امروز سه شنبه ۸ ذيحجة مصادف با خروج امام حسين (ع) از مكه معظمه در سال ۶۰ هجري قمري است.
عقیق: پس از آنكه امام حسين (ع) با در خواست مكرر استاندار مدينه مبني بر بيعت با يزيد بن معاويه رو برو گرديدو بنا چار از اين شهر خارج و وارد مكه معظمه شد، به مدت چهار ماه و چند روز در جوارخانه امن الهي اقامت گزيد و در اين مدت با دعوت مسلمانان مبارز برخي از مناطق اسلامي، به ويژه شيعيان كوفه مواجه شد و براي پاسخ گويي به درخواست آنان، پسرعمويش مسلم بن عقيل (ع) را جهت هماهنگي انقلابيون و زمينه سازي نهضت بزرگ، به كوفه ارسال نمود و چون مسلم بن عقيل با استقبال شايان مردم كوفه مواجه شد، براي آن حضرت نامهاي فرستاد و او را براي رفتن به شهر كوفه دعوت كرد. امام حسين (ع) تصميم داشت كه پس ازپايان مراسم حج، به سوي كوفه رهسپار شود، ولي به وي خبر داده شد كه يزيد بن معاويه، تعدادي از مزدوران خود به فر ماندهي عمروبن سعيدبن عاص را به بهانه حضور در مراسم حج، به مكه فرستاد تا در هنگام مراسم حج، امام حسين (ع) را دستگير كرده و به نزد يزيد در شام بفرستد ويا اينكه ناجوانمردانه وي را در هنگام عبادت ترور كرده وبه شهادت برساند. امام حسين (ع) براي خنثي كردن توطئههاي دشمن حيله گر، ناچار شد در تصميم خويش تجديد نظر كند. بدين جهت حج خود را تبديل به عمره كرد و پس از پايان أعمال عمره، از حالت احرام بيرون آمد و در هشتم ذي حجّه، يعني دو روز پيش از عيد سعيد قربان، از مكه عازم كوفه گرديد. (۱) يزيد بن معاويه از يك سو جاسوسان و مزدوران خويش را براي دستگيري ويا كشتن آن حضرت به مكه اعزام كرد و از سوي ديگر با واسطه قرار دادن افراد موجّه و سرشناس، مانع خروج آن حضرت از مكه ميگرديد. وي، نامهاي براي عبدالله بن عباس فرستاد و از او درخواست كرد كه مانع قيام امام حسين (ع) شده و او را به سكوت و آرامش دعوت كند، در غير اين صورت، بدون در نظر گرفتن ملاحظات خويشاوندي بااو برخورد خشن خواهد كرد. عبدالله بن عباس به نزد امام حسين (ع) رفت و او را به ماندن در مكه و خويشتن داري دعوت كرد، ولي آن حضرت، اعتنايي به مصلحت انديشيهاي وي نكرد و بر تصميم خود تأكيد نمود (۲) غير از عبدالله بن عباس، افرادي ديگر چون محمدبن حنفيه، عبدالله بن عمر وعبدالله بن جعفر نيز آن حضرت را از قيام بر ضد يزيد و رفتن به سوي عراق بر حذر نمودند. تنها عبدالله بن زبير وي را تشويق به رفتن ميكرد، تا زمينه را براي خود نمايي وي فراهم شود. چون با وجود ابا عبدالله الحسين (ع) در مكه معظمه، كسي اعتنايي به عبدالله بن زبير نميكرد. ولي امام حسين (ع) بدون توجه به توصيه و تشويق ديگران (ع)، تصميم خود را گرفته بود و بر اساس آن، به همراه خانواده و ياران وهمراهان خويش از مكه خارج شد و به سوي عراق رهسپار گرديد. (۳) يحيي بن سعيد از جانب برادرش عمرو بن سعيد، مأموريت يافت كه آن حضرت را از حركت به سوي كوفه باز دارد و وي را به مكه برگرداند. ولي تلاش و اصرار وي نيز بيفايده بودوامام حسين (ع) بدون اعتنا به تهديدات او به حركت خويش ادامه ميداد. آن حضرت، از مكه تا توقف درسرزمين كربلا، چند منرل را طي كرد كه برخي از آنهابدين نام ميباشند: تنعيم، ذات عرق، حاجز، زرود، ثعلبيه، زباله، بطن عقبه، شراف، عذيب هجانات، قصر بني مقاتل و كربلا. سفر آن حضرت از مكه معظّمه به سر زمين كربلا حدود بيست و پنج روزادامه يافت و در روز دوم محرّم سال ۶۱ قمري، با اصرار حرّبن يزيد، فرمانده لشكر عبدالله بن زياد وارد سرزمين كربلا شد و در آنجا خيمههاي خويش را بر پا نمود. (۴) پی نوشت ها: ۱- الإرشاد [شيخ مفيد]، ص۴۱۴ ۲- ترچمةالحسين و مقتله [محمد بن سعد بصري]، ص ۵۹ ۳- الفتوح [ابن اعثم كوفي]، ص۸۳۷ و ص۸۶۷ ۴- نك: الارشاد، ص۴۱۴؛ الفتوح، ص۸۷۱ و منتهي الامال [شيخ عباس قمي]، ج۱، ص۳۲۰ منبع:حج 211008