هموطن مسیحی، از عشق و ارادت خود به امام مهربانی ها می گوید؛
عنایت آقا علی بن موسی الرضا(ع) زمان و مکان نمیشناسد؛ میخواهی مسیحی، کلیمی یا مسلمان باشی؛ تفاوتی نمیکند، فقط کافی است که با عمق وجود، او را صدا بزنی و او را بخوانی.
عقیق:اگر دلت را با امام رضا(ع) پیوند بزنی، صدایت را میشنود، به سراغ دردت میآید، دستت را میگیرد و تو را از فرسنگها راه به بارگاه منورش دعوت میکند.وقتی با آقا حجت تمام کنی، معجزه میکند، آن هم برای دردهای بزرگی که زندگی را برای تو تمام کرده است.رسم عشق و عاشقی را نیز زمانی میآموزی که نادیده و ناشنیده مورد عنایت آقا قرار بگیری.این واگویهها تنها گوشهای از اسرار ناگفته یک جوان مسیحی است. کسی که حالا معجزاتی از ولی نعمتمان نصیبش شده است. به چشم آن را دیده و از نزدیک لمس کرده است؛ حقایقی را که شاید ما هنوز فقط آنها را شنیده ایم.گرفتاری بزرگ سال 89 بهانه افشای سر درونی او شده است؛ زمانی که انتخاب زندگی و مرگ، خودش را از دور به حرم امام رضا(ع) گره میزند.می گوید: آقاجان نمیتوانم حال خوش امروزم را، با حس و حال آن روز دلم بیان کنم، پس هنوز هم به کمک شما نیاز دارم.«کارولین میرزاییان» هموطن مسیحی ساکن تهران، کسی است که نادیده و ناشنیده از امام رضا(ع)، درخواستش اجابت شده تا بهانهای برای طلبیده شدن 43 زائر اولی نیز به پابوسی حرم آقا باشد.او حالا که خودش را در صحن و سرای با صفای امام رضا(ع) ذرهای بیش نمیبیند، میگوید: ساعت 9 شب بود که تلویزیون بنا به مناسبتی در حال پخش تصاویری از این قطعه از بهشت روی زمین بود، من که تا به حال اینگونه بارگاه منور امام رضا(ع) را نه دیده و نه شنیده بودم، دستم را به رسم ادب از دور به سمت گنبد طلایی آقا دراز کردم و حرفهایی میان ما رد و بدل شد که هرگز فکر نمیکردم اینقدر زود شنیده شود.او که حالا بانی کاروانی از 43 بچه یتیم بی بضاعت برای تشرف اول به حرم امام رضا(ع) شده است، میافزاید: کمتر از شش ساعت سپری شده بود که حاجتم روا و تمام زندگی من زیر و رو شد. از همان موقع عزمم را برای رساندن خودم به حرم هشتمین امام همام، جزم کردم، اما هر بار مانعی سد راهم شد تا اینکه زمینهای فراهم شد تا این نیت را با همسفران این کاروان به اشتراک بگذارم.میرزاییان که بیان حس و حالش را در حرم مطهر امام رضا(ع) خارج از توان خودش میداند، میگوید: از زمانی که برای اولین بار با امام رضا(ع) شروع به راز و نیاز کردم، عاشق آقا شده بودم، مدام اشکهایم سرازیر میشد؛ چون میدانستم که مسلمانان معتقدند، برای زیارت باید طلبیده شوی، اما نمیدانستم چه باید بکنم تا طلبیده شوم.او ادامه میدهد: روزها با بیقراری من سپری میشد تا اینکه برحسب یک اتفاق خوب، توفیق حضور در خیریه «روز سوم» تهران نصیبم شد. تازه شروع به فعالیت در آن خیریه کرده بودم تا اینکه از من خواسته ببینم شد، برنامهای برای تشرف بچه های زیر پوشش خیریه که تاکنون به زیارت امام رضا(ع) موفق نشدهاند، تدارک. هیچ وقت فکر نمیکرد که این پیشنهاد اینگونه به نتیجه برسد.به گفته او، مرداد ماه امسال اولین نامه خیریه به دفتر زائران آستان قدس رضوی ارسال شد، اما نامه در مرحله اول برگشت خورد و دلیلش هم این بود که تعداد چنین خیریه هایی در سطح کشور بسیار زیاد است.اما من که خودم بیقرار رسیدن به این بارگاه بودم، دوباره دست به سوی گنبد طلایی امام رضا(ع) دراز کردم و با خودم عهد کردم، اگر این اتفاق بیفتد، حاجت دوم نیز برآورده خواهد شد.وی میافزاید: با هزار آرزو دوباره نامه را به آستان قدس رضوی برگرداندم. زمانی که پیگیریهایی به صورت تلفنی میکردم، از یک مسؤول در بخش زائران شنیدم که بر روی نامه ما پارافهای زیادی از بخشهای مختلف آستان قدس رضوی شده است که خودش یک معجزه به شمار میآید و به نامه ما نگاه ویژهای شده است.او با بیان اینکه این زیارت در حد معجزه است، میگوید: مهندس عزیزیان قائم مقام تولیت آستان قدس رضوی از ما برای زیارت سه روزه دعوت کردهاند و چنان لطفی در حق زائران این کاروان داشتهاند که برای ما یک رؤیاست.به گفته وی، این کاروان از لحظه اعزام به مشهد مهمان ویژه آقای عزیزیان، قائم مقام تولیت آستان قدس رضوی بوده و به بهترین نحو ممکن این سفر انجام شده است.او زحمات آقای منبتی، معاون اماکن متبرکه آستان قدس رضوی را نیز قابل تقدیر عنوان میکند و میگوید: مهمان ویژه سفره با برکت آقا در مهمانسرای حضرت توفیق کمی نیست که نصیب هر زائری شود. او در مرور داستان این زیارت معجزه وار میگوید: مطمئنم خاطرات خوبی که در این زیارت، نصیب همه اعضای این کاروان شد، قطعاً تا آخر عمر همراه پسران و دختران یتیم زائر اولی امام رضا(ع) خواهد ماند و خوشحالم که دین خودم را به آقا در حق این بچهها ادا کردهام.وی ادامه میدهد: خدا را شاکرم که نیت من سبب شد با کمک قائم مقام تولیت آستان قدس رضوی و سایر مدیران این آستان مقدس 43 زائر برای اولین بار به پابوسی امام رضا(ع) مشرف شوند. او اظهار میدارد: در زیارت شبانگاهیام، حاجت دوم خودم را با آقا درمیان گذاشتهام و از ایشان خواستهام که تا لحظه مرگ خدمتگزار زائران آقا باشم. «کارولین میرزاییان» هموطن مسیحی ساکن تهران، کسی است که نادیده و ناشنیده از امام رضا(ع)، درخواستش اجابت شده تا بهانهای برای طلبیده شدن 43 زائر اولی نیز به پابوسی حرم آقا باشد. مهندس عزیزیان، قائم مقام تولیت آستان قدس رضوی از ما برای زیارت سه روزه دعوت کردهاند و چنان لطفی در حق زائران این کاروان داشتهاند که برای ما یک رؤیاست از زمانی که برای اولین بار با امام رضا(ع) شروع به راز و نیاز کردم، عاشق آقا شده بودم، مدام اشکهایم سرازیر میشد؛ چون میدانستم که مسلمانان معتقدند، برای زیارت باید طلبیده شوی، اما نمیدانستم چه باید بکنم تا طلبیده شوم.منبع:قدس211008