عقیق:خوش آن دلی که شده دائما سرای حسندل خراب من و لطف یک دعای حسنتمام زندگی من فدای آن کس کهتمام زندگی او شده فدای حسنمن از تبار عزای محرم و صفرمچرا که حسن ختامش بود عزای حسنخودم فدای تمامی سینه زنهایشپدر و مادر من نذر بچه های حسنخدا گواست تمام مدارج عرفانخلاصه میشود آخر به خاک پای حسنقرار بود که تقدیر این چنین باشدحرم برای حسین و کرم برای حسنبه لطف مادر و یاری دیدۀ خیسمنشستهام که برای تو روضه بنویسمقلم نوشت امان از روایت کوچههر آنچه شد به تو بود از مصیبت کوچهنگاهها همه سنگین و دستها بدتریکی دوتا که نبوده جسارت کوچهتمام زخمت زهرا، به دوش حیدر بودولی به دوش تو افتاد زحمت کوچهتو خواستی که فقط پیش مادرت باشیجوانیات سپری شد به قیمت کوچهبه گریه گفت نفهمد کسی کتک خوردمفقط تویی که شنیدی وصیت کوچهدلیل اینکه به خانه رسیده با دیواریکی ز دست عدو خورده و دو تا دیوارکه گفته قاتل تو زهر همسرت بوده؟دلیل مرگ تو سیلی مادرت بودهبه نسبت علوی تو ناسزا گفتندچقدر بد دهن اطراف منبرت بودهنمیشده سوی کوچه روی و دق نکنیهمیشه قاتل مادر برابرت بودهمیان شعله صدا زد بیا که زهرا سوختتو که نبودهای اما برادرت بودهیکی میان شلوغی به در لگد میزدجدا ز ضرب لگدهاش، حرف بد میزد...پی نوشت:میثم میرزایی منبع:کرب و بلا211008