24 مهر 1400 10 (ربیع الاول 1443 - 23 : 15
کد خبر : ۶۱۰۸۹
تاریخ انتشار : ۱۶ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۶:۱۲
هر یک از معصومین (ع) به لقبی شهره‌اند؛ به عنوان مثال امام مجتبی به کریم اهل بیت(ع) شهرت دارند و حضرت زین العابدین(ع) به سجاد؛ ...
عقیق:در این میان امام رضا(ع) به عالم آل محمد(ص) مشهور هستند. به منظور بررسی چرایی این لقبِ ثامن الحجج(ع)، با حجت الاسلام والمسلمین محمدامین پورامینی، استاد حوزه و پژوهشگر و مؤلف سیره معصومین(ع) به گفت‌وگو پرداخته‌ایم که هم اینک پیش روی شماست.

  چرا در میان ائمه معصوم(ع)، امام‌رضا(ع) به عالم آل محمد(ص) مشهور شده‌اند؟
- یکی از القاب امام رضا(ع)، عالم آل محمد(ص) است، البته این لقب را امامان پیش از ایشان یعنی حضرت امام صادق(ع) و امام موسی بن جعفر(ع) به ايشان دادند، حضرت امام كاظم(ع) در خطابی که به فرزندان خود داشتند، درباره ثامن الحجج(ع) فرمودند: «این برادر شما علی بن موسی(ع) عالم آل محمد(ص) است، از او در رابطه با دينتان سوال کنید و هر چه فرمود عمل کنید، كه من از پدرم بارها شنيدم كه فرمودند: عالم آل محمد در صلب توست، اي كاش كه او را مي‌دیدم، او همنام امير مؤمنان است.»(الصراط المستقيم جلد،2 صفحه 164). افزون بر این، باید توجه داشت به صورت کلی نسبت به ائمه اطهار(ع) یک جهت این القاب ناظر به ظرف زمانی است که آن حضرات علیهم السلام در آن زندگی کرده‌اند، به عنوان مثال در دوران امام باقر(ع) ایشان توانستند علم را شکافته و مبانی معارف ديني را تبیین کنند، بنابراین به باقرالعلوم(ع) مشهور شدند و چون ائمه پیشین(ع) و پیامبر(ص) می‌دانستند چنین ظرف زمانی رخ می‌دهد، اين القاب داده شده است؛ لذا این القاب ناظر به عملکرد معصومین(ع) نیز می‌تواند باشد.
در زمان زندگانی بابرکت حضرت امام علی‌بن موسی الرضا(ع) این ظرف زمانی و اين بستر تا حدودی فراهم شد که علمشان عالمگیر شود و همه جا را فرا گیرد، به گونه‌ای که دوست و دشمن به برتری علمی ایشان اقرار کردند.

  نحوه بیان و زمینه‌سازی برای استفاده جامعه از این علم چگونه توسط امام رضا(ع) فراهم می‌شد؟
- بنی‌عباس سعی کردند چهره علمی امام‌رضا(ع) را خراب کنند، البته این برنامه عمومیِ همه حکومت‌ها برای شکستن مقام علمی در اهل بیت(ع) است، به عنوان مثال درباره حضرت امام صادق(ع) داریم که ابوجعفر منصور، خلیفه عباسی به ابوحنیفه گفت 40 سؤال سخت را تهیه کن که مردم شیفته جعفربن محمد(ع)‌اند! وی این کار را کرد و حضرت(ع) همه مسایل را با تبيين اختلاف دو مدرسه مدينه و كوفه بيان كردند و نظر خودشان را كه چه بسا متفاوت بود، بيان کردند و همه مات و مبهوت شدند که در پی آن جلسه ابوحنیفه اقرار می‌کند: «عالم ترین شخص کسی است که آگاه است بر اختلافات آرای علمی؛ و امام صادق(ع) چنین است، اين جريان را مزي(تهذيب الكمال، جلد 5، صفحه 79) و ذهبي(سير اعلام النبلاء جلد 6، صفحه 258) كه هر دو از بزرگان اهل سنت هستند در كتابهاي خويش آورده‌اند.
در ارتباط با امام رضا(ع) مکر دشمن به خودش بازگشت؛ مأمون عباسی نیز چنین بود و تلاش می‌کرد در جلسات علمی و با دعوت از پیروان ادیان و مکاتب و حتی دهریون که اعتقادی به چیزی ندارند، مقام علمی امام رضا(ع) را زیر سؤال ببرد، اما ثامن الحجج(ع) با جایگاه علمی بالای خود همه پرسشها را پاسخ می‌دادند.
امام رضا(ع) در موضوع ولایتعهدی نيز با شرط عدم ورود به نصب و عزلها و دیگر تصمیمات، مامون را خلع سلاح سياسي کردند و آنها که باید بفهمند، درک کردند که نمی‌توانند از وجود امام(ع) به اهداف خود برسند  اما از این رو، عالم آل محمد(ص)، این تهدیدها را به فرصت تبدیل و با استناد به مباحث علمی، برتری اهل بیت(ع) را بر همگان ثابت کردند، یعنی ایشان در دو جبهه علمی و سیاسی مأمون را به زانو در آوردند که در نتیجه این شکستها، او امام رضا(ع) را به شهادت رساند.

  امام(ع) در مناظرات علمی چگونه برخورد می‌کردند و آیا می‌توان مناظرات ایشان را تجلی مفهوم آزاداندیشی دانست؟
- امام هشتم(ع) با مناظرات و احتجاجات خود قوت و قدرت حجت الهی را ثابت کردند، یعنی مناظرات ایشان صرف گفتمان نبود که امام(ع) سخن خود را بگویند و دیگران هم رأی خود را عرضه دارند، بلکه امام رضا(ع) در مقام اثبات حقانیت منطق دین حق و تثبیت موقعیت حجت الهی با استناد به ادله عقلی و نقلی بودند و حتی به تورات و انجیل با زبان اصلی یعنی زبان عبری استناد می‌کردند تا حقانیت اسلام و رسول خدا(ص) و شریعت صحیح نه تحریف شده اثبات شود.
ایشان به گونه‌ای عمل کردند که دیگران چاره‌ای جز اقرار به حق نداشتند. از این رو اینجا نمی‌توان از آزاداندیشی تعبیر کرد، زیرا دیگران هر چه داشتند را برای شکست دادن و ضربه زدن به مقام علمی حضرت(ع) به کار گرفتند، اما مکرشان و نقشه‌شان نقش بر آب شد.

  تداوم رشد علمی در جهان اسلام که در قرون بعد به تمدن اسلامی انجامید چقدر مرهون تلاشهای علمی امام هشتم(ع) است؟
- پایه ریزی تمدن اسلامی در دوران کوتاه حکومت نبوی انجام شد، اما متأسفانه پس از رحلت رسول خدا(ص) انحرافاتی رخ داد که البته ما پاسخگوی انحرافها و جنایاتی که پس از پیامبر(ص) توسط حكومتها انجام شد، نیستیم و آنها را نبايد به حساب اسلام نهاد.
تا دوران حکومت امیرمومنان(ع) نيز با وجود آن گرفتاري‌ها و درگیری‌های داخلي، اما حكومت علوي كه امتداد حكومت نبوي بود و سخنان آن حضرت و كتاب ارزشمند نهج‌البلاغه کدهای تمدن سازی را به ما داده است، پس از آن هر جا فرصت فراهم شد اهل‌بیت(ع) استفاده کردند، بویژه در عصر امام باقر(ع) و بیشتر دوران امام صادق(ع) که چهار هزار شاگرد از مکاتب و ‌اندیشه‌های گوناگون پای درس ایشان در رشته‌های مختلف اعم از فقه و کلام و نجوم و کالبدشکافی و پزشکی و شیمی و... می‌نشستند.
سپس این فضا بسته شد تا دوران امام رضا(ع) که فضا مقداري باز می‌شود، البته با اغراض سیاسی نه برای تمدن‌سازی و معرفی حقانیت علمی ائمه(ع). از این رو، این استفاده از فرصتها توسط ائمه(ع) زمینه‌ساز پايه‌ريزي تمدن اسلامی شد.

  به طور کلی نگاه علمای دیگر ادیان و مذاهب نسبت به علم و مقام علمی ثامن‌الحجج(ع) چگونه است و چه بیانی در این باره دارند؟
- علمای بزرگ اسلامی برابر علم امام(ع) خاضع و خاشع‌اند، به عنوان مثال احمدبن حنبل، رئیس مذهب حنبلی درباره حدیث سلسله الذهب امام هشتم(ع) که از پدرانشان نقل کرده‌اند، می‌گوید: اگر سند این حدیث را بر آدم مجنون بخوانند، شفا می‌یابد.
حدود دو هزار روایت از ثامن الحجج(ع) درباره عقاید، کلام، فقه، تفسیر و... در دست است و شیخ صدوق با استناد به آنها، کتاب عیون اخبارالرضا(ع) را نگاشت و امروز طب امام رضا(ع) و صحيفه الرضا(ع) و نیز کتاب منسوب به ایشان با نام فقه الرضا(ع) را داریم، كه گویا اثر ابن بابويه پدر شيخ صدوق است.
عبدالسلام اباصلت هروی از یاران حضرت(ع) جمله‌ای دارد که می‌گوید: هیچ کس را اعلم از علی بن موسی(ع) ندیدم و هر کس هم ایشان را دید به این مسأله اعتراف کرد. وی سپس می‌گوید: مامون در جلسات گوناگون، علمای ادیان و فرق و نیز فقها و متکلمان را جمع کرد و همه مقابل ایشان شکست خورده و به برتری ایشان اقرار کردند.


منبع:قدس
211008
گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: