07 تير 1401 29 ذی القعده 1443 - 56 : 02
کد خبر : ۶۲۶۷۰
تاریخ انتشار : ۰۸ مهر ۱۳۹۴ - ۱۵:۵۷
واقعه غدیر خم و زندگی امروز مسلمانان در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام کاشانی
بنی‌امیه کاری کرد که مردم جرات نکنند، روایتی از غدیر نقل کنند. همچنین این قوم سنت دشنام دادن به امیرالمومنین را رواج داد.

عقیق: ماجرا به همان سادگی که صاحب‌ منصبان فکر می‌کردند ختم به خیر نشد. آنها نمی‌دانستند که با نپذیرفتن ولایت امیرالمومنین(ع) مسیر تازه‌ای برای اسلام انتخاب می‌کنند. فکر می‌کردند همه چیز با به قدرت رسیدن و در دست گرفتن حکومت تمام می‌شود. به نظر خودشان فقط می‌خواستند خلافت به دیگر خاندان قریش هم برسد. دیگر تصور نمی‌کردند بعد از آن هم قرار است حوادث و مشکلاتی اتفاق بیفتد ولی افتاد. به‌گونه‌ای که تا قرن‌ها هم در جهان اسلام ادامه داشت. حالا امروز مسلمانان زیادی تاوان اشتباه 1400 سال پیش را پس می‌دهند؛ به‌طوری ‌که در عصر حاضر در هر گوشه‌ای از این دنیا افرادی هستند که دنبال نوری می‌گردند که با آن عقیده و باور و دل و اندیشه‌شان را روشن کنند. اما در این میان آنقدر بیراهه برای آنها وجود دارد که دیگر شناخت راه اصلی مانند پیدا کردن مورچه در سیاهی شب است. راهی که با پذیرفتن ولایت مولا می‌توانست تا خود مقصد مانند روز روشن و مستقیم بماند. واقعه غدیر خم تنها یک واقعه تاریخ گذشته نیست بلکه به قول حجت‌الاسلام حامد کاشانی هنوز خطر نپذیرفتن ولایت روز غدیر تا بیخ گوش‌ ما شنیده و دیده می‌شود. کارشناس جریان‌های تکفیری و پژوهشگر تاریخ اسلام از پیامدهای غدیر خم از گذشته تا امروز مي‌گويد و حرف‌های خواندنی زیادی برای ما دارد.

*غدیر در اسلام از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. دلیل اهمیت این واقعه چیست و چرا غدیر عید مهمی برای ما مسلمانان به‌شمار می‌آید؟

یکی از موضوعاتی که نبي مکرم اسلام(ص) در دوران نبوت برای آن تلاش جدی کرد این بود که همه مسلمانان در جهان اسلام بدون در نظر گرفتن رنگ‌، قومیت و نژادها منسجم و با وحدت زیر پرچم یک امام عادل و صاحب شرایط خاص اداره شوند. با ذکر این نکته روشن است که نزدیک شدن به غدیر، وحدت و دور شدن تفرقه‌افکنی را ایجاد می‌کند. دلیل دوم، اهمیت غدیر به روایتی که در منابع مهم اهل تشیع و تسنن از پیامبر نقل شده بازمی‌گردد. آن حضرت فرموده اگر فردی بدون بیعت با امام، یا بدون شناخت از امام خود بمیرد به مرگ جاهلی مرده». براساس همین موضوع در جهان اسلام پیامبر(ص) در غدیر خم مصداقی را که شرایط امامت را داشت معرفی کرد و فرمود باید تحت فرمان چنین شخصی قرار بگیرید. دلیل دیگر اهمیت و جایگاه غدیر در اسلام به خاطر بحث اکمال دین است. در منابع اهل سنت نقل است که یهودیان نزد خلیفه دوم می‌رسند و می‌گویند اگر آیه اکمال دین شما در آیین ما نازل می‌شد، ما همان روز را جشن می‌گرفتیم. چون وقتی خدا می‌فرماید دینم را کامل و نعمتم را تمام کردم یعنی امروز به این دین راضی هستم. پس حالا دیگر می‌توان فاکتورهایی پیدا کرد که مجموعه آن مورد رضایت پروردگار قرار بگیرد. این موضوع از این جهت مورد توجه است که مسلمانان بدون تکلیف رها نشده‌اند.

پس می‌توان گفت وحدت یکی از پیام‌های اصلی غدیر است. فاصله گرفتن از این موضوع چه پیامدهایی برای اسلام داشت؟

همان‌طور که گفتم پیامبر(ص) برای وحدت اسلامی مصداق تعیین کرد اما برخی این مصداق الهی را نپذیرفتند. از طرفی حکومت برای اداره جامعه یک ضرورت بدیهی است. به همین دلیل، همان افراد برای جامعه حاکم تعیین کردند اما در این میان کسانی انتخاب شدند که شرایط اولیه‌ای را که پیامبر برای امامت قرار داده بود نداشت. یعنی افرادی در مقام حکومت‌داری نشستند که به هیچ عنوان معیارهایی چون عدالت و اجرای احکام اسلامی را پیاده نمی‌کردند. برای همین اساس همان افرادی که ولایت اميرالمومنين(ع) را نپذیرفتند ناگزیر شدند معیارهای اسلامی را برای امامت پایین‌ بياورند. یعنی فتوا دادند که نیازی نیست امام عادل، باتقوا، دین‌شناس و... باشد. این اتفاق باعث شد به مرور زمان شرایط ابتدایی حکومت‌داری اسلامی از دست برود و دورانی برسد که افرادی همچون یزید و ولید که حوض‌های شراب در دارالحکومه داشتند و حرمسراهایی را برای خود ساخته بودند، حاکم مسلمانان شوند. به نوعی برای توجیه کردن قبای خلافت به تن هر کسی، معیارهای اسلامی تغییر می‌کرد. این تغییر به احکام دین هم رسید چراکه عالم اسلامی تحت سیطره حاکم قرار می‌گرفت. حاکم هم برای خود این حق را قائل می‌شد که حتی در احکام دین هم ورود کند. بر همین اساس احکام ابتدايی اسلامی مانند احکام وضو، نماز و روزه را تغییر می‌داد. این موضوعی نیست که منابع تشیع آن را ذکر کرده باشند بلکه ابوزهره که از اساتید برجسته‌ مصر است، نقل می‌کند که اسلام احکام اولیه خود را از دست داده بود. اسلام امروز هم همین‌طور است. اکنون احکام الهی با نظر حاکمانی چون حسنی مبارک یا ملک عبدالله هماهنگ است. البته دور شدن از غدیر پیامد اختلاف و رقابت‌ بین قوم‌ها را هم داشت. به‌گونه‌ای که در برابر جبهه حق امیرالمومنین و مصداق الهی غدیر جنگ‌های جمل، صفین، بنی‌امیه و... صورت می‌گیرد. مشخص است همین اختلافات به شدت وحدت جامعه را از بین می‌برد. این اختلافات و تفرقه‌ها همچنان تا قرن چهارم که بنی‌عباس که ادعای حاکميت جهان اسلام ‌را کرد، ادامه داشت. البته این موضوع فقط یک ادعا بود. چون خلیفه، ‌عباسی مصر، ایران و خراسان را در دست نداشت. بعد از آنکه مغول‌ها، بنی‌عباس را شکست دادند تا امروز که بیش از 800 سال می‌شود غیر از تشیع که اعتقاد به امامت از دیدگاه رسول‌الله(ص) دارند، حتی مدعی امامت هم در جهان اسلام تسنن نداریم. حالا این سخن را با گفته‌های قبل که پیامبر(ص) فرمود كسي که امام نداشته باشد کافر است و به مرگ جاهلیت می‌میرد، مقایسه کنید! افرادی مانند ابن تیمیه 200 سال بعد از این ماجرا می‌گوید نمی‌دانیم چگونه این مشکل را حل کنیم. یعنی افرادی که از غدیر و ولایت امیرالمومنین فاصله گرفتند، در وادی‌اي افتادند که اکنون 800 سال است پاسخی برای آن ندارند.

*واقعه غدیر در جهان امروز تاثیر دارد یا فقط یک مسئله تاریخ مصرف گذشته است؟ 

برای پاسخ دادن به این سوال باید همچنان بحث تاریخی را ادامه دهم تا به پیامدهای امروز دور شدن از غدیر برسم. وقتی ظالمان به تخت حکومت نشستند، فقها مجبور شدند قیام کنند. درواقع با روی کار آمدن افراد ظالمی مانند یزید، ولید، ‌مروان به عنوان حكام و کشته شدن هزاران نفر به دست آنها به این معنا می‌رسیم که دیگر باید با عدالت خداحافظی کرد. همان‌طور که خودشان هم گفتند امام اگر عادل باشد خوب است وگرنه مشکلی نیست. حتی این گزاره‌ را هم درست کردند که پشت هر امام فاسقی می‌توان نماز عید فطر خواند، خطبه نماز جمعه گوش داد و زکات پرداختند. نتیجه این تفکر در دوران معاصر باعث شد با کشته شدن صدام بعضي از کشورها 40 روز عزای عمومی اعلام ‌کنند. یا اینکه وقتی مردم مصر خواستند علیه حسنی مبارک قیام کنند، الازهر مصر مجبور شد فتوا دهد که قیام حرام است. یعنی قیام مردم مصر که برای آزادی حقوقشان در مقابل این مستکبر بود یک قیام ضداسلامی شد. سپس قیام علیه محمد مرسی و بعد عبدالفتاح سیسی حرام شد. یعنی حاکمان اعتقاد دارند هر حاکمی که بر تخت قدرت می‌نشیند خوب است و مردم باید با کنار بیایند. با این حساب، جوانی که دنبال اعمال آرماني و حماسی است و دنبال دینی است که پاسخ نیازهایش باشد، این تفکر ظلم‌پذیر را نمی‌تواند قبول کند. پس دین اسلام هم اعتباری برایش نخواهد داشت.

*اما تشیع می‌تواند پاسخی برای نیازهایش داشته باشد؟

بله اما مشکل اینجاست که اگر یک برادر غیرشیعی بخواهد پیرو شیعه شود، محدودیت‌های بسیاری خواهد داشت. در صورتی‌که اگر بخواهد سلفی شود، هیچ‌ مانعی برایش به وجود نمی‌آید. اصلا جریان داعش هم به همین موضوع ارتباط پیدا می‌کند. جهان استکبار وقتی دید بسیاری از جوانان مذهبي و باایمان با توجه به اینکه شیعیان حاکم ظالم را قبول نمی‌کنند و به سمت تشیع جذب می‌شوند، از جریان سلفی استفاده کرد و داعش را به وجود آورد چراکه داعش نسخه تقلبی تشیع درون وهابیت است. یعنی داعش برای اولین ‌بار گفت ما امام ظالم را قبول نداریم و ما گروهی هستیم که قرار است در آخرالزمان با ظهور مهدی موعود(عج) با کفار برای رسیدن به عدل‌ و داد بجنگیم. از آنجا که می‌خواهیم عدالت و عزت را به جامعه مسلمین بازگردانیم همه سلایق، رنگ‌ها، نژادها برای ما مساوی هستند. یعنی دقیقا شعارهای پیامبر را سر دادند. این شعارها نسخه خوبی برای جوانانی است که مصرانه دنبال یک جریان ظلم‌ستیز، شورانگیز و عدالت‌خواه مطابق با فطرتشان هستند. دور شدن از غدیر، فقری در جامعه اسلامی درست کرده که امروز گروهك داعش به راحتی جوانان زیادی را به سمت خود جذب می‌کند. به نوعی غدیر، يك مسئله تاریخی فراموش شده نیست، بلکه پیامد این واقعه را هنوز تا بیخ گوشمان حس می‌کنیم. عبدالکریم شهرستانی در کتاب «ملل ‌و نحل» گفته: «تنها اختلافی که بین مسلمین ایجاد شد، موضوع امامت بود و در هیچ موضوعی به این اندازه خون ریخته نشد». حالا شهرستانی نیست که ببیند 700 سال بعد از او هم این خونریزی‌ها ادامه دارد.

پس با این روند پافشاری‌ها و تعصبات برای نپذیرفتن غدیر بیشتر و محکم‌تر از پیش وجود دارد؟

البته خود ما در این جریان مقصر هستیم. چون در تبلیغات بسیار ضعیف عمل کرده‌ایم. در منابع عام موارد مسلم و بدیهی غدیر با منابع ما شیعیان بسیار متفاوت است. اگر کسی به منابع ما اعتماد کند، امامت امیرالمومنین(ع) مثل روز روشن و مسلم می‌شود اما در منایع عام آنقدر تحریف صورت گرفته که تنها عبارت «من کنت مولاه و فهذا علی مولاه» باقی مانده. یعنی یک جوان غیرشیعی در منابع رسمی خود هیچ‌یک از اتفاقاتی را که در غدیر رخ داده پیدا نمی‌کند. اگر ما تلاش کنیم با تبلیغات، راه درست را نشان دهیم، حتما این تعصبات کمتر می‌شود. بايد یادآوری کنیم كه دور شدن از غدیر چه پیامدهای داشته و شما مجبور شدید سال‌ها زیر پرچم حاکمان ظالمی زندگی کنید که به نام اسلام حکومت می‌کردند. حتی به همین عبارت «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» اصلا عمل نشده. حالا که بحث به این نقطه رسید، نکته‌ای را می‌خواهم عرض کنم که به بحث نقد سالم کمک می‌کند. من گاهی با برادران غیرشیعی صحبت می‌کنم و می‌گویم اصلا بحث امامت امیرالمومنین را کنار بگذارید و فرض کنید پیامبر(ص) چنین سخنی را نفرموده. اگر منظور پیامبر دوستی باشد پس نباید با امام علی(ع) دشمن بود. یعنی به گفته پیامبر اگر علی را دوست نداشته باشید، پیامبر را هم دوست نخواهید داشت. خود بزرگان اهل تسنن معتقدند اطاعت نکردن از جمله‌ای که یقینا از پیامبر باشد کفر محسوب می‌شود. در صورتی‌که به جمله «من کنت مولاه...» که دقیقا عبارت پیامبر است، عمل نشده. چطور ممکن است كسی همچون معاویه دوست امیرالمومنین باشد و هزاران نفر از طرفداران آن حضرت را بکشد یا افرادی که در جنگ جمل و صفین مقابل امیرالمومنین(ع) قرار گرفتند چه کسانی بودند؟ ابوزهره استاد تاریخ مصر در دو کتاب خود نقل كرده: بنی‌امیه کاری کرد که مردم جرات نکنند، روایتی از غدیر نقل کنند. همچنین این قوم سنت دشنام دادن به امیرالمومنین را رواج داد. در عصر امروز چطور ممکن است مسلمانی، هم معاویه و هم امیرالمومنین را دوست داشته باشد اما شما به حاکمیت همه صحابه اعتقاد دارید؟ حتی صحابه‌ای که با امام علی(ع) دشمن بود. به نظر من اگر این موضوعات مودبانه و در یک فضای باز و دلسوزانه مطرح شوند، بسیاری از موضوعات حل می‌شوند.

*در حال حاضر این فضا وجود ندارد؟

با توجه به جریانات تشیع انگلیسی که کینه‌ورزی‌ و جریان داعش که خونریزی را توسعه می‌دهند، متاسفانه زمینه بحث را بسیار کمرنگ کرده. برای همین می‌گویم نیازمند تبلیغات زیادی هستیم ولی متاسفانه کم‌کار هستیم؛ به‌گونه‌ای که حتی چند مقاله خوب هم ترجمه نکرده‌ایم و این موارد لای کتاب‌ها باقی مانده. یا چاپ کتاب برجسته «الغدیر» هنوز کامل نشده. ما در تبلیغات انگار سنگ تراش نخورده‌ای را روی انگشتر سوار کرده‌ایم. این حداقل توجه به میرات گرانبهای ولایت است. در صورتی که غدیر پتانسیل آن را دارد که جهان را تحت تاثیر منطق و حق قرار دهد. ما نباید فقط روز عید غدیر، شیرینی پخش کنیم. باید گوهر ناب غدیر را به‌عنوان وحدت اسلامی مطرح کنیم. وقتی از سوی ما حرفی زده نشود، مشخص است که جوانان به سمت ‌و سوی دیگری کشیده خواهند شد. اینکه مقام معظم رهبری به جوانان غرب نامه می‌نویسند همین را می‌خواهند بگویند که ما همه دین را به دنیا نگفته‌ایم.

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: