14 آبان 1400 30 (ربیع الاول 1443 - 43 : 06
کد خبر : ۶۷۱۶۵
تاریخ انتشار : ۱۰ آذر ۱۳۹۴ - ۰۰:۰۱
یکی از ویژگی های قوم یهود، ستیز و مجادله پیوسته آنان با نبی مکرم اسلام، حضرت محمد (ص)، بوده به نحوی که این امر بنا به دلایل گوناگون بروز می نمود که تنها یکی از آنها ماجرای غرض ورزی نسبت به جبرئیل می باشد.
عقیق:در این باره نقل شده است که امام حسین بن على بن  ابى طالب (ع) فرمودند: همانا خداى متعال در قرآن مجید، یهود را از آن رو كه با جبرئیل - فرشته‏اى كه تقدیر الهى را، در آنچه ناخوشایند آنان بود اجرا مى‏كرد - دشمنى مى‏كنند توبیخ مى‏نماید و نیز آنان و نواصب را كه با جبرئیل و میكائیل و فرشتگان خدا كه به منظور یارى علىّ بن ابى طالب (ع)، براى غلبه بر كفار فرود مى‏آمدند، تا آنجا كه با شمشیر برنده خود، آنان را خوار و زبون ساخت - دشمنى مى‏ورزند، سرزنش مى‏كند. از این رو مى‏فرماید: بگو اى پیامبر؛ هر كه با جبرئیل دشمن است، [با خدا دشمن است. این قوم یهود است [كه با جبرئیل، دشمنى مى‏ورزد]؛ زیرا [به گمان آنها]، جبرئیل نگذاشت كه دانیال، بخت نصّر را [در هنگام كودكى كه ناتوان و بیچاره بود]، براى گناهى كه هنوز مرتكب نشده بود، به قتل برساند. از این رو، زنده ماند و بزرگ شد تا به دست او، قضاى حتمى خدا در مورد قوم یهود، تحقق یافت و بر ایشان، آن بلاهایى كه در علم ‏الهى گذشته بود،  فرود آمد و نیز هر كه از كفّار و نواصب، - دشمنان آشكار محمّد (ص) و على (ع) - كه با جبرئیل دشمنى مى‏ورزند، [با خدا دشمن‏اند]؛ زیرا این خدا بود كه جبرئیل را، به كمك على (ع) فرستاد و او را بر دشمنانش، یارى رساند و هر كه با جبرئیل  دشمن است، به این سبب كه او، محمّد (ص) و على (ع) را مدد و یارى رساند و تقدیر پروردگار عزیز و والا مرتبه را، در به هلاكت رساندن دشمنان خدا، به دست هر كدام از بندگان خود كه اراده فرموده بود، اجرا كرد؛ [چنین كسى، در حقیقت با خدا دشمن است] زیرا جبرئیل، این قرآن را به امر خدا، بر قلب تو [اى محمّد] نازل فرمود. پس هر آنچه مى‏كند، به امر خداست نه از جانب خود. این آیه شریفه، نظیر این فرموده خداست كه: قرآن را، روح الامین بر قلب تو نازل گردانید، تا با زبان عربى فصیح، از هشدار دهندگان باشى. آرى اى محمّد؛ این قرآن، را جبرئیل به امر خدا، بر قلب تو نازل كرد تا تصدیق كننده و هماهنگ، با كتب آسمانى پیشین- از تورات و انجیل و زبور و صحف ابراهیم و كتابهاى شیث و پیامبران دیگر- باشد. سپس خداى سبحان مى‏فرماید: هر كس كه با خدا دشمن است، [این بدان سبب است] كه خداى متعال، بر محمّد (ص) و على (ع) و آل‏پاكیزه سرشت آنان، انعام فرموده است.
 این نواصبند كه نادانى و كینه توزى آنها تا بدانجا رسیده كه مى‏گویند: ما خدا را بدین علّت كه محمّد (ص) و على (ع) را، در آنچه ادّعا مى‏كنند گرامى مى‏دارد و جبرئیل را، بدین سبب كه محمّد (ص) و على (ع) و پیامبران و رسولان دیگر را، بر دشمنان خدا مدد مى‏رساند، دشمن مى‏داریم. و اینكه سپس مى‏فرماید: و هر كس كه با فرشتگان خدا دشمن است، منظور فرشتگانى‏اند كه براى نصرت دین خدا و تأیید اولیاى او، روانه مى‏گردند و این، سخنِ بعضى از نواصب و معاندین است كه مى‏گویند: ما، از جبرئیل كه على (ع) را یارى مى‏رساند، بیزاریم! و سپس قرآن مى‏فرماید: و هر كس كه با فرستادگان خدا، یعنى موسى و عیسى و پیامبران دیگر دشمن است، به این سبب است كه آنان، به پیامبرى محمّد (ص) و امامت على (ع) خبر داده، دعوت كرده‏اند. سپس مى‏فرماید: و هر كس كه با جبرئیل و میكائیل دشمن است و این، عقیده نواصب است در آن هنگام كه پیغمبر ، در شأن على (ع) فرمود: جبرئیل از جانب راست او، میكائیل از جانب چپ او، اسرافیل از پشت سر او، فرشته مرگ از پیش روى او، قرار دارند و خداى متعال از بالاى عرش با خشنودى، به او مى‏نگرد و یارى رسان اوست؛ یكى از نواصب اظهار كرد: پس من، از خدا و جبرئیل و میكائیل و همه آن فرشتگان كه ارتباطشان با على (ع)، به همان گونه است كه محمّد (ع) خبر داد، بیزارم.
آرى! هر كس كه به سبب كینه توزى جاهلانه، بر على بن ابى طالب (ع)، با خدا و فرشتگان و پیامبران و جبرئیل و میكائیل دشمن است، [او محققاً كافر است]. پس همانا خدا، دشمن كافران است و بر آنان، آنگونه كه دشمن با دشمن رفتار مى‏كند، هر گونه خشم و كیفر سختى را فرو مى‏آورد و سبب نزول این دو آیه شریفه، آن گفتار بدى بوده كه یهود - دشمنان خدا -، درباره جبرئیل و میكائیل داشته‏اند! و نیز آن گفتار بدترى بوده كه دشمنان خدا نواصب - درباره خدا و جبرئیل و میكائیل و فرشتگان دیگر، ابراز كرده‏اند.
امّا توضیح در مورد یهود، این است که هنگامى كه پیامبر خدا (ص) وارد مدینه شد، یهودیان - دشمنان خدا - عبداللَّه بن صوریا را [كه داناتر از همه بود]، به محضر پیغمبر (ص) آوردند تا با سؤالاتى، او را بیازمایند. پس سؤال كرد: اى محمّد خواب تو چگونه است؟ زیرا به ما از چگونگى خواب پیامبر آخرالزّمان، خبر داده شده است. حضرت فرمود: دیدگانم به خواب مى‏رود و دلم بیدار است. عرض كرد: راست گفتى، اى محمّد. سؤال كرد: به من بگو اى محمّد آیا فرزند از مرد، به وجود مى‏آید یا از زن؟ حضرت فرمود: [از هر دو]؛ امّا استخوانها و عصب و عروق، از مرد است و گوشت و خون و مو، از زن است. عرض كرد: راست گفتى، اى محمّد.
سؤال كرد: از پروردگارت به من خبر ده كه چگونه است؟ پس سوره مباركه «قل هو اللَّه احد» نازل شد. اینجا، ابن صوریا عرض كرد: راست گفتى، اى محمّد. اكنون یك بخش دیگر باقى است، اگر آن را در پاسخ سؤالم آوردى، به تو ایمان مى‏آورم و از آیین]تو پیروى مى‏كنم. كدام فرشته است كه از جانب خدا، براى تو وحى مى‏آورد؟ حضرت فرمود: جبرئیل. ابن صوریا گفت: جبرئیل در میان فرشتگان، با ما یهود دشمن است! با فرمان قتل و سختى و جنگ، نازل مى‏شود. فرشته ما، میكائیل است كه با فرمان شادى و آسودگى، فرود مى‏آید. اگر فرشته پیام آورت، میكائیل بود، ما به تو ایمان مى‏آوردیم! زیرا میكائیل سلطنت ما را، تقویت مى‏كند و جبرئیل، آن را نابود مى‏سازد.
از این رو او دشمن ما یهود است. اینجا، سلمان فارسى كه حضور داشت سؤال كرد: آن ماجرایى كه دشمنى میان شما و جبرئیل با آن آغاز شد، چه بود؟ عرض كرد: بله اى سلمان! جبرئیل با ما، بارها و بارها دشمنى كرده است! از دشوارترین آنها بر ما، این بود كه: خدا بر پیامبران بنى اسرائیل، وحى فرستاده بود كه بیت ‏المقدس، به دست مردى كه بخت ‏نصّر نام دارد، ویران خواهد شد و به ما خبر داده بود كه چه زمانى، این حادثه روى مى‏دهد و این خداست كه حوادث را، یكى پس از دیگرى پدید مى‏آورد. بنابراین، مى‏تواند آنچه را مى‏خواهد، محو و آنچه را مى‏خواهد اثبات مى‏كند. پس همین كه به آن زمان موعود ویرانى بیت ‏المقدس رسیدیم، پدران پیشین ما، یك نفر از نیرومندان بنى اسرائیل و دانشمندترین پیامبران خود را كه «دانیال» نام داشت، در جستجوى بخت نصر فرستادند تا او را بیابد و به قتل برساند و اموال هنگفتى نیز، همراهش كردند تا آن را در این راه به كار برد.
 پس همین كه از پى او رهسپار سرزمینها شده، سرانجام با او در بابل در حالى كه هنوز، پسر بچّه ناتوان و بینوایى بود و هیچگونه، تاب و توان دفاعى نداشت برخورد كرد. دانیال او را گرفت تا هلاك سازد. در این هنگام، جبرئیل آمد و مانع شد و به دانیال گفت: اگر پروردگار شما، همان كسى باشد كه فرمان هلاكت شما را به دست او داده است، او تو را بر او مسلّط نخواهد كرد و اگر این گونه نیست، از دست بخت نصر كارى برنمى‏آید. پس چرا او را مى‏كشى؟ در اینجا دانیال از او، پذیرفت و بخت نصر را رها كرد و به سوى ما، بازگشت و ماجرا را به ما خبر داد. این بود كه بخت نصر ماند، توان گرفت و پادشاه شد و با ما، جنگید و بیت ‏المقدس را ویران كرد. از این رو ما، او جبرئیل را دشمن مى‏داریم و میكائیل هم دشمن او است.
سلمان اظهار داشت: اى فرزند صوریا! با این اندیشه انحرافى، گمراه گشته‏اید. به من بگو: چگونه پدران شما، جرات كردند و كسى را فرستادند تا بخت نصر را بكشد، در حالى كه خدا ى آگاه به غیب و آشكار، در كتابهاى آسمانى و بر زبان پیامبرانش، خبر داده بود كه او، پادشاه مى‏شود و بیت ‏المقدس را ویران مى‏كند. آیا مى‏خواستند، پیامبران خداى متعال را در پیام آورى از خدا، تكذیب كنند و متهم سازند، یا پیام آورى آنان را از خدا قبول داشتند، امّا مى‏خواستند با خدا ستیز كنند؟
 آیا در این صورت، مى‏شود آنان و كسى كه او را از پى این كار فرستادند، جز كافر به خدا باشند؟ كدام دشمنى را درباره جبرئیل مى‏شود باور داشت، در حالى كه او مى‏خواست از ستیز با خدا، جلوگیرى كند و از دروغ شمردن گفته پروردگار، باز دارد؟ ابن صوریا گفت: درست است كه خدا، آن را از زبان پیامبرانش خبر داده بود، امّا او محو مى‏كند، هر چه را بخواهد و اثبات مى‏كند، هر چه را بخواهد.
سپس سلمان ادامه داد: شهادت مى‏دهم كه هر كس، دشمن جبرئیل باشد، او دشمن میكائیل نیز هست. جبرئیل و میكائیل، هر دو با هر كه با آنها دشمنى كند، دشمن ‏اند و هر كه با آنها آشتى نماید، آشتى ‏اند. پس در این هنگام، خداى متعال درباره گفتار سلمان، این آیه شریفه را نازل فرمود: «بگو: [اى پیامبر!] هر كه با جبرئیل، به سبب یارى اولیاى خدا در برابر دشمنان خدا و آوردن فضایل على ولىّ خدا از پیش خدا، دشمن است [او در حقیقت، با خدا دشمن است]. زیرا جبرئیل، این قرآن را به امر خدا بر قلب تو نازل گردانید، تا كتب الهى پیشین را تصدیق كند و وسیله هدایت از گمراهى باشد و نیز، براى آنانى كه به پیامبرى محمّد (ص) و ولایت على (ع) و امامان پس از او ایمان آورده‏اند، بشارت باشد، در صورتى كه بر همین پیمان ولایت محمّد و على‏ و آل‏پاك سرشت آنان، باقى بمانند و بمیرند.
 سپس رسول خدا (ص) فرمود: اى سلمان! خدا گفتار تو را، تصدیق فرمود و اندیشه ‏ات را سامان بخشید. همانا جبرئیل از جانب خداى سبحان، مى‏گوید: اى محمّد! همانا سلمان و مقداد، دو برادرند كه در محبّت شما و در محبّت برادر و وصىّ و دوست صمیمى شما، خالص‏ اند و آن دو، در میان اصحابت، همچون جبرئیل و میكائیل در میان ملائكه ‏اند. دشمن ‏اند با هر كه، یكى از آنان را دشمن بدارد و با هر كه آنان و محمّد (ص) و على (ع) را دوست بدارد، دوست ‏اند و نیز با هر كه محمّد (ص) و على (ع) و اولیاى آنان را دشمن بدارد، دشمن ‏اند.


پی نوشت ها:
1-قرآن کریم.
2-علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج 9: 284؛ ج 39: 103.
3-تفسیر الإمام العسكری (علیه‏السلام): 448.
4-طبرسی، الاحتجاج، ج 1: 43.
منبع:قدس
211008
گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: