فقط چند روز به آمدن محرم مانده بود، جوانی در کنار محراب مسجد نشست و پرسید «امام علی (ع) چه مدت بعد از شهادت حضرت زهرا (س) ازدواج کردند؟ حضرت قاسم (ع) کی ازدواج کرد؟
عقیق:مرحوم مجلسی روایتی را نقل کرده اند که امام علی (ع) بنابر وصیت حضرت زهرا (س) قبل از چهلم آن برترین بانو ازدواج کردند. البته در عصر امام علی (ع) ازدواج قبل از چهلم زشت و یا عملی سبک نبوده است. اما در مورد جناب قاسم (ع) اهل تحقیق برآنند که حضرت قاسم (ع) در آن محرم خونین، در حد و اندازهٔ ازدواج کردن نبوده است. شیخ عباس قمى در منتهى الامال، ج اول، ص ۷۰۰ چاپ انتشارات هجرت مى گوید: قصه ى دامادى حضرت قاسم در کربلا، صحت ندارد و حضرت قاسم به اتفاق همه، بدون نسل است. او نوشتهاند: امام حسین (ع) سکینه را به عبدالله تزویج کرده بود که پیش از انجام عروسى در کربلا شهید شد، دخترش فاطمه را به حسن مثنى داده بود و بر اساس برخى روایات یک دختر کوچکى هم در مدینه داشت که در حد ازدواج نبود. پس قاسم با کدام دختر امام حسین (ع) ازدواج کرده است؟ آن جوان گفت من از این پرسشها منظوری داشتم و آن اینکه چرا عروسی را در دو ماه محرم و صفر تعطیل کردهاید؟ چرا برای خانوادهها تبیین نمیکنید ازدواج اسلامی (بدون موسیقی و...) با محرم و صفر منافاتی ندارد؟ چرا نمیگویید برخی از جوانها شدیدا به ازدواج نیازمندند؟ گفتم برادرم! از عالمی پرسیدند آیا دین با سیاست سازگاری دارد؟ آن عالم فرمودند: منظورتان از سیاست چیست؟ اگر مرادتان از سیاست خدمت به خلق و با خودیها در آمیختن و با دشمن در آویختن است، دین و سیاست یکی است. اما اگر منظورتان ازسیاست کلک و تهمت زدن، ضایع کردن حق مردم و قدرت طلبی است، به هیچ وجه دین با سیاست نمیسازد.
حال منظور شما از عروسی چیست؟ اگر عروسی را به معنای برگزاری جشنی همراه با ارگ و موسیقی و اختلاط زن و مرد و شکستن حریم محرم و نامحرم هاست، چنین مراسمی در غیر محرم و صفر نیز حرام است. اگر مرادتان از عروسی پیوندی بر اساس آموزهها و دستورات اسلامی است، هر چند محرم و صفر ایام حزن و اندوه اهل بیت (ع) هستند اما با این حال همه مراجع فرمودهاند: «برگزارى این نوع مراسم، اگر توأم با معصیت و یا هتک حرمت حضرت سیدالشهدا (ع) نباشد، اشکال ندارد. حتی اگر ترک ویا تاخیر ازدواج موجب گناه شود، عروسی واجب خواهد شد. اگر در این ایام مراسم عروسی صورت گیرد سزاوار است مومنان حرمت این ایام را نگهدارند و از انجام دادن کارهاى شادى آفرین پرهیز نمایند. زیرا امام صادق (ع) فرمودهاند: «شیعیان جزئی از ما هستند. از اضافه نور ما آفریده شدهاند. آنچه که ما را ناراحت کند، شیعیان ما را هم ناراحت میکند و آنچه که ما را شادمان کند، موجب شادمانی شیعیان ماست.» به هر حال گرسنه دو جور است گرسنه شکم و گرسنهٔ شهوت. گرسنگان شکم شفاف و صریح میگویند گرسنهایم غذا کو؟ ولی جوانان که گرسنگان شهوت نیز هستند، غالبا میسوزند و میسازند و حتی گاهی حق اعلام نیاز هم ندارند! دلم میسوزد برای جوانانی که موی سفید بر سرشان نشسته است اما همچنان در تب فقر و مجردی میسوزند. دلم میسوزد برای نوجوانانی که به بلوغ زودرس مبتلا شدهاند اما فضای خانواده چنان سهمگین است که حتی در قالب شوخی و کنایه هم نمیتوانند از گرسنگی و نیاز ازدواجشان بگویند! ای دل بسوز برای جوانانی که واالدین آنها چند ده سال قبل، جوانیشان پژمرده شده است و اکنون که فرزندشان از ازدواج میگوید و در تب مجردی میسوزد، اما آنها درد و فشار روحی جوانشان را درک نمیکنند! چه بسیارند دختر و پسرانی که همدیگر را انتخاب میکنند، ولی پدر و مادرها، (گاه بدون دلیلی خردپسند) سرسختانه مخالفت میکنند! عزیزم! عرف گاهی برخلاف شرع شکل گرفته است. مثلا خرید جهیزیه وظیفه پدر دختر نیست و حضرت پیامبر (ص) با پول امام علی (ع) جهیزیهای محتصر برای حضرت فاطمه (س) خریداری کرد، اما اکنون در عرف جامعه خرید جهیزیه از وظایف پدر دختر است. عرف میگوید: عروسی در ایام محرم و صفر (هرچند خوف ارتکاب در حرام هم، وجود داشته باشد) ممنوع است. ولی شرع مقدس در جایی که خوف حرام باشد ازدواج را الزامی میداند. عرف گاهی به علت درگذشت شخصی از اقوام، ازدواج دو جوان به تاخیرهای چند ماهه و گاه یک ساله دچار میکند و اگر چند نفر پشت سرهم با فاصلههای چهل روزی فوت نمایند، بیش از تصورها ازدواج به تاخیر میافتد! وگاه با فوت دامادی قضیه و قصه زن جوان او چنان با تاخیر مواجه میشود که حل و فصل پرونده هستهای ایران را به ذهنها متبادر میکند! برادرم! شخصی دامادی داشت و آن داماد به رحمت خدا رفت. عده وفات که چهار ماه و ده روز است به پایان رسید علاوه برآن یک ماه و بیست روز دیگر نیز سکوت کرد. بعد از گذشت شش ماه از فوت آن نازنین داماد، به منزل پدر داماد رفت فاتحهای خواند و گفت برای دخترم چه فکری کردهاید؟ آن خانواده داغدیده گفتند فکر چی؟! پدر دختر گفت خداوندی که انسان را آفریده و از راز و رمزهای درونی او خبر دارد، چهار ماه و ده روز را، عده وفات قرار داده است و ما به احترام شما آن را تا شش ماه ادامه دادیم. آیا تصمیمی برای ازدواج دخترم با دیگر پسرتان گرفتهاید یا او را به منزل خودم ببرم؟ گفتند جناب! ما فعلا عزادریم و در بین مردم مرسوم است تا سالگرد صبر میکنند. لطفا شما نیز این قاعدهٔ عرفی را رعایت کنید. آن حاج آقا فرمود: آیا دیگر زن و مردهای این خانواده، تا سالگرد آن مرحوم جداگانه میخوابید؟ قول میدهید تا سال نگذرد شبانه روز عزادار باقی بمانید؟! آن خانواده چون جوابی منطقی برای تاخیر انداختن برنامهٔ خود نداشتند، تصمیم نهایی خویش را اعلام کردند و آن خانم را به عقد دیگر فرزندشان در آوردند. به یقین تغییر نگرش عرف و هماهنگ کردن آن با شرع مقدس با سخنرانی یک یا چند طلبه حل نخواهد شد. برای این امر باید برنامه ریزی شود و صدا و سیما نیز فرهنگ سازی کند.