جواني كه نميتواند ازدواج كند، چگونه خود را از خطرات دور سازد؟ آيا دير ازدواج كردن گناه نيست؟
مطمئناً غريزه جنسي از نيرومندترين غرايز در وجود انسان است كه خداوند آن را در وجود وي قرار داده و اهداف و مصالح خاصي نيز بر آن مترتب است. به خاطر وجود همين غريزه نيرومند است كه انسان گرايش به جنس مخالف مي يابد و با همه مشكلاتي كه وجود دارد يا تصور مي شود، به ازدواج روي مي آورند و حاضرند بسياري از سختي ها و مشكلات را به خاطر آن تحمّل كنند يا برخود هموار نمايند و از بسياري از خواسته هاي خود يا خودخواهي ها بكاهند. در توضيح المسائل آمده: اگر كسي به جهت زن نداشتن به گناه مي افتد، بر او واجب است ازدواج كند.
در بسياري مواقع عدم امكان ازدواج، مشكل بودن آن از طرف خودمان است، يعني دختران يا پسراني كه مي خواهند ازدواج كنند، سخت گيري هاي بي موردي دارند كه با توجه به اهميت اين مسئله بايد تعديل شده و آرزوها و خواسته ها را كمتر نمايند. بعضي از مشكلات مربوط به فرهنگ جامعه است يا از طرف پدر و مادر و خواسته هاي غير منطقي كه دارند، تحميل مي شود و يا به نوعي در ذهن اشخاص القا مي شود كه رفع اين مسائل نيز نياز به تلاش جوانان دارد تا زمينه هاي مناسب و مساعد را آماده سازند.
در هر حال جوانان هستند كه بايد براي خود چاره اي بينديشند كه آيا خويش را تسليم گناه با همه عواقب و دور شدن از رحمت الهي كنند، يا اين كه زمينه و شرايط ازدواج را فراهم آورندو يا اگر در مدتي كه اين زمينه فراهم نيست، عفت و پاكدامني را پيشه سازند، در عين حال كه به فكر ايجاد زمينه و آمادگي هستند. پيامبر اسلام فرمود: "از گروه جوانان، هر يك از شما كه قدرت ازدواج دارد، حتماً اقدام كند، زيرا بهترين وسيله است كه چشم را از نگاه هاي آلوده و عورت را از بي عفتي محافظت مي كند".(۱)
در عين حال قرآن مجيد راه مقابله با طغيان غريزه جنسي را در صورت فراهم نبودن زمينه ازدواج، عفت پيشگي و يا خويشتن داري در امور جنسي مي داند و مي فرمايد: "آن ها كه وسيله ازدواج ندارند، بايد عفت پيشه كنند تا خداوند آنان را به فضلش بي نياز كند".(۲) البته اين امر، نياز به مقاومت دارد كه در روايات به عنوان جهاد اكبر مطرح شده است.
تسهيل كنترل غريزه جنسي در گرو اموري است:
۱ـ طرد افكار شيطاني: مشكل ترين مرحله رويارويي با انحراف جنسي، سالم سازي انديشه و پرهيز از افكار شهوي است. امام علي(ع) مي فرمايد: "كسي كه در اطراف گناه بسيار بينديشد، سرانجام به آن كشيده خواهد شد".(۳)
۲ـ پر كردن اوقات فراغت با مطالعه، تفريح، مسافرت و غيره.
۳ـ كنترل چشم: نگاه راهبر دل و دام شيطان و بذر شهوت است. براي مهار غريزه جنسي بايد از ديدن آن چه كه ميل جنسي را تحريك مي كند خودداري كرد. امام علي(ع) مي فرمايد: "بهترين عامل رو گرداني از شهوات، فروبستن چشم ها است".(۴)
۴ـ عدم آميختگي زن و مرد: همنشيني زن و مرد و همسخن شدن و خلوت كردن با يكديگر زمينه لغزش را فراهم مي كند.
۵ـ كم خوري: يكي ديگر از راه هاي كنترل غريزه جنسي، دوري از پرخوري است. از اين رو در روايات اسلامي از روزه داري به عنوان عامل تعديل غريزة جنسي ياد شده است.
پيامبر اكرم(ص) مي فرمايد: "اي جوانان، هر يك از شما قدرت ازدواج دارد، ازدواج كند و اگر قدرت ندارد روزه بگيرد، زيرا روزه گرفتن براي كنترل شهوت مفيد است".(۵)
۶ـ يكي از راه هاي آرام كردن طوفان غريزه جنسي در انسان، ورزش و فعاليت بدني است، زيرا ورزش مقدار فراواني از انرژي هاي بدني و فكري انسان را به خود اختصاص مي دهد و از مسايل ديگر كم مي كند.
۷ـ آخرت گرايي: توجه به پاداش اخروي دربارة كساني كه دامن خود را از گناه پاك داشته اند. امام علي(ع) مي فرمايد: "كسي كه به بهشت علاقه دارد، خواهش هاي نفس و شهوات را فراموش كند".(۶)
۸ـ ياد مرگ: رسول خدا(ص) اصحاب خود را درباره مرگ بسيار سفارش مي كرد و مي فرمود: "زياد مرگ را ياد كنيد، زيرا ياد مرگ شكننده لذات نفساني و مانع ميان تو و شهوات است".(۷)
علاوه برآنچه گفته شد بايد اين امور را رعايت كند:
۱- خود را از محيطها و موقعيتهاي تحريك آميز دور نگه دارد و از خلوت گزيني اجتناب ورزد؛
۲- از پوشيدن لباسهاي تنگ و چسبنده خودداري ورزيده و از تماس و لمس نمودن اعضاي بدن خود ياديگران شديداً دوري گزيند؛
۳- از نگاه به نامحرم و چشم چراني خودداري ورزد؛
۴- تخيلات و تفكرات خود را كنترل كند و بداند هر آن چه به ذهن و انديشه اش مي گذرد، خداوند به آن آگاه است و در اين زمينه مسئوليت دارد و بايد تنها به عقل و قوانين شرعي كه تأييد مي كنند بينديشد تا رستگار شودزيرا تخيّلات و تصوّر درباره مسايل جنسي و شهوت آلود منجر به تحريك هاي مداوم گرديده و نيروي حيات رااز بين برده و انسان را از مسائل حقيقي و واقعي زندگي باز مي دارد؛
۵- با توجه به اينكه دوران جواني، دوران پر شور و حساس عمر به حساب مي آيد، شايسته است كه جوان با برنامه ريزي دقيق براي اوقات شبانه روزي به ياري كار و تلاش مداوم در زمينه هاي تحصيلي و علمي و مطالعاتي و كارهاي ذوقي و تفريحي حداقل زمان لازم را به خوابيدن اختصاص دهد و زماني به بستر رود كه خواب بر او مستولي شده و زود به خواب رود؛
۶ -با اشتغال به مطالعه كتب سودمند و مراجعه به كتابخانه ها در اوقات فراغت، زمينه موفقيت تحصيلي آينده خود را فراهم سازد؛
۷- در تيم ها و گروه هاي ورزشي شركت فعال داشته باشد و نيز در فعاليت هاي تربيتي، فرهنگي و مذهبي شركت كنيد؛ زيرا اين اشتغالات در افزايش ايمان و توفيق در ترك معاصي به وي كمك مي كند.
فعاليتهاي سالم و جهت دار سودمند، مقدار فراواني از انرژي هاي جوان را به خود اختصاص مي دهد و از تحريكهاي جنسي و شهوت انگيز جلوگيري مي نمايد، چرا كه مبتلايان به اين عادت زشت، بيشتر ميل به گوشه گيري دارند. شركت در فعاليت هاي تربيتي و اجتماعي و گروه هاي قرآن در مساجد و كتاب خانه ها وتماس با افراد مؤمن و پاك در تقويت روحيه و ايمان اين گونه جوانان بسيار مؤثر است؛
۸- رفت و آمد با دوستان خوب و مؤمن، نماز اول وقت، نماز با جماعت، پرهيز از دوستان و رفقاي بي بند وبار و منحرف؛
۹ -قبل از خوابيدن وضو بگيرد و سوره هاي قل اعوذ و آية الكرسي را بخواند؛
۱۰- اگر مي تواند هفته اي يك يا دو روز را روزه بگيرد؛
۱۱- در برنامه غذايي خود دقت كند و از مداومت در مصرف بعضي از خوردني هاي محرك و مقوّي وشهوت برانگيز خودداري كند؛
۱۲- تمايل ها و افكار خود را از توجه به خويشتن به سوي ازدواج و زندگي آينده معطوف سازد و بداند كه دير يا زود ازدواج مي كند و بايد آمادگي كامل داشته باشد؛
۱۳- همواره با ذكر و ياد خدا اُنس و الفت داشته باشد. خداوند در آيه ۲۸سوره رعد مي فرمايد: آگاه باشيدكه تنها با ياد خدا قلب ها آرامش مي يابد و هر كس از ياد خدا فاصله بگيرد زندگاني بر او سخت و دشوار خواهدشد. (۸)
پينوشتها:
۱. مكارم الاخلاق، ص ۱۰۰.
۲. نور (۲۴) آيه ۳۳.
۳. غررالحكم، ج ۵، ص ۳۲۱.
۴. همان، ج ۶، ص ۱۶۴.
۵. بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۲۰.
انتخاب يك شوهر چه شرايطي دارد؟
چون موقع ازدواج نزديك مي شود، بايد معيار انتخاب همسر را بدانيم تا آگاهانه و صحيح باشد. خلاصه اين بحث به اين منتهي خواهد شد كه بايد به گونه اي همسر انتخاب كرد كه با يكديگر (همشأن) و (متناسب) و به اصطلاح (كُفْو) باشند و به زبان ساده تر (با يكديگر جور درآيند). اگر اين شرط تأمين شود و اين هماهنگي و تناسب تحقيق يابد، امور و مشكلات قابل حل است.
به جرأت مي توان گفت بيشترين مشكلاتي كه در زندگي خانوادگي به وجود مي آيد، به خاطر اين است كه دخترو پسر به خطا رفته و همسر متناسب خود را انتخاب نكرده اند. چه بسيار همسراني كه به خاطر (هم سنخ نبودن) و (عدم تناسب) به تباهي و بدبختي كشيده شده اند. بسياري ازمشكلات و اختلافاتي كه در زندگي مشترك به وجود مي آيد، ريشه در انتخاب غلط همسر دارد.
جواني چه پسر و چه دختر بايد فكر كند و نگويد: "فعلاً ازدواج مي كنيم. اگر در آينده نتوانستيم باهم زندگي كنيم، با طلاق از هم جدا مي شويم"، بلكه فكر كند: "من مي خواهم همسري برگزينم كه يك عمر در كنار اوسعادتمندانه زندگي كنم".
نكته بسيار مهم در ازدواج، (دقّت) در انتخاب و (سهولت) در ازداج بايد باشد. حال به معيارها و ملاك ها وخصوصياتي كه در انتخاب همسر بايد مورد دقّت قرار گيرد و روي آنها بايد حساس بود، توجه مي كنيم:
۱- تديّن و دينداري به معناي واقعي : اين مسئله يكي از اركان مهم در انتخاب همسر است.
پاي بندي كامل به اسلام و آن را با جان و دل پذيرفتن و به آن عمل كردن، از جمله شرايط مهم دو جوان است كه مي خواهند ازدواج كنند. اگر يكي ديندار و ديگري بي دين يا بي توجه به مسائل ديني باشد، زندگي آن دو مقرون باخوشبختي نخواهد بود. انسان ديندار هرگز نمي تواند با همسر بي دين كنار بيايد، چون نقص بي ديني و لا ابالي گري هرگز قابل عفو و اغماض نيست.
در دستورهاي اسلامي به اين مسئله بسيار توجه شده است. پيامبر اكرم (ص) فرمود: "عليك بذات الدين؛ (۱) بر تو باد كه همسر ديندار بگيري".
باز در مورد ديگري فرمود: "هر كس با زني به خاطر ثروتش ازدواج كند، خداوند او را به حال خودش رها مي كند وكسي كه به خاطر زيباييش با او ازدواج كند، در او امور ناخوشايند خواهد ديد و كسي كه به خاطر دين و ايمانش با اوازدواج كند، خداوند همه آن امتيازات را برايش فراهم خواهد كرد".(۲)
۲- اخلاق نيكو نيز از ويژگي هايي است كه بايد در انتخاب همسر به آن توجه خاص كرد. البته منظور از اخلاق نيكو تنها خنده رويي و خوش خلقي نيست، بلكه صفات و اخلاق پسنديده در نظر عقل و شرع مي باشد.
پيامبر(ص) در اين مورد فرمود: "اذا جاءكم من ترضَوْن خُلْقَه و دينه فزّوجوه و ان لا تفعلوا تكن فتنةٌ في الارض و فسادٌ كبير؛ (۳) با كسي كه اخلاق و دينش مورد پسند باشد، ازدواج كنيد و اگر چنين نكنيد، فتنه و فساد بزرگي در زمين به وجود خواهد آمد".
حسين بن بشار طي نامه اي به امام رضا(ع) نوشت: خواستگاري براي دخترم آمده كه بد اخلاق است.
آيا دخترم را به او بدهم؟ امام (ع) در جوابش نوشت: اگر بد اخلاق است، دخترت را به او نده. (۴)
نمونه هاي اخلاق خوب، خوش زباني و خوش خُلقي و حق پذيري و لجاجت نكردن و تواضع و راستگويي و وقار و سنگيني و بردباري و صبر و حُسن ظنّ و با محبت و با عاطفه بودن و مؤدّب بودن و وفاداري و قناعت و از اين قبيل صفات است.
۳- شرافت خانوادگي: در ازدواج نه تنها مي خواهند دو نفر (پسر و دختر) با هم زندگي مي كنند، بلكه در حقيقت دو خانواده با هم ارتباط پيدامي كنند. اين نكته بسيار مهمي است كه در روايات بدان تصريح شده است.
پيامبر(ص) فرمود: "تزوّجوا في الحجر الصالح فانّ العرق دسّاس؛ (۵) در دامن و خانواده شايسته، ازدواج كنيد، زيرا نطفه (ژن ها) تأثير مي گذارند".
۴- عقل از شرايط اساسي طرفين در ازدواج است. عقل همانند نورافكني است كه جاده زندگي را روشن مي كند و شيب و فرازها را مشخص مي كند تا انسان در برابر آنها تصميم مناسبي بگيرد.
زن و شوهر، براي اداره صحيح و تربيت فرزنداني شايسته بايد به نيروي عقل و فهم مجهّز باشند. در اين جا عقل به معناي زيركي و توانايي اداره خانواده است. زوجي را كه انتخاب مي كنيد، بايد فرد باهوش و زيرك و عاقل وخوش فهم باشد.
۵- سلامتي جسمي و روحي. بعضي از بيماري هاي جسمي و رواني غير قابل درمان كه تحمل آن براي همسرسخت است.
توجه نكردن به اين مسئله ممكن است لطمه هاي سنگيني به زندگي بزند.
۶- زيبايي يكي از امتيازاتي است كه در شيريني ازدواج و سعادت زندگي زناشويي تأثير بسزايي دارد. زيبايي يك معيار و اندازه معيّن و استاندارد ندارد كه بشود افراد را با آن سنجيد، بلكه به سليقه افراد بستگي دارد؛ حتي ممكن است فردي در نظر كسي زيبا باشد و در نظر ديگري زشت. اگر انساني قيافه ظاهري و اندام همسرش را نپسندد و او را دوست نداشته باشد، ممكن است به طور ناخواسته به او ستم و جفا كند و از او بهانه و ايراد بگيرد و زندگي را براو تلخ نمايد. زيبايي همسر در حفظ و تقويت عفّت و ايمان همسرش تأثير دارد.
پيامبر اكرم (ص) فرمود: هنگامي كه مي خواهيد ازدواج كنيد، همان گونه كه در زيبايي صورت تحقيق مي كنيد، اززيبايي موي او نيز تحقيق كنيد. همين طور آراستگي و زيبايي مرد بر عفّت زن مي افزايد.
۷- همتايي و سنخيّت و تناسب در زوجين كه به آن (كفو) مي گويند و پيشتر به آن پرداختيم. تناسب بين زوجين در تمامي جوانب هر چه بيشتر باشد، زندگي بين آن دو زيباتر و سالم تر خواهد بود.
تناسب در علم و سواد و شرافت خانوادگي و دين و ايمان اخلاق و فرهنگ اجتماعي، هر چه اختلاف وناهماهنگي كمتر باشد و تناسب و كفائت بيشتر باشد، موفقيت در زندگي بيشتر است.
تذكر: وجود همه شرايط در يك فرد شايد بسيار نادر و كم باشد. گرچه در انتخاب همسر مراعات جوانب مذكورخوب و لازم است، اما شايد دقت و وسوسه زياد در اين مسائل گاهي به صلاح نباشد. بنابراين با تحقيق و دقت درموارد مذكور اگر خواستگاري به سراغ شما آمد، هر چه زودتر ازدواج كنيد كه دير شدن در اين امر و دقت و وسوسه زياد، عواقب ناخوشايندي دارد.
پينوشتها:
۱.وسائل الشيعه، ج ۱۴ ص ۳۰.
۲.همان، ص ۵۱.
۳.همان، ص ۵۱.
۴.بحارالانوار، ج ۱۰۰ ص ۲۳۵.
۵.علي اكبر مظاهري، جوانان، و انتخاب همسر، ص ۱۱۵ به نقل از مكارم الاخلاق.
*چرا ازدواج در اسلام به رغم شهوي بودن مقدس ميباشد؟
اولاً: بايد بدانيم كه خداوند در دنيا نعمت هايي براي انسان ها قرار داده و آنها را براي انسان ها پاكيزه و حلال قرار داده تا استفاده نمايند. خداوند هر آنچه را كه موجب لذت انسان مي شود، منع نكرده و انسان را از آن بازنداشته است. همان گونه كه در قرآن فرموده است : "قل من حرم زينة الله التي اخرج لعباده والطيبات من الرزق... ق. " (۱)بگو (اي پيامبر) چه كسي زيبايي ها و (لذت هاي دنيا) را كه خداوند براي بندگان خود قرار داده و روزي پاك و طيب را حرام كرده است. بگو آن براي كساني است كه مومن هستند.
پس اولاً نبايد نسبت به هر چيزي كه موجب لذت انسان مي شود، ديدگاه منفي داشت، همان گونه كه خوردن موجب لذت انسان مي شود (شهوت شكم)، اما براي حفظ و سلامتي انسان حتي گاهي واجب و لازم مي شود.
ثانياً: اگر اسلام به ازدواج اهميت قائل شده است به خاطر جنبه شهوي آن نيست، بلكه به دليل نتايج ارزش مندي است كه در پرتو آن به دست مي آيد.
ازدواج تنها براي ارضاي غريزه جنسي نيست بلكه علاوه بر آن، جنبه معنوي و سلامت روحي و رواني نيز دارد. ازدواج براي توليد انسان هاي پاك و بقاي نوع، اتخاذ انيس و مونس و شريك و مشاور در زندگي است. ازدواج براي تكميل معنويت و ياري براي رسيدن به اهداف عالي است. ازدواج براي تحكيم پيوند ها و پيمان هاي اجتماعي است كه اين جهت ها بايد مورد توجه قرار گيرد، هر چند ارضاي غريزه جنسي نيز اگر به انگيزه الهي انجام گيرد، ثواب اخروي دارد و باعث مي شود كه مرد و زن به گناه نيفتند و يا بر اثر فشار غريزه جنسي گرفتار عقده و ناراحتي روحي نشوند.
از نظر اسلام اهداف اساسي ازدواج عبارتند از:
۱ - رسيدن به آرامش:
در نظام الهي و فرهنگ قرآني، هدف اصلي از ازدواج رسيدن به آرامش روان و آسايش خاطر، پيمودن طريق رشد، دستيابي به كمال انساني و نزديكي به ذات حق است.
ترديدي نيست كه از تنهايي به درآمدن، همسر و همراه شدن، خانواده مستقل تشكيل دادن، ارضاي كششهاي نفساني و غرايز طبيعي و فرزند آوري از نتايج قهري ازدواج، نيز از مهمترين عوامل مؤثر در آرامش روان، آسايش فكر و جان و احساس رضامندي دروني است. (۲)
قرآن كريم در معرفي فلسفه ازدواج ميفرمايد: "و يكي (ديگر) از نشانه هاي خدا اين است كه از جنس خودتان همسراني براي شما آفريد تا در كنار آنها آرامش پيدا كنيد"(۳) خداوند در اين آيه و آيه ۱۸۹ اعراف، ضمن آن كه حقيقت زن و مرد را يك گوهر دانسته و هيچ امتيازي از لحاظ مبدأ آفرينش بين آنها قايل نشده، آرامش خاطر و روان را هدف ازدواج و زن را محور آرامش معرفي كرده است.
۲ - بقاي نسل:
يكي از اهداف جانبي ازدواج، فرزند آوري و بقاي نسل است.
امام سجاد(ع) وجود فرزند را از سعادت هاي انسان مي داند(۴). امام صادق(ع) يكي از معيارهاي مهم در انتخاب همسر را توان زاييدن فرزند معرفي ميكند (۵).
۳ - پاسخ به غريزه خدا دادي:
ازدواج پاسخي است خداپسندانه به خواسته غريزي انسان؛ زيرا خداوند در وجود انسان غريزه جنسي را قرار داده است.
۴ - حفظ عفت:
از هدف مهم ازدواج، حفظ پاكدامني زنان و مردان و جلوگيري از لغزشهاي گوناگون است، زيرا ازدواج تنها راه ارضاي طبيعي تمايل جنسي است، از اين رو پيامبر(ص) فرمود: "هر كس ازدواج كند، نيمي از دينش را حفظ كرده، پس بايد در نيم ديگر از خدا بترسد"(۶)
از ديدگاه اسلام ترك ازدواج و مجرد زيستن نه تنها فضيلتي محسوب نمي شود بلكه به عنوان يك نقيصه و منشأ از دست دادن بركات و آثار فراوان معنوي نيزشناخته شده است.
امام صادق(ع) مي فرمايد: " مردي نزد پدرم آمد. پدرم از او پرسيد: آيا زن داري؟ عرض كرد: ندارم. فرمود: دوست ندارم دنيا و آن چه در دنيا است مال من باشد، ولي شبي را بدون همسر به روز آورم. دو ركعت نماز مرد زن دار بهتر از نماز شب و روز مرد عزب است. آنگاه پدرم هفت دينار به او داد و فرمود:با اين پول ازدواج كن ".(۷)
در روايتي ديگر آمده است: زني خدمت حضرت باقر(ع) رسيد و عرض كرد كه ميل و رغبتم را براي ازدواج از دست داده ام! حضرت فرمود: چرا؟ عرض كرد: مي خواهم از اين جهت كسب فضيلت كنم. حضرت فرمود:از اين قصد برگرد. اگر در ازدواج نكردن فضيلت بود، حضرت فاطمه (ع) از تو سزاوار تر بود. (۸) اسلام به شدت از مجرد زيستن نكوهش مي كند. رسول اكرم(ص) مي فرمايد: "خوبان امّت من همسرداران و بدان آن عزب ها و بي همسرانند".(۹)
حضرت وقتي شنيد يكي از يارانش زن و زندگي را رها كرده، خشمگين شد و فرمود: "خداوند مرا براي رهبانيّت نفرستاده بلكه مرا با ديني معتدل و آسان برانگيخته است. من روزه مي گيرم، نماز مي خوانم و با زنان آميزش دارم. هر كس دين فطري مرا دوست دارد، بايد به سنت و روش من عمل كند وازدواج از سنت هاي من است".(۱۰)
پينوشتها:
۱.اعراف (۷) آيه ۳۲
۲ . غلامعلي افروز، همسران برتر تا ص ۲۴.
۳ . روم (۳۰) آيه ۲۱.
۴ . وسائل الشيعه، ج ۱۵ . ص ۹۶.
۵ . همان، ج ۱۴، ص ۳۳.
۶ . سفينه البحار، ج ۱، ص ۵۶۱.
۷. بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۱۷.
۸. سفينه البحار، ج ۱، ص ۵۶۱.
۹. بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۲۱.
۱۰. وسائل الشيعه، ج ۱۴، ص ۷۴.