فاجعه مصیبتبار روز عید سعید قربان در صحرای منا که به جان باختن و جراحت هزاران نفر از حجاج بیتاللهالحرام انجامید و مسلمانان جهان و به ویژه مردم مسلمان ایران را در سوگ و ماتم فرو برد، یکبار دیگر صلاحیت حکام سعودی در اداره حرمین شریفین و فراتر از آن حاکمیت بر سرزمین وحی را زیر سؤال برد.
طی چند دهه اخیر در اغلب سالها، این مناسک عظیم اسلامی که مظهر وحدت و انسجام مسلمانان جهان است با یک حادثه تلخ اعم از آتشسوزی چادرها، فروریختن پل، خفگی حجاج در تونلها و چندین بار جان باختن حجاج در اثر ازدحام جمعیت در مراسم رمی جمرات و ... همراه بود که شاید تلخترین آن کشتار حجاج بیتالله الحرام در سال 1366 و دو حادثه امسال باشد. در تمامی این حوادث رژیم غاصب آلسعود، بدون آنکه به هیچ مرجعی پاسخگو باشد، به سادگی از فرجام این حوادث تلخ عبور کرده و به دلیل حمایت و پشتیبانی قدرتهای سلطه و غصب درآمدهای عظیم نفتی عربستان، با فشار، سران ضعیفالنفس برخی کشورهای اسلامی را تطمیع و به حیات خود ادامه میدهند.
اما این حوادث و تحولات از چند بعد قابل بررسی است:
1 ـ حادثه روز پنجشنبه نشان داد که سعودیها توان اداره حرمین شریفین را نداشته و به دلیل حکومت طایفگی، مناصب مهم و حساس مانند اداره حرمین شریفین به شاهزادگان سعودی صرفاً به دلیل وابستگی به این خاندان محول شده است. اگرچه روشن شدن ماهیت اصلی این حادثه نیازمند بررسی از سوی یک تیم بیطرف و صالح از میان کشورهای اسلامی است، اما گزارشهای اولیه نشان میدهد که استفاده از گذرگاههای تنگ برای دسترسی به جمرات، مسدود کردن برخی گذرگاهها برای عبور شاهزادگان سعودی، کاهش مأموران امنیتی و انتظامی نسبت به سالهای گذشته و اعزام آنها به جنگ یمن، از دلایل اصلی بروز این حادثه تلخ است و این در حالی است که کمبود امکانات پزشکی در بیمارستانهای مستقر در منطقه از دلایل دیگر افزایش میزان کشتهها در این حادثه است. این در حالی است که به رغم وجود ظرفیتهای مناسب در ستادهای دیگر کشورهای اسلامی، سعودیها هیچگاه نخواستهاند از این ظرفیتها استفاده کنند و ...
2 ـ مؤلفه دوم که به توان سعودیها در مواجهه با تحولات منطقهای بازمیگردد، درگیر بودن سعودیها در چندین پرونده بحرانی در سطح منطقه است. فجایعی که طی شش ماه اخیر حکام آلسعود بر مردم مظلوم یمن تحمیل کردهاند، بسیار فراتر از توان نظامی و دفاعی این رژیم است. سعودیها در آغاز بحران یمن به امریکاییها وعده داده بودند که در عرض یک هفته قادر خواهند بود با سرکوب مردم یمن، مقاومت نیروهای مردمی را در این کشور از بین برده و زمینه بازگشت مجدد سلطه سعودیها از طریق حکام دستنشانده در این کشور را فراهم کنند. اما این اتفاق به رغم همراهی محدود برخی از شیخنشینهای منطقه نظیر امارات، با فرسایشی شدن طی شش ماه گذشته، عملاً تمام توان سعودیها و امریکاییها و برخی کشورهای دیگر منطقه را درگیر خود کرده و به طور طبیعی حکام جدید آلسعود که محوریت برخی مناصب حساس را به جوانهای ماجراجو و کمتجربه واگذار کردهاند، توان مدیریت خود در داخل را از دست دادهاند و این در حالی است که دخالت سعودیها در ماجرای لبنان، سوریه، عراق و ... و دیگر مناطق بحرانی جهان اسلام، بخشی از ظرفیت این کشور را درگیر خود کرده است. در ماجرای تحریم نفتی ایران نیز، سعودیها با هماهنگی امریکاییها، با افزایش تولید نفت و کاهش قیمت آن، اگرچه تضعیف توان اقتصادی ایران را دنبال میکردند ولی تردیدی در این نیست که این عمل نابخردانه، علاوه بر ضرر عظیم به کشورهای صادر کننده نفت که عمدتاً کشورهای اسلامی را تشکیل میدهند، نفت عربستان را نیز به ثمنبخس به تاراج دادهاند چراکه این اقدام قیمت نفت را از 140 دلار به 40 دلار رساند.
3 ـ موضوع دیگری که در سالهای اخیر سبب بحران در کشورهای اسلامی گردیده و به وهن اسلام و مسلمانان انجامیده است، موضوع افراطگری و تکفیر است که سرمنشأ آن حکام آل سعود و روحانیون وهابی حاکم و مدارس دینی در این کشور هستند. ماجرای تکفیر در سالهای اخیر که به ظهور پدیدههایی همچون القاعده و داعش انجامیده است، ریشه در کانونهای فکری و تصمیمگیری این رژیم دارد. این پدیده اگرچه اکنون به دلیل رشد غیرقابل تصور آن به تهدیدی برای خود این رژیم تبدیل شده است، اما طبعاً حکام آلسعود نمیتوانند از زیر بار آن شانه خالی کنند.
حوادث و تحولات مذکور نشان دهنده عدم صلاحیت حکام آل سعود در سرزمین وحی است، تصمیمگیری در مورد سرنوشت آنها اگرچه به اراده مردم در این سرزمین بازمیگردد، اما در زمینه نحوه اداره حرمین شریفین و مناسک عظیم حج نیازمند بهرهگیری از ظرفیت دیگر کشورهای جهان اسلام است. به نظر میآید پس از پایان مراسم حج امسال اصلیترین وظیفه دولت جمهوری اسلامی باید پیگیری این امر از طریق سازمان کنفرانس اسلامی و دیگر نهادهای بینالمللی جهان اسلام باشد.