تفاوت قيام او با قيام امام حسين (ع) تنها در مقتضيات زمانه بود كه تدبيرى ديگر مى طلبيد و حركتى دگرگون تمنّا مى كرد.
عقیق: آغاز امامت حضرت سجّاد (ع) با شدّت يافتن انحراف خاندان بنى اميّه همراه بود و از اين رو، روزگار آن امام همام (ع) را مى توان داراى حسّاسيّتى ويژه دانست. پنج تن از امويان در سالهاى زندگى امام سجّاد به حكومت رسيدند: يزيد بن معاويه، معاوية بن يزيد، مروان بن حكم، عبدالملك مروان و وليد بن عبد الملك. شيوه برخورد امام با حاكمان اموى به گونه اى بود تا بيدادگرى و ستمكارى آنان نزد مردم آشكار گردد. امام (ع) با تدبير و سياستى ويژه تعاليم راستين اسلام را مى گسترانيد. تدبير امام سجّاد (ع) بر دو محور استوار بود: الف. برافروختن آتش احساس گناه در قلب مردم و بيدار ساختن وجدان دينى آنان. تنها گذاشتن امام معصوم (ع) و تن دادن به حكومت جور، گناهى بود كه امام همواره از آن سخن مى گفت و در خطبه ها و اعلاميه هاى عمومى خويش، مردم را از آن هشدار مى داد. ب. طرح و اجراى برنامه هاى فكرى و عقيدتى و برانگيختن احساسات روحى و روانى مردم كه به تقويت انگيزه ها و گرايشهاى دينى مى انجاميد. برپا ساختن مراسم عزاى حسينى (ع)، گريستن بر امام حسين (ع) و تشويق مردم بدين كار، آموختن ادعيه و مناجات روح بخش و پرمغز و انقلابى به مردم و پرورش شاگردان عالِم- كه برخى از آنان از سازندگان تمدّن اسلامى شدند- مهمترين فعّاليتهاى امام (ع) در اين عرصه بود. بدين سان، امام سجّاد (ع) نه تنها پس از شهادت پدر گوشه انزوا اختيار نكرد و از سياست وفعاليّتهاى اجتماعى كناره نگرفت، بلكه همانند پدر، امامى انقلابى و ظلم ستيز بود. تفاوت قيام او با قيام امام حسين (ع) تنها در مقتضيات زمانه بود كه تدبيرى ديگر مى طلبيد و حركتى دگرگون تمنّا مى كرد. شيوه كارساز امام (ع) در مبارزه با حكومت، سرانجام امويان را واداشت تا براى بقاى خويش چاره اى بينديشند و ناجوانمردانه آن امام همام (ع) را مسموم سازند. شهادت امام سجّاد (ع) در سال ۹۵ ه. پيش آمد و عاملان وليد بن عبدالملك، آن حضرت را در پنجاه و هفت سالگى به شهادت رساندند و مرقد مطهّر ايشان در قبرستان بقيع جاى دارد .