در جواب باید گفت: علی رغم ادعای این کارشناس وهابی اهل تسنن علاوه بر
تعظیم درمقابل بزرگان خود نسبت به اهل بیت(علیهم السلام) نیز خاضع بوده
واز آنان استمداد میطلبیدند به موارد زیر توجه فرمایید:
ابن حجر در « تهذیب التهذیب ،ج7، ص339» درباره ابن خزیمه که پیشوای اهل حدیث و مورد قبول تمام وهابیها و حنبلیها است، میگوید:
«بر سر قبر امام رضا (ع) میآمد و آن چنان در برابر قبر و ضریح مطهر ایشان،
تعظیم و تواضع میکرد که توجه همگان را جلب میکرد و همه حیران و مبهوت
بودند که این شخصیت اهل سنت، این چنین در برابر قبر امام رضا (ع) تعظیم
میکند».
خطیب بغدادی در تاریخ بغداد، ج1، ص135» ابوحنیفه خوارزمی در مناقب ج2، ص199
ابن جوزی در المنتظم ج16، ص1100 ابن خلکان در وفیات الاعیان ج5، ص414 و
دول الاسلام ص92 میگویند:
«شافعی میگفت: من هر روز میرفتم کنار قبر ابوحنیفه و به قبر او تبرک میجستم.
و
همانطور که در « الخیرات الحسان فی مناقب الامام ابی حنیفه النعمان، ص94/
الدررالسنیه زینی دحلان، ص28» آمده ابن حجر عسقلانی میگوید:
«شافعی ایامی که در بغداد بود: کان یتوسل بالامام ابی حنیفة؛ به ابوحنیفه متوسل میشد».
ذهبی در مورد قبر احمد بن حنبل در « دول الاسلام، ص103» میگوید:
«ضریحه یُزار ببغداد؛ ضریح احمد بن حنبل زیارتگاه مردم بغداد است».
ابوعلی خلال، که استاد و شیخ حنبلیهای عصر خویش بود، در « تاریخ بغداد، ج1، ص133» میگوید:
«ما همنی أمر، فقصدت قبر موسى بن جعفر، فتوسلت به إلا سهل الله تعالى لی ما
أحب؛ هرگاه مشکلی برای من پیش میآمد، کنار قبر موسی بن جعفر(ع) میرفتم و
به او متوسل میشدم و مشکلاتم برطرف میشد».
محمد بن مأمل در « الثقات ابن حبان، ج8، ص457» به نقل از ابن حبان میگوید:
«و ما حلت بی شدة فی وقت مقامی بطوس، فزرت قبر علی بن موسى الرضا صلوات
الله على جده و علیه و دعوت الله إزالتها عنى إلا أستجیب لی و زالت عنى تلک
الشدة و هذا شئ جربته مرارا فوجدته کذلک؛
من مدتی در طوس بودم و هر وقت برایم مشکلی پیش میآمد، کنار قبر علی بن
موسی الرضا (ص) میرفتم و مشکلم را میگفتم و برطرف میشد. من بارها این
قضیه را آزمودم و تجربه کردم و هر وقت متوسل به قبر علی بن موسی الرضا (ص)
شدم، بی نتیجه از کنار قبر او بیرون نیامدم».
تبرّک به خاک قبر عبداللّه حداّنى
ابونعیم اصفهانى در حلیة الاولیاء ، ج 2 ، ص 258 و ابن حجر عسقلانى در تهذیب التهذیب ج 5 ، ص 310 مىگویند :
«حدانى در سال 183 هـ . در روز هشتم ذىالحجه - یوم الترویه - کشته شد و
مردم از خاک قبراو همانند مشک برمىداشتند و در لباس و پیراهن خود قرار
مىدادند».
البته راجع به قبر بخارى در سمرقند ، و ابن تیمیه نیز مطالبى نقل شده است ،
رجوع شود به «طبقات الشافعیة ج 2 ص 233 ، سیر اعلام النبلاء ، ج 12 ، ص
467 - البدایة و النهایه ، ج14 ، ص136».
ازنظر تاریخى ثابت شده است که مردم از خاک پاک قبر پیامبر(ص) و حضرت حمزه
بلکه از کلّ مدینه به عنوان تبرک بر مى داشتند و روایاتى هم وارد شده که
تربت مدینه شفاى هر دردى است و امان از جذام و صداع.
در « وفاء الوفا ، ج1 ، ص69» آمده زرکشى مىگوید :
«تربت قبر حمزه از منع برداشتن خاک حرمین ، استثنا شده است؛ زیرا اتفاق همگان بر جواز نقل آن براى معالجه صداع است».
ابو سلمه از پیامبر (ص) نقل مىکند :
ابن اثیر جزرى از پیامبر (ص) نقل کرده:
وَالَّذی نَفْسِی بِیَدِهِ إنَّ فی غُبارِها شِفاءٌ مِنْ کُلِّ داءٍ .
سوگند به کسى که جان من در دست اوست ، غبارِ خاک مدینه شفاى از هر دردى است.
در «وفاء الوفا ، ج1 ، ص544» آمده:
«سمهودى مىنویسد: روش صحابه و دیگران این بود که از خاک قبر پیامبر (ص) برمىداشتند»
این بود مختصری از روایات موجود در این باب که ادعای این کارشناس متعصب وهابی را رد میکند.
منبع: رسا
211001