از دیدگاه مفسران و متکلمان امامیه، آیه ولایت یکی از روشنترین دلایل امامت بلا فصل حضرت علی علیهالسلام است، زیرا اگر چه «ولیّ» در لغت معانی یا کاربردهای گوناگونی دارد مانند: رب، مالک، سید، منعم، معتق، محب، ناصر و متصرف در امور دیگران، ولی به دلایل عقلی و نیز به اجماع مسلمانان غیر از سه معنای اخیر قطعاً مقصود نیست، و از سه معنای اخیر تنها آخرین معنا میتواند در این آیه مقصود باشد.
«إِنّما وَلیُّکُمُ اللّه وَرَسُولهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا یُقِیمُونَ الصَّلوةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکاة وَهُمْ راکِعُون»؛
همانا ولی امر شما تنها خدا، رسول و آن مؤمنانی هستند که نماز به پا داشته و در حال رکوع زکات میدهند.
سؤالی که از سوی عدهای در اینجا مطرح میشود این است که آیا آیه ولایت دلالت بر خلافت و ولایت امیرالمؤمنین (ع) دارد؟
خدای متعال در آیات 55ـ56 سوره «مائده» میفرماید: «إنّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤتُونَ الزَّکاةَ وَ هُم راکعُونَ، وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا فَإنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغالِبونَ»؛ سرپرست و ولی شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آوردهاند؛ همانها که نماز را بر پا میدارند، و در حال رکوع، زکات میدهند * و کسانی که ولایت خدا و پیامبر او و افراد با ایمان را بپذیرند، (پیروزند؛ زیرا) حزب و جمعیت خدا پیروز است».
امام ابو اسحاق ثعلبی در تفسیر کبیرش روایتی از ابوذر غفاری نقل میکند که گفت: شنیدم از رسول خدا(ص)با این دو گوشم ـ که اگر دروغ بگویم کر شوند ـ و دیدم با این دو چشمم ـ که اگر دروغ گویم کور شوند ـ که میفرمود: «علی رهبر خوبان و قاتل کافران است. هر که او را یاری دهد، خدایش یاور است و هر که از یاریش دست بردارد، خدایش یاری ندهد. هان! من روزی با رسول خدا(ص) نماز خواندم، سائلی را در مسجد دیدم که از مردم درخواست کمک میکرد و چیزی به او ندادند، علی در آن وقت به رکوع رفته بود، با انگشت میانهاش به او اشاره کرد و سائل نزدیک آمد، پس انگشتر را از انگشت حضرت برداشت.
در این هنگام پیامبر اکرم(ص) رو به سوی خداوند نمود و عرض کرد: بار خدایا، برادرم موسی از تو درخواست کرد و گفت: پروردگارا! سینهام را بگشای و امرم را آسان گردان و گره از زبانم برگیر تا سخنم را دریابند، و جانشینی از خاندانم برایم قرار ده، هارون برادرم را؛ با یاری او مرا تقویت کن و او فرمودی که هان ای موسی، حاجتت برآورده شد. خدایا! من هم بنده و پیامرسان توام، پس سینهام را بگشای و امرم را آسان گردان و از خاندانم، جانشینی برایم تعیین کن؛ علی را که به وسیله او نیرویم بخشی. سپس ابوذر گفت: به خدا قسم، هنوز سخن پیامبر(ص) تمام نشده بود که جبرئیل امین بر او فرود آمد و این آیه را آورد: «انمّا ولیّکم اللّه و رسوله...».
جالب اینکه: در کتاب «غایة المرام» تعداد 24 حدیث در این باره از طرق اهل تسنن و 19 حدیث از طرق شیعه نقل شده است.
نزد شیعیان هیچ اختلافی نیست که این آیه در حق علی بن ابی طالب(ع) وارد شده و ائمه اطهار علیهمالسلام آن را روایت کردهاند و این از اخباری است که نزد آنان از مسلمات است و در بسیاری از کتابهای معتبرشان نقل شده است، مانند: بحارالانوار علامه مجلسی، اثبات الهداه حرّ عاملی، تفسیر المیزان علامه طباطبایی، تفسیر الکاشف محمد جواد مغنیه، الغدیر علامه امینی و بسیاری از علما و بزرگان شیعه .
همچنین بسیاری از علمای اهل سنت، شأن نزول این آیه را درباره حضرت علی بن ابی طالب(ع) نقل کردهاند از جمله:
تفسیر کشّاف زمخشری.
تفسیر طبری، جلد 4، جزء 6، صفحه 289.
زاد المسیر فی علم التفسیر ابن جوزی.
تفسیر قرطبی.
تفسیر فخر رازی، جلد 12، صفحه 28.
تفسیر ابن کثیر، جلد 3، صفحه 129.
تفسیر نسفی.
شواهد التنزیل حسکانی حنفی.
الدّر المنثور سیوطی، جلد 3، صفحه 105.
اسباب النزول واحدی.
احکام القرآن جصّاص.
التسهیل لعلوم التنزیل کلبی.
ذخائر العقبی محب الدین طبری.
تفسیر فتح الغدیر قاضی شوکانی.
لباب المنقول سیوطی.
تذکره سبط ابن جوزی، صفحه 15.
نور الابصار شبلنجی.
الکافی الشاف عسقلانی.
مفاتیح الغیب رازی.
مسند ابن مردویه.
مسند ابن الشیخ.
صحیح نسائی.
کتاب الجمع بین الصحاح سته.
مناقب خوارزمی، صفحه 248.
تاریخ دمشق، جلد 42، صفحه 357.
این تنها بعضی از علمای اهل تسنن هستند که اسامی آنان نقل شد، اما تعدادی از علمای اهل تسنن که در نزول این آیه (آیه ولایت) که درباره علی بن ابی طالب(ع) وارد شده، با علمای شیعه اتفاق نظر دارند، خیلی بیش از آن است که بدان اشاره شد.