04 آبان 1400 20 (ربیع الاول 1443 - 57 : 08
کد خبر : ۶۱۲۹۵
تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۳:۱۱
دوست عاقل و وفادار يكى از بهترين سرمايه هاى زندگى است زيرا علاوه بر اينكه مايه الفت و آرامش آدمى است، مى تواند او را در بسياری از امور مادى و معنوى يارى كند.
عقیق:اهميت معاشرت و دوست یابی را از نگاه حضرت امام رضا (ع) منتشر می کند.


اهميت معاشرت در زندگى انسان

امام رضا عليه السلام فرمود: «وَ سَاعَةً لِمُعَاشَرَةِ الْإِخْوَانِ وَ الثِّقَاتِ الَّذِينَ يُعَرِّفُونَكُمْ عُيُوبَكُمْ وَ يُخْلِصُونَ لَكُمْ فِي الْبَاطِنِ».

(1)

در زندگى روزانه خود، بخشى را براى معاشرت و مذاكره با افراد آگاه و مورد اعتماد قرار دهيد و از وجود افرادى كه باطن هاى سالم و روحيه خيرخواهانه دارند؛ بخواهيد شما را نسبت به عيوبتان آگاه و معايب و اشتباهاتتان را تذكر دهند.

* طبق این بیان نورانی امام رضا علیه السلام، هر انسانى براساس تمايل فطرى خود از ايام كودكى تا روزگار پيرى، نيازمند معاشرت با ديگران است. او از تنهايى رنج مى برد. از اين جهت مى كوشد تا همدم و يار مناسبى براى خود برگزيند تا انيس و مونس او در ايام خلوت باشد.

دوست عاقل و وفادار يكى از بهترين سرمايه هاى زندگى است، زيرا علاوه بر اينكه مايه الفت و آرامش آدمى است، مى تواند او را در بسيار از امور مادى و معنوى يارى كند و شخصيت اصيل وى را تقويت نمايد و استعدادهاى نهفته اش را آشكار سازد. بر عكس دوست جاهل، مانع رشد و ترقى و قابليت هاى فطرى آدمى شده و معاشرت با او سبب ناراحتى و ملامت خاطر است.

قال على بن موسى الرضا عليه السلام: «صَدِيقُ الْجَاهِلِ تَعِبٌ» (2)

حضرت رضا عليه السلام فرمود: كسى كه رفيق جاهل دارد، همواره در رنج و ناراحتى است.

امام رضا عليه السلام فرموده است: «وَ أَجْمِلْ مُعَاشَرَتَكَ مَعَ الصَّغِيرِ وَ الْكَبِير» لازم است با كوچك و بزرگ (تمام اطفال و بزرگسالان) نيكو و مؤدب، معاشرت نمايى.


* اهمیت تحقیق در انتخاب دوست

موضوع انتخاب دوست يكى از مسائل حساس و سرنوشت ساز در اجتماع انسان هاست. اين عامل پراهميت پس از اراده آدمى از مهم ترين عوامل شخصيت او محسوب می شود؛ اگر به آن توجه نشود، زيان هاى جبران ناپذيرى را به همراه خواهد آورد؛ به طورى كه خاطره تلخ آن ممكن است تا پايان عمر در روح آدمى باقى بماند و او را آزار دهد.

يكى از دانشمندان می گويد: وقتى بخواهيم اسب يا حيوانى را بخريم، درباره اصالت نژاد و طرز تربيت آن تحقيقات زيادى به عمل مى آوريم. آيا بهتر نيست در انتخاب دوست و رفيق همين قدر دقت به عمل آوريم؟ آيا دوستان ما به اندازه يك حيوان اهلى در زندگى ما تأثيرى ندارند؟!!. (3)


*تأثیرپذیری از دوست و عواقب مثبت و منفی آن

تأثيرپذيرى دوست به حدى است كه اگر آدمى در شناخت كسى درمانده شود، بايد به اخلاق دوستانش نظر افكند. اگر آنها پيرو آيين الهى باشند، او نيز پيرو آيين خداست؛ اگر آنها بر آيين الهى نباشند، او نيز بهره اى از آيين حق ندارد. چه اينكه هر كسى به وسيله همنشينان او شناخته مى شود و به ياران و دوستانش منسوب مى گردد.

معاشرت با اشخاص پست و خودخواه ضررهاى عمده اى دارد، زيرا اثرات اخلاقى آنها فكر را تاريك و محدود مى كند و روح مردانگى و اخلاق عالى را در انسان مى كُشد؛ اگر مجالست با آنها ادامه يابد، قلب، سخت و سنگين مى شود و قواى معنوی معدوم مى شود. برعكس ‍ معاشرت و دوستى با اشخاصى كه عاقل تر، فاضل تر و باتجربه تر از خود ما هستند، داراى ارزش بسيار است زيرا صحبت آنها روحى تازه در انسان مى دمد و راه و رسم زندگانى را به ما مى آموزد و عقايد و نظريات ما را نسبت به ديگران اصلاح مى نمايد و مثل آن است كه ما را شريك عقل و دانش و تجربيات خود مى كنند.

بنابراين براى ساختمان اخلاقى، هيچ چيز مؤثرتر و مفيدتر از مصاحبت و دوستى با مردمان فعال و دانشمند نيست؛ چون معاشرت آنها قواى معنوى ما را زياد مى كند و بر نيروى اراده ما مى افزايد و مقصد ما را در دنيا بلندتر و عالي تر كرده و براى انجام امور زندگانى خويش و كمك به ديگران آماده مى سازد. (4)


* حق دوستی را چگونه ادا کنیم؟

آدمى در صورتى مى تواند حق معاشرت و همنشينى را به طور كامل ادا كند و كمترين تعدى به دوست خود روا ندارد كه از وجدان سالم و تربيت اسلامى برخوردار باشد، زيرا پيوندهاى دوستى كه براساس ارزش هاى اسلامى برقرار شود، وفادار و جاودانى است و نتايج پربارش در قيامت هم آشكار مى شود و آن را استحكام بيشترى مى بخشد، وگرنه دوستي هايى كه از دو ملاك (وجدان سالم و تربيت اسلامى ) به دور باشد و صرفاً به خاطر عشق به بهره گيري هاى مادى صورت گيرد، آن چنان بى اعتبار است كه هرگاه نعمت هاى مادى از انسان جدا شود، رابطه دوستى قطع مى گردد و سرانجام جاى خود را به عداوت و دشمنى مى دهد.


* لزوم توجه به سفارشات دینی در انتخاب دوست

بر هر مسلمان لازم است در امر «انتخاب دوست» به راهنمايى هاى اولياء دين توجه كرده تا زندگى در نظرش زيبا جلوه كند. همچنين به (مقياس ‍ درجه) بهره مندى از مراتب همنشينى در امور مادى و معنوى با دوستان خود، به موفقيت هاى چشمگيرى نايل شود، چه آن كه يكى از سرمايه هاى دنيا و آخرت، دوست شايسته است.

ابن مسكويه دانشمند شهير اسلامى و استاد بوعلى مى گويد: تمام سعادت انسان نزد ديگران و دوستان يافت مى شود. سعادتمند كسى است كه دوستان واقعى براى خود به دست آورد و در دوستى با آنان از هيچ فداكارى و از خود گذشتگى دريغ ننمايد تا از آنان فضايل اخلاقى كسب كند و هم آنان از او بهره هاى اخلاقى برگيرند. (5)


*نهى شديد امام رضا عليه السلام از همنشينى با افراد منحرف

عَنِ الْجَعْفَرِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ (ع) يَقُولُ مَا لِي رَأَيْتُكَ عِنْدَ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ يَعْقُوبَ فَقَالَ-إِنَّهُ خَالِي فَقَالَ إِنَّهُ يَقُولُ فِي اللَّهِ قَوْلًا عَظِيماً يَصِفُ اللَّهَ وَ لَا يُوصَفُ فَإِمَّا جَلَسْتَ مَعَهُ وَ تَرَكْتَنَا وَ إِمَّا جَلَسْتَ مَعَنَا وَ تَرَكْتَهُ فَقُلْتُ هُوَ يَقُولُ مَا شَاءَ أَيُّ شَيْ‏ءٍ عَلَيَّ مِنْهُ إِذَا لَمْ أَقُلْ مَا يَقُولُ فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ (ع) أَ مَا تَخَافُ أَنْ تَنْزِلَ بِهِ نَقِمَةٌ فَتُصِيبَكُمْ جَمِيعاً أَ مَا عَلِمْتَ بِالَّذِي كَانَ مِنْ أَصْحَابِ مُوسَى (ع) وَ كَانَ أَبُوهُ مِنْ أَصْحَابِ فِرْعَوْنَ فَلَمَّا لَحِقَتْ خَيْلُ فِرْعَوْنَ مُوسَى تَخَلَّفَ عَنْهُ لِيَعِظَ أَبَاهُ فَيُلْحِقَهُ بِمُوسَى فَمَضَى أَبُوهُ وَ هُوَ يُرَاغِمُهُ حَتَّى بَلَغَا طَرَفاً مِنَ الْبَحْرِ فَغَرِقَا جَمِيعاً فَأَتَى مُوسَى (ع) الْخَبَرُ فَقَالَ هُوَ فِي رَحْمَةِ اللَّهِ وَ لَكِنَّ النَّقِمَةَ إِذَا نَزَلَتْ لَمْ يَكُنْ لَهَا عَمَّنْ قَارَبَ الْمُذْنِبَ دِفَاعٌ. (6)

ابوهاشم جعفرى  يكى از شاگردان امام رضا عليه السلام گويد: از امام شنيدم كه به من فرمود: چرا تو را مى بينم كه با عبدالرحمن بن يعقوب همنشينى مى كنى؟. جعفرى گويد: عرض ‍ كردم: او دايى من است. امام فرمود: او درباره ذات پاك خدا مطالب نامناسبى مى گويد كه ساحت پاك خدا از آن منزه است. خدا را (به صورت اجسام و اوصاف آن وصف مى كند) در حالى كه خدا قابل توصيف نيست پس يا با او همنشين باش و ما را ترك كن و يا با ما همنشين باش و از او دورى كن. ابوهاشم گويد: عرض كردم: او هر عقيده اى دارد و هر چه مى گويد، بر من چه زيانى دارد با اينكه من بر عقيده حق خود استوار هستم و از عقيده او دورى مى كنم. امام رضا عليه السلام فرمود: آيا نمى ترسى كه بلايى به او برسد و تو نيز به بلاى او بسوزى؟! آيا به اين داستان آگاهى ندارى كه شخصى از ياران حضرت موسى عليه السلام بود، ولى پدرش از ياران فرعون بود، هنگامى كه لشکر فرعون به موسى رسيد از موسى عقب ماند تا پدر خود را پند دهد موسى به او برخورد كه داشت با پدرش دو به دو مي كرد، تا اينكه هر دو به كنار دريا رسيدند، ناگاه بلاى غرق شدن فرعونيان فرا رسيد و آن پسر نيز همراه پدر غرق شد. وقتى كه اين خبر به موسى رسيد، موسى فرمود: او در رحمت خداست ولى چون عذاب فرود آيد از آن كس كه نزديك گنهكار است، دفاعى نشود.


*اهميت معاشرت در كلام امام هشتم (ع)

حدود همنشينى

«مَوَدَّةُ عِشْرِينَ سَنَةً قَرَابَةٌ» (7)

دوستى بيست ساله در حكم خويشاوندى است.



پی نوشت:

1- تحف العقول، ص 409.

2- بحار الانوار، جلد 75، ص 352

3- در آغوش خوشبختى ، ص 66.

4- اخلاق، ساموئيل اسمايلز

5- طهارة الاعراق

6- اصول كافى ، جلد 2، ص 374 و 375

7- عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏2، ص: 131

*آيين زندگى از ديدگاه امام رضا (عليه السلام) محسن كتابچى با تغییر و تلخیص

منبع:حوزه
گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: