مردى از على بن الحسين عليهما السلام درباره زهد پرسيد، فرمودند: «زهد ده چيز است، (و درجاتى دارد) بالاترين درجه زهد پست ترين درجه ورع و بالاترين درجه ورع پست ترين درجه يقين و بالاترين درجه يقين پست‏ترين درجه رضاست، همانا تمام زهد در يك آيه از كتاب خداى عز و جل است: «تا بر آنچه از دست شما رفته افسوس نخوريد و به آنچه به شما رسيده شادى نكنيد، 23 سوره 57».
و از حضرت صادق (ع) است که: «هر دلى كه شكى يا شركى داشته باشد، ساقط و بى‏ارزش است و آنها (پيغمبر و اولياء خدا) زهد نسبت به دنيا را خواستند تا دلشان براى آخرت فارغ باشد (زيرا محبت دنيا و آخرت در يك دل جمع نشود).»
اميرالمؤمنين (ع) می فرمایند: «علامت مشتاق به ثواب آخرت بى‏ رغبتى نسبت به شكوفه (خرم و بى ‏ثبات) دنياى نقد است، همانا بى‏ رغبتى زاهد نسبت به دنيا، از آنچه خداى عز و جل برايش از دنيا قسمت كرده كاهش ندهد، اگر چه زهد كند، و حرص شخص حريص بر شكوفه دنياى نقد، برايش افزونى نياورد، اگر چه حرص زند، پس مغبون كسى است كه از بهره آخرت خود محروم ماند.»
همچنین، از على بن الحسين عليهما السلام پرسيدند، كدام عمل نزد خداى عز و جل بهتر است؟ فرمودند: «هيچ عملى بعد از معرفت خداى عز و جل و رسولش (ص) بهتر از بغض دنيا نيست، و براى آن شعبه‏هاى بسياري است و براى گناهان (نافرماني هاى خدا) شعبه‏هاى بسياري است: نخستين نافرمانى كه خدا را نمودند تكبر بود و آن نافرمانى شيطان بود، زمانى كه سرپيچى و گردنفرازى كرد و از كافران گشت.
و ديگر حرص است كه نافرمانى آدم و حوا بود، زمانى كه خداى عز و جل بآنها فرمود: «از هر چه خواهيد بخوريد ولى به اين درخت نزديك مشويد كه از ستمكاران باشيد، 25- سوره 2» پس آدم و حوا چيزى را گرفتند كه بدان احتياج نداشتند، و اين خصلت تا روز قيامت در ذريه آنها رخنه كرد، از اين رو و بيشتر آنچه را آدميزاد مي طلبد بدان احتياج ندارد.
و ديگر حسد است كه نافرمانى پسر آدم (قابيل) بود، زمانى كه به برادرش (هابيل) حسد برد و او را كشت، و از اين نافرماني ها دوستى زنان و دوستى دنيا و دوستى رياست و دوستى استراحت و دوستى‏ سخن گفتن و دوستى سرورى و ثروت منشعب گشت، و اينها هفت خصلت است كه همگى در دوستى دنيا گرد آمده‏اند، از اين رو پيغمبران و دانشمندان بعد از شناختن اين مطلب گفتند: دوستى دنيا سر هر خطا و گناه است و دنيا دو گونه است: دنياى رساننده و دنياى ملعون (يعنى دنيائى كه انسان را به طاعت و قرب خدا مي رساند به قدر كفاف است كه آن ممدوح و پسنديده است و دنيائى كه بيش از مقدار كفاف و زيادتر از احتياج است كه آن مايه لعنت و دورى از رحمت خدا است).»
رسول خدا (ص) فرموده اند: «در دنياجوئى زيان زدن به آخرت است و در آخرت‏ جوئى زيان زدن به دنيا، شما به دنيا زيان زنيد كه آن به زيان رسانيدن سزاوارتر است.»


پی نوشت:
برگرفته از اصول کافی
منبع:قدس
211008
گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: