گردشگري مذهبي يكي از قديميترين و پررونقترين انواع گردشگري گذشته و در حال حاضر در سراسر جهان است كه قدمت آن به فرهنگ ديني ميرسد و ريشه در باورها و اعتقادهاي ديني- مذهبي دارد. امروزه گردشگري مذهبي 26درصد از كل جريانهاي گردشگري جهان را به خود اختصاص داده است.
عقیق: يك پژوهش دانشگاهي با عنوان " بررسي تجارب بينالمللي و تحليل اثرات كمي و كيفي زيارت و توسعه آن در شهرهاي زيارتي جهان" با هدف آشنايي با شيوهها و الگوهاي مديريت گردشگري زيارتي در 10 شهر زيارتي مشهور جهان به انجام رسيده است. در بخشي از اين پژوهش عنوان شده است كه مشهد جزء شهرهاي مقدس جهان در حوزه جغرافياي زائران است كه در پرتو جهانبيني اسلامي پديد آمده و سرشت و شكلگيري فضايي و زندگي اجتماعي– اقتصادي خود را كاملا تحت تاثير عامل مذهبي- فرهنگي و گردشگري برخاسته از آن شكل داده است. لذا آنچه كه در برنامهريزي براي شهر مقدس مشهد بايد مورد توجه ويژه قرار گيرد پتانسيل خاص اين شهر با عنوان زيارت و گردشگري مذهبي است كه به واسطه وجود مرقد مطهر امام رضا(ع) در اين شهر ايجاد شده و توانايي ايجاد تحولات اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي قابل توجه و عظيمي را در اين شهر دارد. پيدايش شهر مشهد و تحولات اقتصادي- اجتماعي و كالبدي- فضايي آن تحت تاثير دو خاستگاه اصلي يكي دره كشف رود و جلگه بينالود و ديگري خاستگاه تاريخي- مذهبي توس و حرم مطهر امام رضا(ع) است. بافت قريه سناباد، قبل از اسلام مانند شهرهاي همعصر خود از جمله نيشابور و عشق آباد و ... شطرنجي بوده است. هم زمان با توسعه روستاي سناباد و شكلگيري شهر مشهد با محوريت حرم امام رضا(ع)، اين شهر به شكل شعاعي و با مركزيت حرم مطهر امام رضا (ع) توسعه يافت. در مطالعه نحوه همنشيني و اتصال گونههاي بافت ستارهاي و شطرنجي در شهر مشهد مشاهده ميشود كه پهنهاي در ميان حوزههاي شكل گرفته با دو ساختار پيشين و داراي ساختار كاملا متفاوت با آنها وجود دارد كه عملا ارتباط دهنده اين دو ساختار شكلي به يكديگر است. اين بافت كه آن را مياني ميناميم، از نظر بهرهبرداري از اراضي و توسعه فعاليتي و كالبدي در مجموعه بافت كمتراكمي است كه چهار باغ آستان قدس به وسعت تقريبي 145 هكتار را در خود جاي داده است. ميتوان گفت كه در گونهشناسي بافت شهري، محوريت حرم مطهر امام رضا(ع) بر شكل گيري شهر مشهد و رشد آن به صورت شعاعي و ستارهاي تاثيرگذار بوده كه نشان از اثرگذاري متقابل مذهبي و مركز زيارتي بر شكل شهر است. يكي از ويژگيهاي توسعه فضايي شهر مشهد اين است كه برخلاف ساير كلانشهرهاي كشور توسعه آن كمتر تحت تاثير رشد صنعت بوده و بيشتر از رشد بخش خدمات (به طور عمده زيارتي و گردشگري) تاثير پذيرفته است. در مجموع ميتوان گفت كه شهر مشهد به عنوان شهر مهم استان خراسان رضوي در طول دوره شكل گيري و رشد خود، گسترش زيادي داشته است كه رشد آن در برخي قسمتهاي شهر با برنامه و در برخي قسمتهاي ديگر بدون برنامه از پيش تدوين شده بوده است كه يكي از عواقب اين امر ظهور و گسترش پديده حاشيه نشيني است كه در ابعاد مختلف كالبدي، اجتماعي، فرهنگي و ... معضلاتي را به همراه داشته است. در حال حاضر بيش از 200 مركز حاشيهنشين با جمعيتي در حدود يك ميليون نفر، كلان شهر مشهد را در بر گرفته است. در حالي كه ميانگين كشوري حاشيهنشيني 12 درصد است، اين آمار در شهرمشهد سه برابر ميانگين كشوري است. مناطق حاشيه نشين مشهد نه تنها خود با چالشهايي چون استقرار، ساخت و بافت جمعيت، جرم و بزه، اشتغال و بيكاري، گسست كالبدي، مسائل زيست محيطي و ... رو به روست، بلكه معضلات عديده فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و ...را براي كلان شهر مشهد به وجود آورده است. در مجموع ميتوان گفت كه رشد متمركز و خطي شهر مشهد در بستر كشف رود باعث بهره گيري بيش از حد توان محيطي جلگه مشهد - چناران شده است به نحوي كه عوارض بارز آن به صورت تراكم و تمركز شديد جمعيت و صنعت، تخريب و آلودگي منابع آب، كمبود و گراني زمين، حاشيه نشيني، آلودگي هوا و منظر و ... جلوهاي بارز پيدا كرده است. از آنجايي كه تمركز، تمركز ميآورد، الگوي توسعه متمركز مشهد همچنان باعث تشديد تمركز صنايع، خدمات، سرمايه گذاري و زيرساختها است. كلانشهر مشهد نقشي دوگانه دارد؛ از يك سو شهر مشهد يكي از كانونهاي فعال جذب گردشگر در سطح ملي و فراملي است و در اين چارچوب بايد داراي امكانات مناسب براي جذب گردشگر، تامين خدمات اقامتي مناسب با توجه به نيازهاي اقشار اجتماعي مراجعه كننده و نيز تامين خدمات فراغتي مكمل زيارت براي افزايش رضايت و بهرهوري آنها از سفر و افزايش زمان اقامت آنها در شهر و نيز ارتقاء بهرهوري از صنعت گردشگري باشد. از سوي ديگر نقش اين شهر پذيرش مركزيت مجموعه شهري مشهد است كه وظايف مختلفي را از نظر فعاليتي و مؤثر در كاربري زمين، براي مركز آن به دنبال ميآورد. بر اين اساس كاربريهاي مرتبط با مقوله زيارت و گردشگري در مشهد را ميتوان به چند دسته تقسيم كرد؛ كاربري پذيرايي كه شامل هتلها، رستورانها، چايخانهها، كافي شاپها و مراكز اقامتي موقت بوده و تمركز اصلي اين كاربري در اطراف حرم مطهر و خيابانهاي منتهي به آن است؛ كاربري خدمات گردشگري هتل و رستوران كه بيشتر به سمت غرب شهر مشهد متمايل بوده و كانونهاي تمركز اصلي آن هنوز در محور امام رضا(ع) و طبرسي واقع است. كاربريهاي ورزشي- تفريحي كه در تمام حوزهها به جز حوزه جنوب شرقي پراكنده است. كاربريهاي فرهنگي- هنري كه شامل كتابخانهها، موزهها، آثار باستاني، گروههاي نمايشي و مراكز پژوهشي است. اين مراكز در مجاورت حرم و تا حدي شمال شرقي شهر، به اضافه حوزههاي مياني و غربي متمركز هستند و كاربريها و فعاليتهاي مرتبط با حرم. وجود حرم مطهر امام رضا (ع) و پيشينه تاريخي خراسان رضوي، موجب شده تا فعاليتهايي خاص مانند خراسانشناسي، حوزههاي علميه، حسينيهها و تكاياي اقوام مختلف در مشهد شكل بگيرند كه با توجه به تعدادشان چشم پوشي از آنها غيرممكن است. به علاوه اين فعاليتها پوشش دهنده فعاليتهاي اجتماعي مانند مراسم عزاداري، جشنهاي آييني و رويدادهاي سياسي نيز هستند. بنابراين شناسايي چگونگي توزيع اين گروه فعاليتي در مشهد، اهميت بسزايي دارد. از نظر توزيع فضايي پراكنش فعاليتها در اطراف حرم، حوزه مياني شرقي و امتداد بلوار طبرسي است.از انطباق تمامي گروههاي فعاليتي بررسي شده بر هم مشخص ميشود كه محل تمركز اصلي فعاليتهاي برتر شهري، در حد فاصل خيابان آيتالله شيرازي، دانش و رازي است و عمدتا به سمت غرب مشهد گرايش پيدا كردهاند. در داخل حوزههاي برنامهريزي در كل شهر، پراكندگي فعاليتي يكسان نيست و در حاشيه محورها و معابر اصلي تراكم فعاليتي بيشتر و در عمق حوزهها، فعاليت غالب مسكوني است. بيشترين تمركز تمامي گروههاي فعاليتي در خيابانهاي سجاد و معلم و بلوار طبرسي مشاهده ميشود. براساس مطالعات طرح جامع مشهد (فرنهاد) پراكنش كاربريهاي مرتبط با حرم و زيارت طي سالهاي 1381-1373 از تمركز و تراكم بيشتري در محدوده بافت مركزي شهر مشهد برخوردار بوده است و در سالهاي اخير نيز با توجه به توسعه كالبدي مركز شهر و اجراي پروژههاي سرمايه گذاري مراكز اقامتي در محدوده بافت مركزي بر تراكم آن افزوده شده است. مسلما اين تراكم بر ترافيك منطقه، نحوه توزيع ساير كاربريها و ...تاثير گذار بوده و بنابرين تاثير مكان مذهبي و عامل زيارت در توسعه كالبدي و بافت شهري مشهد كاملا مشهود است. شهر مشهد چه به لحاظ موقعيت جغرافيايي و همجواري با كشورهاي خارجي و چه به لحاظ برخورداري از حضور حرم امام رضا (ع) در بين شهرهاي ايران از جايگاه خاصي برخوردار است و مهاجرپذيري و برخورداري از ميزان زائر و توريست داخلي و خارجي فراوان، اين شهر را دومين شهر زيارتي جهان ساخته است. اين خصوصيات ضرورت تدوين طرحهاي جامع براي شهر را ناگزير ساخته است. در مقوله برنامهريزي شهري نيز به دليل برخورداري از حضور حضرت رضا(ع)، تدوين طرحهاي جامع براي اين شهر اجتناب ناپذير شده است. تهيه و اجراي طرحهاي كالبدي اغلب از اختيارات دولت مركزي است و در اغلب موارد بدون بررسي دقيق شرايط خاص جوامع شكل گرفته و عدم هماهنگي بين ادارات دولت مركزي و محلي را به دنبال دارد. در واقع برنامهريزي همواره «برنامهريزي از بالا به پايين» بوده است، در حالي كه موفقيت در تهيه طرح، فرآيند «برنامه ريزي از پايين به بالا» را ميطلبد. ارزيابيهاي صورت گرفته از برخي شهرهاي نمونه و بررسي ميزان موفقيت طرحها در جنبههاي مختلف و با توجه به پارامترهاي متفاوت نشان ميدهد كه اين طرحها نتوانستهاند انتظارات و توقعات را برآورده سازند و در اغلب موارد به صورتي ناموفق و ناكارآمد بوده است كه از جمله نكات عمده ضعف طرحهاي جامع ميتوان به موارد اصلي عدم انعطاف، عدم توجه كافي به ابزارهاي محدودي كه در كوتاه مدت براي اجراي طرحها در دسترس است، ناتواني در انعكاس مقاصد واقعي راهبردهاي اجتماعي و اقتصادي، پايه نداشتن در واقعيتهاي مربوط به منابع مالي و انساني است. با توجه به تجربيات گذشته كشور و شهر مشهد در برنامهريزيهاي كاربري زمين و طرحهاي جامع تفصيلي و مشخص شدن ناكارآمدي اين طرحها بايد به دنبال راهحل بهتري از گذشته بوده و نبايد تجربيات ناموفق در اين زمينه تكرار شود. اين امر لزوم توحه به جنبههاي جديد از فرآيند برنامهريزي كاربري زمين و به كارگيري طرحهاي راهبردي را ميطلبد كه انعطاف پذيري و قوت بيشتري داشته و با توجه به شرايط خاص جامعه راه حلهايي بهينهتر و مطلوبتر از طرحهاي گذشته را ارائه دهد. اين تحقيق مشتمل بر سه فصل بوده و پژوهشكده گردشگري جهاد دانشگاهي مسئوليت اجراي اين طرح را بر عهده داشته است. اين پژوهش توسط معصومه توانگر با همكاري مژگان ثابت تيموري، فرزانه رزاقيان، حميده خاكسار، فاطمه رحماني، محمدرضا برات نژاد و رضا رضواني به انجام رسيده است و كارفرماي اين پژوهش پارك علم و فناوري خراسان بود.