حجت الاسلام والمسلمین حسین ابراهیمی تبیین کرد؛
دشمن شناسی و تشخیص حق از باطل نه تنها سیره ائمه اطهار(ع)، بلکه توصیه آنها به همه انسانها در همه زمانها و مکانهاست، ...
عقیق:زیرا در سایه این شناخت است که آدمی هم از انحراف دور شده و هم به نورانیت حق در مسیر تقرب و سعادت قرار میگیرد؛ با حجتالاسلام والمسلمین حسین ابراهیمی، مؤلف كتابهايى چون «سيره نبى اعظم (ص)»، «سيماى پارسايان (شرح خطبه همام)»، «شرح سيرى در نهجالبلاغه شهيد مطهرى»، «بصيرت» و «عوامل موفقيت» در این ارتباط گفتوگویی انجام دادهایم که از نظر میگذرد. دشمنی با اهل بیت (ع) در طول تاریخ تکرار شده است، به عنوان نخستین پرسش معصومین(ع) در ارتباط با دشمن شناسی چه سیرهای داشتند؟- باید توجه داشت یکی از معیارهای اساسی در دشمن شناسی اعتقاد افراد است، زیرا اگر اعتقاد صحیح باشد در عمل به منصه ظهور میرسد وگرنه در سخن، حتی منافقان ممکن است زبان و کلام بهتری از مؤمنان داشته باشند!بنابراین در قرآن کریم هر جا سخن از ایمان است، عمل صالح در پی آن میآید؛ از این رو، در رابطه با ملاکها و معیارهای دشمن شناسی باید دو چیز را رعایت کنیم، نخست ایمان و دوم عمل، چنانکه حضرت ثامن الحجج (ع) فرمودند: «ایمان، اعتقاد به قلب و اظهار به زبان و عمل به دستورهای خداوند است.»یعنی ما کسانی را دوستِ اسلام میدانیم که شعار اسلامی همراه با اعتقاد قلبی باشد؛ تولّی و تبرّی دو اصل اساسی است و با آنها میتوان دوست را از دشمن شناخت. هر کس عمل کرد دوست است و هر که عمل نکرد در مقابل اسلام قرار دارد و این همان روشی است که ائمه (ع) در
دشمن شناسی و تشخیص دوستان، به آن عمل میکردند تا جایی که بعضا شرایطی رخ میداد که حضرات معصوم (ع) افراد را میشناختند، همچون کسانی که به
امام صادق (ع) مراجعه و اعلام آمادگی برای قیام کردند، اما امام (ع) فرمودند: نه زمان، زمان قیام است و نه شما آنهایی که بتوانند قیام کنند! برخورد امامان (ع) با دشمنان به چه صورت بود؟- با مرور تاریخ ملاحظه میشود ائمه (ع) اصل را بر این دانسته اند که افراد را جذب اسلام کنند، اما این عملکرد افراد بود که زمینه جذب را ایجاد یا منهدم میکرد.بنابراین، در روزگار کنونی ما نیز اصل بر جذب افراد است و اگر عمل زشتی از دشمن سر نزند، بهتر است درصدد جذب باشیم، اما در نهایت این عمل آنهاست که نشان میدهد میمانند یا خیر؛ برای همین است که از ابتدای انقلاب اسلامی هم ریزشهایی داشتیم و شاهد بودیم که برخی از امام و رهبری و آرمانهای انقلاب به دلایلی همچون حب ریاست، مقام و مال و... فاصله گرفتهاند. از این رو، در روایت است که: «دنیادوستی رأس همه گناهان است» و نیز ریا که سبب فاصله از دین میشود.بنابراین، زمانی افراد دوستِ انقلاب و اسلام باقی میمانند که اعتقاد صحیح، عمل صالح و روحیه مقاومت داشته باشند و نیز ولایتمدار بوده و از خط ولایت خارج نشوند؛ زیرا ولایتمداری مانع از انحراف است، ولایتی که پس از خدا در اختیار پیامبر (ص) و ائمه معصوم (ع) و در دوران غیبت در اختیار ولی فقیه است.اهمیت ولایت تا حدی است که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «یا علی! تو صراط مستقیم هستی!»بنابراین، کسانی که پیرو روش امیرمؤمنان(ع)، در زمان غیبت مسؤولیت دارند یعنی ولی فقیه نیز صراط مستقیم هستند و باید محور باشند و امروز رهبری، ولی فقیه هستند و اگر کسی بخواهد دوست و دشمن را بشناسد باید به میزان تبعیت او از سخنان رهبری و یا زاویه با این سخنان نگریسته شود.از این رو، به میزان ولایتمداری است که انسانی خودی یا دشمن میشود و من معتقدم بر اساس مدارک شرعی تنها راهی که ما را نجات میدهد مسأله ولایت است و بس. با چنین تعریفی آنچه در غدیر رخ داد و معرفی امیرمؤمنان (ع) به عنوان جانشین پیامبر (ص) و ولی مسلمین، معیار همیشه تاریخ برای شناخت حق از باطل و دوست از دشمن است.- بله، کاملا، اما باید در این باره رعایت برخی مصالح شود، یعنی اگر امروز اهل سنت را میبینیم که غدیر را به معنای مدنظر شیعه قبول ندارند، دلیل بر دشمنی آنها نیست و نیز ملاکی برای اینکه بگوییم آنهایی که غدیر را کاملا قبول دارند در مسیراند و آنها که قبول ندارند در مسیر نیستند. به عبارت بهتر، بنابر مصالح دین نباید چنین باوری داشت، آنچنان که امیرالمومنین (ع) خود نیز وقتی مصلحت اسلام و مسلمانان اقتضا میکرد، سکوت کردند، پس ما نیز باید مراقب گفتار و رفتار خود باشیم.باید توجه داشت آنچه در غدیر اتفاق افتاد حق و غیر از آن را باطل میدانیم! اما در شرایط کنونی که ما معتقد هستیم مسلمانان نیازمند وحدت و انسجام هستند و نمیشود بدون وحدت به نتیجه رسید، باید ملاحظاتی داشته باشیم و حفظ اسلام را از طریق مشترکات یعنی کتاب، قبله، پیامبر (ص) و شریعت در رأس قرار دهیم؛ بنابراین امروز وحدت مسلمانان بر همه چیز مقدم است که باید مورد توجه قرار بگیرد، ضمن اینکه ما بر این باوریم غدیر حق و منهای غدیر باطل است. ممکن است برخی بگویند تولی و تبرایی که مدنظر اهل بیت (ع) است به روزگار زندگانی آنها محدود میشود و نمی توان در موازنه امروز جهان دامنه آن را گستراند و از آن الهام گرفت، آیا چنین مسألهای صحیح است یا خیر راه معصومان (ع) در دشمن شناسی راهی است یگانه و بدون تغییر ؟- بله، همین طور است؛ ما امروز هم معتقدیم تولّی و تبرّی یعنی دوستان خدا را دوست داشتن و دشمنان او را دشمن داشتن و این جزو اصول تغییرناپذیر است که باید برای همیشه رعایت شود، اما نباید از نظر دور داشت که نبی مکرم اسلام (ص) خود همواره در پی این بودند که با جریانهای مختلف صلح و توافق داشته باشند تا جامعه در امنیت باشد تا جایی که ایشان حتی با نصرانی ها، یهودیان و مشرکان توافق کردند و صلح حدیبیه در این راستا انجام شد و این روش نبود جز برای حفظ امنیت مسلمانان و پیشرفت حرکت اسلام. اما معنای چنین رویکردی این نیست که اگر معاهدهای بین کشوری با کشوری دیگر و جمعی با جمعی دیگر بسته شد، تولّی و تبرّی از بین برود، بلکه مصالحی ایجاب میکند صلحی صورت گیرد، چنانکه گفته شده در صلح خیر است؛ بنابراین، این مصالح و توافقها نافی تولّی و تبرّی نمی شود زیرا به تعبیر قرآن «در حقيقت مؤمنان با هم برادرند»برای همین اولویت ما ارتباط حداکثری با کشورهای مسلمان بویژه کشورهای همسایه است که رهبر معظم انقلاب نیز بر آن تأکید دارند. اما در عین حال برای حفظ دین و انقلاب و نظام ممکن است بعضا صلح و توافقی نیز صورت پذیرد. صدور پیام تاریخی غدیر چه ضرورتی دارد ؟- ما در هر شرایطی باید اعتقاداتمان را بیان کنیم و هیچ کجا نباید عقب بنشینیم مگر جایی که تقیه ضرورت داشته باشد و این واجب است و در زمان ائمه (ع) نیز بوده و امروز نیز هست؛ البته این بدان معنا نیست که کار اختلاف برانگیز و تشنج زا کنیم، بلکه باید بیان اعتقادات و تبلیغ و ترویج آن هدف ما باشد، زیرا این بیان غدیر بوده و تبیین حقانیت غدیر در تبیین معارف اهل بیت (ع) نهفته است. منبع:قدس211008