* گیرندگان بخشش
از مباحث مهم در بخشندگی این است که اموال خود را به چه کسانی ببخشیم و در این امر حق تقدم و تأخر و سلسله مراتب را چگونه رعایت کنیم؟ با تأمل در سیره و سخنان اهل بیت علیهم السلام قواعدی را درباره اولویت های گیرندگان بخشش بیان می کنیم.
* تقدم تأمین نیاز عیال خود: می دانیم که اسلام، تأمین نفقه زن و فرزندان را به صورت مطلق و تأمین خرجی پدر و مادر را در صورت بی نیازی فرزند و نیاز آنان، بر عهده مرد نهاده و کوتاهی در آن را گناه و ستم شمرده و احکام حقوقی متعددی بر آن بار کرده است. در روایت امام صادق علیه السلام آمده است: از عیالت آغاز کن.
بدیهی است که بی توجهی به اقتصاد خانواده و وقف یا هبه همه اموال خود در راه خدا، یکی از مصادیق تباه کردن عیال است. بر اساس روایات فراوان، توجه به حق عیال، اندوختن قوت سال و بخشیدن از مازاد بر قوت عیال، در سیره اهل بیت علیهم السلام دیده می شود.
* تقدم حق خویشاوندان نیازمند: از منظر قرآن و روایات، اعطا به خویشاوندان نیازمند، از اولویت های انفاق اموال در راه خدا و یکی از مصادیق صله رحم است. از این رو اهل بیت علیهم السلام نیز به بذل اموال خود به خویشاوندان نیازمند، عنایت خاص داشتند.
*تناسب بخشش با مقام و منزلت دینی و اجتماعی گیرنده: جایگاه و منزلت دینی و اجتماعی گیرنده یکی از عوامل مؤثر در بخشش اهل بیت علیهم السلام بوده است و میزان بخشش آنان متناسب با درجات اسلام، ایمان و معرفت، کمالات اخلاقی و منزلت اجتماعی گیرندگان، شدت و ضعف داشته است. اهل بیت علیهم السلام مسلمان و غیر مسلمان، مؤمن و غیر مؤمن، اصحاب خاص و عام، عالم و عامی، هنرمند و بی هنر یکسان عمل نمی کردند، بلکه برای هر یک حسابی خاص باز می کرده اند.
* نوع و متعلق بخشش
بخشی از قواعد بخشندگی اهل بیت علیهم السلام ناظر به نوع یا متعلق بخشش آنان است؛ یعنی این که آنان چه چیزی را می بخشیدند و چه چیزی را نمی بخشیدند و به عبارتی مال خود را در چه راه هایی می بخشیدند؟
*لزوم تناسب بخشش با نوع و اولویت نیاز گیرنده: اهل بیت علیهم السلام در بخشش به دیگران نوع نیازهای آنان را مد نظر قرار می دادند و بر اساس اولویت نیازهایشان به آنان می بخشیدند. چنانکه می دانیم طعام و آب، حیاتی ترین نیاز انسان است و بدون آن زندگی و سلامتی او به خطر می افتد. اهل بیت علیهم السلام در بخشندگی پیش از هر چیز، به سیر کردن گرسنگان اهتمام داشته اند. بعد از طعام نیز دیگر نیازهای انسانی چون پوشاک، آزادی، بدهی مالی، ازدواج، مسکن و مرکب را به ترتیب اهمیت و اولویت برآورده می ساختند.
* جواز بذل مال برای دفع شر دیگران و حفظ آبروی خود: مال، سرمایه زندگی است؛ آبرو نیز از سرمایه های مهم اجتماعی انسان است که اگر نباشد، روابط اجماعی انسان مختل می گردد و زندگی در جامعه بر او دشوار می شود. اهمیت حفظ آبرو، گاه انسان را وا می دارد که مال را فدای آبرویش کند و در این راه از مال بگذرد؛ هرچند از صمیم دل به آن خشنود نباشد. اهل بیت علیهم السلام گاه برای در امان ماندن از شر این هجوگویان و دفع شر آنان و بدون نظر به تمکن یا بی نیازی مالی آنان، اموالی را به آنان می دادند تا دل هایشان را به سوی خود معطوف دارند و حرمت خاندان پیامبر را با بدگویی های ادبی خود نشکنند. آنان با این کار آبروی خود و بلکه آبروی اهل بیت علیهم السلام را حفظ می کردند. این نوع بخشش شبیه مصرف زکات برای تألیف قلوب است و نوعی بخشش مصلحت آمیز به شمار می رود؛ چنان که در زندگی روزمره ما نیز اتفاق می افتد که برخی از اشرار را از بیم آزارهای آنان، به ظاهر احترام می کنند در حالی که در قلب خود از این احترام ناخشنودند و مرگ آنان را آرزو می کنند.
* اعطای دوست داشتنی ها: از دیگر قواعد حاکم بر بخشندگی اهل بیت علیهم السلام بخشش از اموال دوست داشتنی آنها بوده است. قرآن کریم در این باره می فرماید: «لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون»؛ هرگز به نیکوکاری نمی رسید مگر این که از آنچه دوست دارید، انفاق کنید (آل عمران/ 92). مصداق های بخشیدن دوست داشتنی ها در سیره اهل بیت علیهم السلام بسیار است.
*اهتمام به بخشش های مستمر و پایدار: یکی از قواعد بخشندگی اهل بیت علیهم السلام توجه به انفاق های مستمر و پایدار در کنار انفاق های مقطعی بوده است. مصداق های فراوانی از این قاعده در دست است. بر اساس روایت، امام رضا علیه السلام خدمتکاران خود را به انفاق روزانه سفارش می کرد، گرچه به درهمی باشد (کلینی، 1365: 4/ 44، ح 9). امام باقر علیه السلام در هر روز جمعه یک دینار صدقه می داد و می فرمودند: به دلیل فضیلت جمعه بر دیگر روزها، صدقه در آن دوچندان می شود.
* کمیت بخشش
بخش مهمی از قواعد بخشندگی اهل بیت علیهم السلام قواعد مربوط به کمیت یا مقدار بخشش آنان است. ایشان بر خلاف تصور برخی، در مقدار بخشش نیز همچون دیگر ابعاد زندگی، اهل تقدیر و تدبیر بودند، نه اهل تبذیر.
* لوزم تناسب مقدار بخشش با مقدار نیاز گیرنده: اهل بیت علیهم السلام همواره مقدار نیاز گیرندگان انفاق را در نظر داشتند و به تناسب مقدار نیازشان به آنان کمک می کردند و یک سائل خوگرفته به درخواست و یک حاجتمند واقعی را به یک چشم نمی دیدند. از این رو در برخورد با فرد نخست چه بسا به اعطای خوشه ای انگور یا درهمی بسنده می کردند.
* لزوم تناسب بخشش با وسع مالی انفاق کننده: وضعیت مالی و معیشتی اهل بیت علیهم السلام نیز همچون دیگر بندگان خدا فراز و فرودهایی داشته و چنین نبوده است که زندگی آنان همواره در سطح عالی و انفاقشان نیز به تناسب آن، وسیع و گسترده باشد. از این رو آنان به تناسب گشایش یا تنگی زندگی خود انفاق می کرده اند و میزان انفاق آنها یکنواخت و یکسان نبوده است.
* میانه روی در انفاق: میانه روی در انفاق یکی از اصول و قواعد کلی انفاق است. ادله و شواهد فراوانی از قرآن و سیره و سخن اهل بیت علیهم السلام بر میانه روی و ترک اسراف در انفاق دلالت دارد. به ما توصیه شده است که در انفاق نه دست بسته و نه گشاده دستی بی حد و حصر داشته باشیم. آموزه های قرآن کریم و سیره معصومین علیهم السلام به ما می آموزد که بخشیدن همه اموال، سبب خودکشی است. بر اساس آیه 195 سوره مبارکه بقره، انفاق همه اموال در راه خدا، مصداق به هلاکت انداختن خود و به بیان ساده تر نوعی خودکشی اقتصادی و اجتماعی است.
* کیفیت بخشش
بخشی از قواعد بخشندگی اهل بیت علیهم السلام قواعد ناظر به کیفیت بخشندگی است که هم شامل چگونگی نفس اعطای اموال به اهل حاجت می شود و هم شیوه ها و تدابیری را در بر می گیرد که اهل بیت علیهم السلام در اعطای اموال خود، برای ارتقای کیفی آن به کار می بسته اند.
* پیش دستی در انفاق: اهل بیت علیهم السلام بسیاری از اوقات در بخشش پیش دستی می کردند و پیش از آنکه مستحقان و گرفتاران زبان به کمک خواهی بگشایند، دست کمک به آنان می گشودند. واقعیت جامعه امروزی ما این است که اکثر نیازمندان باید خود به سراغ خیرین یا نهادهای خیریه بروند و به دنبال آنها بدوند تا شاید نزد آنان قبول افتد و بخشی از نیازهایشان تأمین شود؛ روشن است چنین وضعیتی در خور جامعه اسلامی نیست.
* تکریم نیامندان با تدابیر و شیوه های مناسب: اهل بیت علیهم السلام حتی در کمک به پست ترین طبقات اجتماع نیز نه تنها عزت و کرامت و آبروی آنان را حفظ می کردند، بلکه با انفاق عزت و کرامت انسانی آنان را بالا می بردند. آنان برای این کار تدابیر و شیوه های گوناگونی از جمله کمک پنهانی و شبانه، تاریک کردن فضا، ایجاد حائل میان خود و نیازمند، مکتوب خواستن حاجت، همسفره شدن با فقرا و مساکین و رد نکردن نیازمند به کار می بردند.
* پرورش روحیه شکر منعم در حاجتمندان: یکی از لطایف بخشندگی اهل بیت علیهم السلام این بود که آنان در کنار رفع نیازهای مادی مستحقان از فرصت انفاق برای تربیت توحیدی آنان نیز بهره می جستند و برخی فضیلت های اخلاقی، همچون شکرگزاری از نعمت های پروردگار را در ضمن انفاق به آنان می آموختند. اهل بیت علیهم السلام به مقتضای عمل به آیه نورانی: «لئن شکرتم لازیدنکم و لئن کفرتم ان عذابی لشدید»؛ اگر شکرگزاری کنید به تحقیق بر (نعمت های) شما می افزایم و اگر ناسپاسی کنید همانا مجازاتم سخت است (ابراهیم/ 7) بر کمک به نیازمندان شکرگزار می افزودند و از کمک به نیازمندان ناسپاس می کاستند و یا اصلاً به آنان چیزی نمی دادند تا از این رهگذر اهمیت شکرگزاری را یادآوری کنند.
* پرورش خدا اتکایی به جای بنده اتکایی: هدف اصلی پیامبر و اهل بیت علیهم السلام از بخشش بر دیگران این بود که حس وابستگی و نیاز بندگان به خدا را در آنان تقویت کنند و پیوندشان را با صاحب اصلی نعمت برقرار و استوار سازند و آنان را به نوعی استقلال اخلاقی برسانند. این روش تربیتی بسیار لطیف و انسان ساز است و نمونه های فراوانی از آن در سیره اهل بیت علیهم السلام یافت می شود. این روش تربیتی معصومان علیهم السلام روح قناعت را نیز در بندگان خدا می پرورد؛ از گداپروری پیشگری می کند و روحیه کار و تلاش را در آنان زنده می گرداند و از سستی و تنبلی می رهاند.
پی نوشت:
مجموعه مقالات :کاظم دلیری، طلبه حوزه علمیه قم
منبع:حوزه