* گل بوته های یاس
بهار شده شهرمان با عطر شهیدان غواص
دست بسته آمدند با دلی سرشار احساس
آمدند با پلاکهایی به استخوان چسبیده
آری پلاک، مدال افتخار بندگان خاص
یکصد و هفتاد و پنج شهید دریا صفت
طوفانی، خروشیدند در آن شرایط حساس
که ما زاییده بحریم و از موج نهراسیم
از پشت خنجر زدند آن زالوصفتان سیّاس
در قنوت دستانشان مروارید می درخشید
وقتی نشانشان گرفت دشمن خدانشناس
بر لب دریای عشق تا مرز جنون رفتند
لب بسته خواندند نوحه ابوالفضل العباس(ع)
ورد زبانشان بود لبیک یا خمینی(ره)
چون نوشتند وصایای خودرا با وسواس
چه زیبا آرمیدند زیر خرواری از خاک
آنان میان آب وآتش گفتند خدایا سپاس
ما آرام نخواهیم نشست ای شهیدان
تا قطره قطره خونتان را نگیریم قصاص
در هم می پیچیم طومار کفر والحاد را
برمی کنیم بنیادشان را از ریشه واساس
مدتی در فراقتان چون خزان زدگان بودم
حال پر از شبنم شوقم ای گل بوته های یاس