29 آبان 1400 15 ربیع الثانی 1443 - 24 : 00
کد خبر : ۶۷۷۷۴
تاریخ انتشار : ۳۰ دی ۱۳۹۴ - ۰۵:۳۹
خداوند كسى را كه هنگام بلا و مصيبت از خداوند يارى مى‌طلبد و در وقت آسايش و راحتى از ياد او غافل مى‌شود، از مسرفانى مى‌شمارد كه اعمال زشت خود را زيبا مى‌پندارند.
عقیق:درادامه سلسله مباحث واژه های قرآنی با موضوع اسراف ومصادیق آن «اسرافِ اخلاقى و رفتارى» از نگاه قرآن را بررسی کرده است.
 ارتكاب گناهان و گرايش به مادّيات و قطع علاقه از خداوند، موجب خروج انسان از راه حق شده و او را در يكى از منازل تاريك اسراف قرار مى‌دهد.[1]
خداوند در آيه53 زمر/39 گنهكارانى كه جان خويش را در معرض اسراف قرار داده‌اند، به توبه فرا مى‌خواند و آنان را از يأس و نااميدى پرهيز و به ايشان وعده آمرزش مى‌دهد: « قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ». براى آيه شأن نزول هاى خاصى مطرح شده است; امّا هيچ يك موجب انحصار آن در مورد خاصى نمى‌شود و شمول آن را بر همه مسلمانان و هر نوع خطا و گناهى از بين نمى‌برد[2]، بر‌همين اساس، پيامبر(صلى الله عليه وآله)در تفسير اين آيه فرموده‌اند: «بل للمسلمين عامة».[3]
خداوند در آيه 12 يونس ،كسى را كه هنگام بلا و مصيبت از خداوند يارى مى‌طلبد و در وقت آسايش و راحتى از ياد او غافل مى‌شود، از مسرفانى مى‌شمارد كه اعمال زشت خود را زيبا مى‌پندارند: «كَذلكَ زُيّنَ لِلمُسرِفينَ مَا كَانوا يَعمَلون».
برخى، توجه بيش از حدّ به امور غير مهم، چون مسائل دنيايى در مقابل امور آخرتى و اصالت بخشيدن به دنيا در مقابل خدا را نوعى اسراف شمرده‌اند; مانند كسى كه سرمايه‌اى گران را در برابر امرى ناچيز هدر دهد.[4]
از ديگر مصاديق اسراف در زمينه امور اخلاقى، انحراف جنسى است.[5] قوم لوط ، نخستين كسانى بودند كه از زنان روى‌گردانده، به همجنس‌بازى گراييدند. حضرت لوط(عليه السلام) در آيات 80‌ـ‌81 اعراف/‌7 آنان را از ارتكاب اين عمل زشت، پرهيز داده وآنان را  از اسرافكاران مى‌شمرد: «بَل‌أَنتُم قَومٌ مُسرِفون». در ادامه اين آيات و در آيات 32‌ـ‌34 ذاريات/51 به سرانجام رقّت بار آن قوم اشاره مى‌كند:
 «لِنُرسِلَ عَليهِم حِجارَةً مِن طِين * مُسوَّمةً عِندَ رَبِّكَ لِلمُسرِفين». خداوند، فرشتگان عذاب را با سنگهايى ويژه بر سرآنان فرو فرستاد و همه مسرفان را نابود كرد.[6]
هرگونه رفتار نادرست و خارج از حدّ اعتدال نيز در فرهنگ قرآن، اسراف شمرده شده است[7]; در آيه 147 آل‌عمران/3 مردان الهى و ياران پيامبران، از خداوند درباره گناهان* خود و افراط و تفريط در كارهاى خويش، طلب آمرزش كرده و ثبات قدم و پيروزى بر قوم كافران را از او درخواست مى‌كنند: «رَبَّنا اغفِرلَنا ذُنوبَنا و إِسرافَنا فِى أَمرِنا».
برخى تعبير «إسرافنا فِى أَمرِنا» را به معناى گناهان كبيره دانسته‌اند[8]; ولى اطلاق واژه «اسراف» و «امر» با محدود ساختن آن منافات دارد، بنابراين در آيه پيشگفته، هرگونه خروج از حدّ اعتدال بر اثر جهل و غفلت يا از روى عمد، نكوهش شده است.[9]
خداوند در آيه 28 كهف/ 18 از پيامبر(صلى الله عليه وآله)مى‌خواهدتا ازگرایش به سوى كسانى كه غفلت بر قلبشان چيره شده و از هواى نفس پيروى مى‌كنندپرهیز نماید: «و لاَ تُطِع مَن أَغفَلنا قَلبهُ عَن ذِكرِنا واتّبعَ هَولـهُ و كَانَ أَمرُه فُرُطًا» خداوند اين اشخاص را به افراط‌كارى و اسراف وصف كرده است.[10] برخى تعبير «وَ كَانَ أَمرُه فُرُطًا» را به معناى نابودى يا مخالفت با حق دانسته‌اند[11]; امّا گويا گمراهى و نابودى، نتيجه افراط بوده و مخالفت با حق نيز از مصاديق آن است.


پی نوشت ها:
[1]. التحقيق، ج‌5، ص‌111، «سرف»; الوجوه والنظائر، ج‌1، ص‌63.
[2]. التفسير الكبير، ج‌27، ص‌2‌ـ‌3; نمونه، ج‌15، ص‌308.
[3]. مجمع‌البيان، ج‌8، ص‌785.
[4]. التفسير الكبير، ج‌17، ص‌52‌ـ‌53.
[5]. مجمع‌البيان، ج‌4، ص‌684‌ـ‌685.
[6]. التفسير الكبير، ج‌28، ص‌218.
[7]. راهنما، ج‌3، ص‌104.
[8]. جامع‌البيان، مج‌3، ج‌4، ص‌160; التفسيرالكبير، ج‌9، ص‌28.
[9]. مجمع‌البيان، ج‌2، ص‌855; مجمع‌البحرين، ج‌2، ص‌365.
[10]. تفسير ماوردى، ج‌3، ص‌302; مجمع‌البيان، ج‌6، ص‌719.
[11]. جامع‌البيان، مج‌9، ج‌15، ص‌295.
منبع: حوزه
211008
 
گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: