قاتلان در حرم امن خدا مستانه
دست در گردن ابلیس ، ز حق بیگانه
باز هم کوچه و یک حادثه و آل یزید
آتش افتاد به دامان گل و گلخانه
این همه بال و پر زخمی و بی تاب و رمق
در منا گرد خدا سوخته چون پروانه
کوچه های حرم امن ، شده کرب و بلا
کعبه از ظلمت کفار شده بتخانه
کاروان آمده از کعبه ولی جاماندند
عده ای یاس کفن پوش درآن غمخانه
از منا و عرفات و جمرات و تقصیر
دل سپردید به صحرای جنون جانانه
حجتان نیمه تمام است شبیه ارباب
بنویسید به روی کفنش .... دیوانه
آه از لحظه ی قربانی و آن ذبح عظیم
همه عالم به فدای لب آن دردانه
دل پریشان شهیدان خداییم امشب
العجل صاحب این قبله و این میخانه