یکی از عرضه هایی که ایرانیان پس از ورود اسلام در آن قدم هایی استواری را برداشته اند بی تردید امر ترجمه ی متون مختلف و زبان های گوناگون می باشد که در این بین ترجمه ی قرآن کریم مهمترین آن ها محسوب می گرد
عقیق:بر طبق روایات نخستین مترجم فارسی قرآن «سلمان فارسی» صحابه مشهور حضرت محمد (ص) بوده است، به نحوه ی که آمده است: اهل فارس به سلمانان فارسی نامه نوشته که سوره فاتحه را برای آنان به فارسی ترجمه نماید و او به این امر اهتمام ورزید و گویا تنها ترجمه این یک سوره از او باقی مانده است، اما دکتر زهرا ریاحی زمین درباب تاریخ ترجمه فارسی قرآن کریم به صورت رسمی بیان می دارد: شروع و درخشش ترجمه کامل قرآن در ایران به حدود قرن سوم و چهارم و عصر سامانیان بر می گردد. باید توجه داشت که مسلمین از همان قرون اولیه اسلام و حتی در دوره مامون شروع به ترجمه و نقل علوم یونانی و هندی کردند و کتاب هایی را در نجوم و ریاضی وطب و حکمت و فلسفه به زبان های فارسی، عربی، ترکی و... ترجمه نمودند. بنابراین کار ترجمه قرآن در ایران حرکت تازه ای در امر ترجمه نیست. منتهی در مورد قرآن که کتاب مقدس مسلمانان بوده به اختلاف اقوال در حکم ترجمه عمل به احتیاط لازم می نموده است. به همین علت برگرداندن قرآن از عربی به زبان دیگر و به خصوص فارسی نسبت به کتب دیگر با تاخیر بیشتری صورت گرفته است. ایرانیان از طرفی به منظور عمل به توصیه های موکد اسلام و قرآن و تدبیر در احوال کائنات و تامل در اسرار آیات و معرفت و شناخت قرآن و از طرف دیگر باری ایجاد ارتباط تنگاتنگ بین قرآن که کتاب اعتقادات و مذهب آنان بوده با ملیت ایرانی خود به ترجمه قرآن به زبان فارسی همت گماشتند. سامانیان که خاندانی ایرانی نژاد بودند و نسبت خود را به بهرام چوبین سردار بزرگ عهد ساسانی می رساندند در واقع دنباله نهضت ایرانی گری طاهریان و صفاریان را گرفتند و در جهت ایجاد استقلال و احیاء فارسی دری حرکت های شایان توجهی از خود نشان دادند. این حرکت و نهضت در دوره خاندان های متعصب ایرانی چون طاهریان و صفاریان به شکل منسجم در آمده و روزگار سامانیان به نتیجه رسیده بود. سلسله های ایرانی گرایش شدیدی به آداب و سنن قومی و زبان فارسی به عنوان زبان رسمی دربار خلاقت انتخاب شده بود، اما دولت های طاهری و صفاری درصدد پدید آوردن یک لهجه ادبی و رسمیت دادن آن به عنوان زبان ادبی و سیاسی و علمی بودند. شاهان سامانی به عنوان یکی از خاندان های قدیم ایرانی به ملیت خود علاقه بسیار داشته و از این رو در تقویت زبان فارسی کوشیدند و با ترغیب شعرا و نویسندگان به ایجاد آثار فارسی و ترجمه کتب معتبری چون تاریخ طبری و تفسیر طبری و کلیه و دمنه به نثر فارسی، زمینه استقلال ادبی ایران را به خوبی فراهم آوردند. به شهادت تاریخ در دوره پادشاهان همین سلسله بود (منصوربن نوح سامانی –حکومت 350ـ366) که قرآن یا تفسیر قرآن به طور رسمی و برای نخستین بار با اجازه علمای ماوراءالنهر به فارسی ترجمه شده است. پس از این اقدام، حرکت ترجمه و تفسیر و جمع آوری مفردات قرآن به زبان فارسی با سرعت و شتاب بیشتری ادامه یافت و آثار ارزشمندی چون تفسیر قرآن پاک، لسان التنزیل تفسیری بر عشری از قرآن مجید، ترجمه و تفسیر معروف به کمبریج، تفسیر سور آبادی.تاج التراجم فی تفسیر القران للاعاجم، گزیده ای از بخش از قرآن کریم (شنقشی)، تفسیر کشف الاسرار، تفسیر نسفی، ترجمه قرآن مورخ 556 هـ تفسیر بصائر یمینی، تفسیر ابولفتح رازی و بسیاری از تفسیر و ترجمه های کوچک و بزرگ دیگر به وجود آمد. از آنجا که تفسیر به رای موردنظر مسلمین نبود و مفسرینی که تفاسیرشان بیشتر مبتنی بر رای بود به اعتماد و اتکاء به وسوسه های شیطانی متهم می شوند. مترجمین برای رعایت جانب احتیاط معمولا متن عربی قرآن را با رنگ و خطی متمایزز از رنگ و خط ترجمه که در زیر هر سطر می آمد می نوشتند و بدین وسیله خود را از تهمت تصرف و تحریف می رهانیدند. «پطروشفسکی» در کتاب «اسلام در ایران» در مورد نحوه نوشتن ترجمه های قرآن و تمایز آنها از متن می گوید: از آنجایی که ترجمه قرآن از زبان عربی کار خدا پسندانه ای شمرده نمی گشته، اصل قرآن طبع می شده و گاهی حواشی به زبانهای دیگر «فارسی ، ترکی» که تا حدی جایگزین ترجمه بوده بدان منضم می گردید. در بسیاری از چاپ های سنگی شرقی متن عربی و ترجمه کلمه به کلمه (تقریبا همه کلمات عربی) به حروف ریز (به استثنای کلماتی که وارد زبان های دیگر هم شده) به زبان ناشر (فارسی، ترکی و دیگر زبان های اقوام ترک، اردو و ....) آمده است. به دلیل همین اهمیت و توجه شدید به رعایت امانت، ترجمه های فارسی بیشتر تحت اللفظی صورت می گرفت. در این قبیل ترجمه ها معمولا به ازای هر کلمه عربی بدون در نظر گرفتن تفاوت های نحوی زبان عربی و فارسی، یک کلمه فارسی به کار می رفت. همین امر موجب می شد که ترجمه لفظ به لفظ، شیوایی و بلاغت لازم را نداشته باشد؛ اما اگر مترجمی دقیق، دست به کار ترجمه می زد، در عوض این نقص، ترجمه ای بسیار صحیح لغت و ترکیب فارسی گاه به معادل سازی و واژه آفرینی می انجامید که کاری بسیار با ارزش بود. دقت مترجم آنگاه که مسئله قداست و احترام قرآن پیش می آمد، بالطبع دو چندان می شد؛ زیرا این گونه مترجمان سخت به آیین اسلام پای بند بوده و ترجمه کلام خدا را جزء به برابر صحیح آن گناه و موجب عقوبت می دانستند.